در گفتگو با حسن اسدی بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینما:
حسن اسدی بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینما که وظیفه می‌دانسته با هنرش به کشور کمک کند تا کسانی که امکان حضور در جبهه را ندارند از شرایطی که می‌گذرد، مطلع بشوند، می‌گوید: «خدمت خالصانه حاج قاسم بود که او را عزیز مردم کرده بود. حاج قاسم هم در دوران دفاع مقدس و هم بعد از جنگ و در جبهه سوریه، همیشه حضور فعال داشت.»

نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران: به مناسبت دومین سالگرد شهادت سردار شهید حاج «قاسم سلیمانی» با «حسن اسدی» بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینما، مصاحبه‌ای پیرامون شخصیت و فعالیت‌های فرهنگی و هنری جهت ترویج مکتب حاج قاسم گفت‌‌وگو کرده‌ایم که در ادامه تقدیم نگاه مخاطبان نوید شاهد می‌شود.



ما شما را بیشتر به عنوان بازیگر فعال تئاتر، تلویزیون و سینما می‌شناسیم. شما خودتان را چگونه برای مخاطبان نوید شاهد معرفی می‌کنید؟

اینجانب حسن اسدی بازیگر و کارگردان تئاتر، سینما و تلویزیون هستم که در ۱۰ شهریور ۱۳۴۱ در تربت حیدریه به دنیا آمدم. فارغ التحصیل مقطع کارشناسی در رشته موسیقی از دانشگاه هنر می باشم. غیر از بازیگری، سابقه فیلمبرداری، نورپردازی و نوازندگی نیز دارم. سفیر پیشگیری از اعتیاد، سفیر اهدای عضو و سفیر سلامت نیز هستم.

شروع فعالیت‌هایم با دوران جنگ تحمیلی آغاز شد و به صورت حرفه‌ای در سال ۱۳۶۱ زمانی که ۲۰سال داشتم با نمایش «انتظار سرخ» روی صحنه رفتم.

اولین بار در سال ۶۵ با فیلم «هویت» ابراهیم حاتمی کیا بر روی پرده نقره ای سینما ظاهر شد. اما با بازی در سریال «همسفر» در سال ۷۹ به شهرت رسید و سپس در سریال «خط قرمز» سال ۸۰ به اوج خودش رسید. وی در آثار فراوانی به ایفای نقش پرداخته که آخرین آن سریال «بچه مهندس ۳» است.

از اولین تئاتر حرفه‌ای خود که در تالار وحدت به عنوان «انتظار سرخ» به اجرا درآمد و در دوران آغازین جنگ تحمیلی بود، بفرمایید.

به لحاظ اینکه در آغاز جنگ تحمیلی بودیم، یکی از نام آشناترین واژه‌هایی که به ذهن ما در آن دوران می‌رسید، شهید بود. شهید همیشه برای ما بدان معنا بود که آدمی مراحل مختلف انسان شدن را گذرانده و به عالیترین مرتبه رسیده است و خودش انتخاب می‌کند که برای اهداف الهی و انسانی و البته برای آرامش و امنیت میهنش، جانش را فدا کند و از بالاترین داشته‌ی انسانی یعنی از جانش بگذرد. من نیز وظیفه خود می‌دانستم اگر چه در جبهه حضور ندارم اما با فعالیت در حوزه هنری‌ام شخصیت های زلال و شفافی از آن انسان‌های وارسته و شیفته دفاع از کشور دیده بودم را به نمایش بگذارم.

تمام کارهای ما در تئاتر حول محور زوایای جنگ، حضور دلاورانه رزمندگان در جبهه و مقوله شهادت بود. موضوع تئاتر انتظار سرخ برگرفته از انتظار شهادت است، انتظار دیدنی که با گلگونی جامه و لباس رزم همراه است.

در آن دوران با انسان هایی روبرو می‌شدم که آرزوی شهادت داشتند و آنقدر در جبهه حضور پیدا کردند تا به مرادشان که همان شهادت بود رسیدند.

شما در زمانی شروع به فعالیت کردید که جنگ تحمیلی آغاز شده بود، به عنوان بازیگر چگونه روحیه رزمندگان را تقویت می‌کردید؟

همیشه هنر چند رویکرد داشته و براساس مخاطب‌ شناسی که وجود دارد، هنرمند نمایش‌نامه می‌نویسد. در دوران دفاع مقدس ما می‌بایست گاهی برای رزمندگانی که در جبهه حضور داشتند، تئاتر با موضوع طنز اجرا می‌کردیم. برای این افراد لازم نبود که از دفاع و شهادت صحبت کنیم، چون آنها در میدان مبارزه بودند و ما باید از آنها درس می‌گرفتیم. گاهی نیز باید برای عزیزانی که در پشت جبهه و در شهر خودشان بودند و جنگیدن و شهید شدن را ندیده بودند، از دلاوری‌های رزمندگان در جبهه و مقوله شهادت تئاتر اجرا می‌کردیم و این مسئله را برای خودم یک وظیفه می‌دانستم که با هنرم به کشورم کمک کنم تا کسانی که امکان حضور در جبهه را ندارند از شرایطی که می‌گذرد، مطلع بشوند.

با توجه به جو کنونی جامعه ما چگونه میتوانیم فرهنگ ایثار و شهادت را تقویت کنیم؟

تولید محتواهایی که در سالهای متمادی انجام شده است، به نسبت خوب است و مورد توجه و استقبال بینندگان قرار گرفته است. اما می‌توان گاهی اوقات یک موضوع را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار داد. اثر هنری باید به‌گونه‌ای تولید شود تا نسلی که درکی از جنگ ندارد و فقط با توصیفی از جنگ آن را شناخته است، ارتباط بهتری برقرار کند. بنابراین برای ثبت عین به عین واقعیت، بهترین موضوع شهدا هستند چراکه آرزوی شهادت داشتند و ما باید با خلق آثار هنری به زوایای مختلف زندگی آنها بپردازیم. شهدا اهل علم، دانایی و مسئولیت شناس بودند. این اخلاق و رفتار غالب کسانی است که شهادت را انتخاب می‌کردند. کارهایی که تولید شده است خوب ولی باز هم جای کار دارد که بیشتر تولید کنیم یکی از بهترین آثار هنری که می‌توانم به آن اشاره کنم جشنواره فرهنگی و هنری ایثار است که بنیاد شهیدو امورایثارگران متولی آن است و هر ساله برگزار می‌شود. این روش نیز یکی از روش‌های مستمری است که ما نیز می توانیم جاهای دیگر را تغییر بدهیم چرا که آنها به دنبال پول و یا چیز دیگری نبودند، آنها به دنبال این بودند که از خاک کشورشان دفاع کنند.

به نظر شما ابعاد شخصیت حاج قاسم چگونه بود که مردم اینگونه عاشق ایشان شده بودند؟

خدمت خالصانه حاج قاسم بود که او را عزیز مردم کرده بود. حاج قاسم هم در دوران دفاع مقدس و هم بعد از جنگ و در جبهه سوریه همیشه حضور فعال داشته است. خدمات و جان‌فشانی‌هایی که حاج قاسم برای حفظ امنیت کشور انجام داده بود، باعث شناخته شدن ابعاد شخصیتی ایشان به مردم شد و مردم وی را به عنوان قهرمان می شناختند و بعد از شهادت ایشان با بدرقه باشکوه از پیکر ایشان، نشان دادند کسانی که خادم ملت هستند را می‌شناسند و برای آنها ارزش قائل هستند.

به نظر شما بهترین اثر هنری یا مکتوب که تاکنون پیرامون شخصیت سردار دلها تماشا کرده‌اید یا تولید شده، کدام بوده است؟ 

آثاری که تاکنون به صورت مستند و مستندهای داستانی از شخصیت بزرگ این سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی در تلویزیون یا سینما پخش شده خوب بوده است، اما به صورت جدی‌ در قالب سریال و فیلم سینمایی انجام نشده است.

پرداختن به شخصیت انسان‌ها را باید همانگونه که هستند مطرح کرد تا مخاطبان ارتباط بهتری را با آن شخصیت برقرار کنند. هنرمند باید متنی را بنویسید که شخصیت انسان واقعی را به تصویر بکشد، به عبارتی همان چیزی که وجود انسانی اش نهفته است. حاج قاسم با خدمت خالصانه بدون چشم داشت، بین مردم مطرح شده است.

چه پیشنهادی به نسل جوانانی می‌کنید که درکی از جنگ ندارد؟ چگونه آنها از ارزش‌ها و باورهای دفاع مقدس کنند؟

در شرایطی به سر می بریم که دنیای پرشتاب تکنولوژی وجود دارد و با تکنولوژی های جدید می‌توان انسانها را در شرایطی قرار داد که دوران دفاع مقدس را تجربه کنند.

اتاق فکرهایی وجود دارد که انسان‌ها داخل آن قرار می‌گیرند و با یک هیجان واقعی مواجه می‌شوند و به نظر من این بستر اتفاق خوبی است برای درک عین موقعیت و برای کسانی که درکی از دوران دفاع مقدس ندارند.

خاطره‌ای از دوران فعالیت‌های هنری که مصادف با دوران دفاع مقدس بود را در ذهن دارید؟ لطفا برای ما تعریف بفرمایید.

یادم می‌آید در زمان دوران دفاع مقدس برای ساخت یک فیلم داستانی کوتاه به نام «ترمینال» در نزدیکی پنج کیلومتری خرمشهر در بیمارستان صحرایی به نام علی بن ابیطالب برای ساخت این فیلم انتخاب شده بود. من نقش یک دانشجویی را داشتم که با خودش عهد کرده بود اگر در دانشگاه رشته پزشکی قبول بشود، به عنوان پزشک در مناطق عملیاتی خدمت کند. صحنه فیلمبرداری، تصوری که من از آینده را داشتم ضبط می‌کرد. در همان لحظه آژیر به صدا درآمد و یک جوان مجروح را آوردند، همه دوستان من دست از کار کشیدند. بلافاصله پزشکان و پرستاران وارد بیمارستان صحرایی شدند و شروع به احیای این رزمنده کردند، اما احیای این رزمنده فایده‌ای نداشت و به فیض شهادت نائل شد. این صحنه هیچ‌گاه از ذهنم دور نمی شود، شهادت در نزدیکی انسان هاست ولی کسی به شهادت می‌رسد که لیاقت شهید شدن را داشته باشد.

چه سخنی با مردم و مسئولین دارید؟

خواهش می‌کنم شهدا را فراموش نکنید.

گفت‌وگو از سعیده نجاتی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده