نوید شاهد - همزمان با فرا رسیدن «12 اردیبهشت» سالروز شهادت استاد مرتضی مطهری و گرامیداشت یاد و خاطره شهدای معلم، پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران سومین سری از ویژه‌نامه شهدای «معلم» را تقدیم مخاطبان می‌کند.

سومین ویژه نامه

به گزارش نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران: اگر شهادت درس زندگی نیست, پس چیست این همه علم معلمانی که در زمان جنگ دفاع مقدس شهید شدند, بزرگترین درس را به دانش آموزانشان و همینطور جهانیان آموختند یعنی درس ارزش یابی و به پای ارزش زیستن و مردن در این مطلب نام چند معلم شهید فداکار و از خود گذشته آورده شده است که با هم می‌خوانیم:

 شهید حافظ آبروشن: پنجم اردیبهشت ماه سال 1339 در شهر ری به دنیا آمد. سال 1360 با مدرک تحصیلی فوق دیپلم در مدارس راهنمایی شهرری مشغول به تدریس شد. وی علاقهِ خاصی به شغل معلمی داشت و با دانش آموزان رابطهِ نزدیکی برقرار نمود. آبروشن با شروع جنگ تحمیلی چندین مرتبه به جبهه های حق علیه باطل اعزام شد و سرانجام در تاریخ نوزدهم فروردین ماه سال 1366 در منطقهِ شلمچه به درجهِ رفیع شهادت نایل آمد.

گزیده‌ای از وصیت نامه

«خداوند به شما (خانواده ی شهدا) اجر عنیت کند و نوجوان هی غرورآفرین (شهدا) ما را به رحمت واسعه ی خود قرین کن».

شهید منصور آجرلو: دهم فروردین ماه سال 1345 در خانوادهِ مذهبی در شهرستان ورامین دیده به جهان گشود، او از همان دوران کودکی از هوش و استعداد فراوانی برخوردار بود و در طول دوران تحصیل از دانش آموزان ممتاز و نمونه به شمار می رفت. وی علاقهِ شدیدی به ائمه اطهار داشت، در مجالس مذهبی و مساجد فعالانه شرکت می‌کرد. منصور همزمان با تحصیل در مرکز تربیت معلم در بسیج ثبت نام نمود و با شروع جنگ تحمیلی درس و تحصیل را رها کرد و به خط مقدم جبهه رفت. آجرلو سرانجام در یازدهم اسفند ماه 1365 در جریان عملیات کربلای 5 شربت شهادت را نوشید و به دیدار حق شتافت.

گزیده‌ای از وصیت نامه

«ملت عزیز یران، همیشه گوش به فرمان رهبر باشید و آن را تنها نگذارید، چون راه ایشان راه مستقیم و درست است و راه انبیا و پیامبران و امامان است. هرکس نسبت به حرکت این مرد عارف، عاشق، عابد، زاهد عالم و فیلسوف شک کند، یقیناً بداند که از صراط مستقیم دور شده است.»

شهید محمود احمدی: محمود احمدی هشتم شهریورماه سال 1337 در خانوادهِ روحانی و فرهنگی در شهر فیروزکوه چشم به جهان گشود و تا سن 15 سالگی در فیروزکوه به تحصیل پرداختند. سپس جهت ادامهِ تحصیل به تهران عزیمت کرد و در سال 1356 موفق به اخذ مدرک دیپلم شد. بعد از اتمام دوران خدمت سربازی در سال 1359 به استخدام آموزش و پرورش درآمد. با شروع جنگ تحمیلی چندین مرحله به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل رفت و سرانجام هفتم مرداد ماه سال 1361 در پاسگاه زید به شهادت رسید.

گزیده‌ای از وصیت نامه

«ما به خود می بالیم که پروانه وار گرد شمع فروزان ولایت فقیه بگردیم و بسوزیم و به آن سوختن می نازم که حیات ما در سوختن ماست، زیر محور شمع هدایت ولایت فقیه.»

شهید محسن پورقاسمی: بیست و پنجم فروردین ماه سال 1340 در یکی از روستاهای شهریار متولد شد و تحصیلات خود را در زادگاهش به پایان رساند و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در مراسم و جلسات مذهبی به فعالیت پرداخت سپس در دانشکدهِ تربیت معلم تحصیلاتش را ادامه داد. چندین مرحله به جبهه های حق علیه باطل اعزام شد و سرانجام در پانزدهم آبان ماه سال 1362 در عملیات والفجر4 در منطقهِ پنجوین به درجهِ رفیع شهادت نایل آمد.

گزیده‌ای از وصیت نامه

«کسانی که به ولایت امام اعتقاد ندارند بر جنازه ی من حاضر نشوند. سلام مرا به رهبر عزیزم، پدر یتیمان برسانید و به خانواده ی شهدا بگویید که تا آخرین قطره ی خونمان صحنه های نبرد حق علیه باطل را ترک نخواهیم کرد و با خداوند پیمان می بندیم که در تمام عاشورا و کربلاها، حسین (ع) زمان را تنها نگذاریم و سنگرها را خالی نخواهیم کرد و تا هنگامی که پرچم لااله الا الله در تمام جهان به اهتزاز درنیاید و احکام اسلام و قرآن در زیر پرچم توحید و اسلام به اجرا درنیاید ساکت نخواهیم نشست.»

شهید کیوان تاجیک: دوازدهم شهریورماه سال 1338 در شهرستان قرچک در خانواده‌ای زحمتکش و مقید به اسلام متولد شد، مادر هربار قبل از شیردادن به او وضو می گرفت تا فرزندش در سایه ی تعلیمات اسلام پرورش یابد. پس از پایان دوران تحصیل و اخذ مدرک دیپلم در مبارزات علیه شاه پرداخت و به استخدام آموزش و پرورش درآمد. او به تدریس علوم و مسایل اسلامی علاقهِ فراوانی داشت. با شروع جنگ تحمیلی راهی جبهه های جنگ حق علیه باطل شد و در شانزدهم آبان ماه سال 1362 در عملیات والفجر4 منطقه عملیاتی غرب (پنجوین) عراق در عروجی خونین به دیدار حق شتافت.

گزیده‌ای از وصیت نامه

این انقلاب نتیجه ی زحمات و رنج ها و خون دل خوردن های چندین هزار ساله ی انبیا و اولیای خداست و محصول خون شهدا از آغاز تاکنون می باشد، هرگونه بی تفاوتی و سرپیچی از فرامین و دستورات اسلام خیانت و گناهی بزرگ و نابخشودنی است.

شهید مسعود جعفری: جعفری در سال 1331 در فیروزکوه به دنیا آمد، تا سن 5 سالگی در آن جا بود و سپس به تهران منتقل شد. وی در آن جا تحصیلات خود را به پایان رساند و در سال 1352 به خدمت سربازی رفت و از آن جا که به معلمی علاقه داشت، به تدریس در مناطق محروم پرداخت. او از جوانی به مسایل دینی اهمیت می داد و در پیروزی انقلاب نیز تلاش داشت و پس از شروع جنگ تحمیلی به جبهه اعزام شد و سرانجام در سال 1363 در عملیات خیبر مفقودالاثر گردید.

گزیده‌ای از وصیت نامه

«تنها وصیت من این است که هرچه را اسلام با آن مخالف است از آن دوری کنید و بپرهیزید. در مرگ من زیاد گریه و زاری نکنید، زیرا دشمن شاد می شود. در مقابل یاوه گویان شدیداً بایستید و سفارش می کنم راهی را که من انتخاب کرده ام جز حقیقت چیز دیگری نیست که آن راه اسلام و قرآن و راه انبیا و اولیا است.

بدانید که وظیفهِ ماست در این راه جان ها را فدا کنیم و انشاالله در روز محشر با انبیا و اولیای خدا محشور خواهیم گشت.»

شهید حمیدرضا شریفی: پنجم اردیبهشت ماه سال 1348 در شهرستان رباط کریم در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد، در دوران کودکی پدرش را از دست داد. با مشکلات بسیار تحصیلات خود را به پایان رساند و وارد آموزش و پرورش شد. چندین بار به جبهه های حق علیه باطل اعزام و سرانجام با مجروح شدن از ناحیهِ پا و بستری شدن در بیمارستان در تاریخ بیست و هشتم آبان ماه سال 1362 در منطقه پنجوین به درجه رفیع شهادت نایل آمد.

گزیده‌ای از وصیت نامه

«افسوس که با غفلت زندگی کردم و بی توجه به عاقبت خود سرگرم دنیا بودم. خدایا! من با حالتی که حاکی از پشیمانیم است به امید رحمت بی پایان تو قدم در این راه گذاشتم. مرا مورد عنایت و مغفرت خود قرار ده.»

«خدایا! من با این بار سنگین گناه راه به جایی ندارم، مگر دری که به رویم بازکنی و نجاتم بدهی. خدایا! به تو روی آوردم و به تو توکل کردم.»

شهید مرتضی شیرازی: هفتم شهریور ماه سال 1344 در شهر پیشوا و در یک خانوادهِ مذهبی متولد شد. دوران تحصیلات را تا پایان دبیرستان در شهر پشوا سپری کرد و در تربیت معلم پذیرفته شد. در زمان تحصیل چندین بار به جبهه های حق علیه باطل اعزام شد و سرانجام در تاریخ چهاردهم اسفند ماه سال 1365 در منطقهِ عملیاتی شلمچه به درجهِ رفیع شهادت نایل آمد و در سال 1374 پیکر پاکش به وطن بازگشت.

گزیده‌ای از وصیت نامه

«در همه حال و همه جا پشتیبان ولایت فقیه باشید که تنها از این راه می توانید به سعادت حقیقی برسید. ولایت فقیه را پشتیبان سرسخت باشید که ولایت فقیه استمرار حرکت انبیا (ع) است. از کمبودهای موجود در جامعه نرنجید که دشمنان از این رنجش استفاده می کنند. کمک به جبهه ها را فراموش نکنید.»

شهید فرامرز عرب: سال 1343 در شهرستان اسلامشهر در یک خانوادهِ مذهبی در یکی از محله‌های تهران دیده به جهان گشود، از کودکی علاقهِ شدیدی به نماز و دعا و نیایش داشت. با توجه به علاقهِ وافری که به شغل معلمی داشت به این کار روی آورد، در کنار تدریس به امر تبلیغ دینی پرداخت و در بسیج و جبهه و جنگ نیز حضور فعال داشت، و بارها به جبهه اعزام و حتی یک بار در عملیات والفجر 8 که منجر به آزادسازی فاو گردید مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و از ناحیه ی دو دست مصدوم گردید که به صورت معجزه آسایی بعد از زیارت امام زمان (عج) در مسجد جمکران شفا یافت و در پایان به آرزوی دیرینه ی خود رسید و در عملیات کربلای 1 تشنه لب در ارتفاعات قلاویزان در تاریخ بیست و چهارم تیر ماه سال 1365 به شهادت رسید.

گزیده‌ای از وصیت نامه

من اعتقاد دارم که شهادت کمال انسان می باشد و از خداوند منان می خواهم مرا در جوانی لایق این هدیه ی الهی گرداند.

خدایا! وجود امام و انقلاب و اسلام را نیز برای ما نگهدار. از خانواده ام می خواهم به جای عزاداری و گریه بر شهادت من فقط پرچم سبزی بر بالای منزلمان بزنید و به هیچ بی نمازی اجازه نمی دهم در مراسم تدفین و تشییع من شرکت کند.

شهید حسین علی اکبری: دوم اسفند ماه سال 1325 در یکی از روستاهای شهرستان دماوند در یک خانوادهِ مذهبی دیده به جهان گشود. دوران زندگی اش همراه با مشقت و سختی‌های فراوانی بود و لذا دوران تحصیلات خود را با مشکلات زیادی به پایان رساند.

در سال 1354 به استخدام آموزش و پرورش درآمد. در جریان پیروزی انقلاب اسلامی نقش فعال و چشمگیری داشت و پس از پیروزی انقلاب در راه اندازی پایگاه بسیج و برگزاری جلسات مذهبی تلاش بسیاری نمود. با شروع جنگ تحمیلی بارها به جبهه رفت و سرانجام در پانزدهم تیر ماه سال 1365 در عملیات کربلای ۱ در جبههِ مهران به درجهِ رفیع شهادت نایل آمد.

گزیده‌ای از وصیت نامه

«وصیت می کنم دست از امام و روحانیت مبارز برندارید و در نماز جمعه و جماعات و دعای کمیل شرکت نمایید. هم چنین به خانواده ام می گویم که برای من ناراحت نباشید چون من درس از حسین (ع) گرفتم و باید مثل او به شهادت برسم.»

شهید محمدرضا علیجانی: چهاردهم اردیبهشت ماه سال 1335 در یک خانوادهِ مذهبی به دنیا آمد. از همان کودکی در مجالس مذهبی شرکت می کرد. دوران تحصیل خود را با موفقیت پشت سرگذاشت و وارد دانش سرای تربیت معلم شد. دوران دانشجویی خود را همراه با مبارزات جدی علیه گروه های مخالف آغاز کرد. در سال 1361 وارد سپاه پاسداران شد و کار خود را با حضور در جبهه های حق علیه باطل ادامه داد و بارها در صحنه‌های جنگ حضور یافت تا سرانجام در پانزدهم اسفند ماه سال 1362 در جزیرهِ مجنون به درجهِ رفیع شهادت نایل گشت.

گزیده‌ای از وصیت نامه

«عزیزان امروز ما ملت ایران امانت بزرگی را دارا می باشیم، که این امانت از جانب خداوند متعال و توسط فداکاری و جانبازی هزاران هزار شهید و معلول به دست ما رسیده است. امانتی است که ۱۴۰۰ سال برای تحقق آن اولیا و مقربین خداوند تلاش و جهاد کردند.

برادران! چه نعمتی از امام بالاتر. او امروز هست و حجت خداوند است والله سوگند، تضمین بهشت رفتن، در اطاعت از این سید عزیز و مرجع و ولی بزرگوار است.»

انتهای پیام/

منبع: نویدشاهد
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده