وصیت شهید تازه تفحص شده؛ برای حراست از انقلاب اسلامی باید هزاران خون ریخته شود
به گزارش نوید شاهد شهرستانهای استان تهران: شهید ناصر صدقی، یادگار «محمد» و «قمر» بیست و یکم شهریورماه سال 1343 در شهرستان ری به دنیا آمد. وی دانش آموز سوم متوسطه و مسئول پایگاه بسیج بود و سپس به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. این شهید گرانقدر هفتم مردادماه سال 1361 با سمت تک تیرانداز در پاسگاه زیدعراق به شهادت رسید. پیکرش مطهرش پس از 38 سال دوری از وطن در روز یکشنبه بیست و هشتم دی ماه سال 1399 مصادف با سالروز شهادت حضرت فاطمه الزهرا(س) در گلزار شهدای امام زاده عبدالله(ع)این شهرستان به خاک سپرده خواهد شد.
متن وصیتنامه شهید «ناصر صدقی» را با هم مرور میکنیم:
بسم رب الشهداء والصدیقین
«إِنَّ اللَّهَ اشتَرى مِنَ المُؤمِنينَ أَنفُسَهُم وَأَموالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ يُقاتِلونَ في سَبيلِ اللَّهِ فَيَقتُلونَ وَيُقتَلونَ وَعدًا عَلَيهِ حَقًّا فِي التَّوراةِ وَالإِنجيلِ وَالقُرآنِ وَمَن أَوف بِعَهدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاستَبشِروا بِبَيعِكُمُ الَّذي بايَعتُم بِهِ وَذلِكَ هُوَ الفَوزُ العَظيمُ»
«همانا جان و مال مؤمنین را به بهای بهشت از ایشان خریداری نموده که در راه خدا جهاد می کنند پس میکشند و کشته می شوند واین خود، سعادت و پیروزی عظیمی است.»
پس از حمد و ستایش خداوند تبارک و تعالی و با درود بر رسول اکرم (ص) و اطهار بالاخص امام زمان منجی عصر حضرت مهدی (عج) به پیشگاه نائب بر حقش امام خمینی و امت شهید پرور ایران و با سلام بر پدر و مادر و برادرانم و تمام دوستان و آشنایان عزیزم.
محمد رسول الله: «و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم.»
با توجه به رهنمودهای این آیه و آیههای دیگر مقابله با کفار من با تصمیمی آگاهانه تصمیم گرفتم که به جبهه آمده و برای رضای خدا و رسول خدا و اولی امر بجنگم و اگر در این راه بقول امام چه بکشیم و جه کشته شویم در دو حال پیروزیم.
پدر و مادر و برادرانم این را بدانید که انسان باید از این دنیا برود و حال این رفتن چگونه باید باشد در این قسمت صحبتی از امام را یادآور میشوم؛ ایشان درباره مردن اینگونه می فرماید: «راهی است که باید رفت و سفری است که باید رفت، چه بهتر که در حال خدمت به اسلام و ملت شریف اسلامی شربت شهادت نوشیدن و با سرافرازی به لقاالله رسیدن و این همان است که اولیا الله آرزوی آن را میکردند و از خدای بزرگ در مناجات خود طلب میکردند گوارا باد شربت شهادت بر شهدای انقلاب اسلامی و خصوص شهدای اخیر ما.»
در این راه احساس وظیفه شرعی میکنم که برای حراست از انقلاب اسلامی که با خون هزاران جوان به پیروزی رسیده به جنگ با دشمنان دین و قرآن بپردازم و اگر در این راه لیاقت اینکه در راه خدا جان دادن نصیبم شود به جایی می روم که ملکوتش نامند آنجا که بی نامند.
از شما پدر و مادر و برادرانم در خواست میکنم که در مرگ من سوگواری نکنید. بلکه شاد باشید و افتخار کنید که عزیزی را در راه خدا از دست دادهاید و در شب هفت من لباس شادی بر تن کنید. از تو مادر عزیز و مهربانم عاجرانه درخواست میکنم که مرا ببخشی بابت تمام زحمتهایی که برای من کشیدی تا در درگاه خداوند متعال روسیاه نباشم.
بعد از من ای مادر دیگر مکن زاری *** رفتم کنم اینک از دین حق یاری
خدایا؛ تورا به جان مهدی تو را به حق مهدی تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار. در آخر از خداوند تبارک و تعالی طلب طول عمر برای امام و تمام خدمتگزاران اسلام می کنم و از خدا خواهنم که انشالله راه کربلا و بعد قدس باز شود تا اینکه خانواده شهدای برای زیارت به آنجا روند و ببینند که خون عزیزانشان هدر نرفته است.