شنبه, ۱۵ شهريور ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۱۷
نوید شاهد - مادر شهید «ناصر ابوالقاسمی» می‌گوید: «او امدادگر بود. مجروح‌ها و زخمی‌های خط مقدم را به خاطر آورد. اوایل احساس ناتوانی می‌کرد. دیدن زخمی‌های جنگ که روی برانکارد نمی‌خوابیدند و می‌گفتند؛ شاید همرزمشان نیاز داشته باشد.»
به گزارش نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران؛ شهید ناصر ابوالقاسمی، یادگار «حسن» و «فاطمه» هجدهم شهریورماه سال 1344 در شهرستان ری دیده به جهان گشود. ایشان تا پایان دوره ابتدایی درس خواند و در کارخانه یخچال‌سازی مشغول کار شد و سپس به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. این شهید گرانقدر در بیست و نهم آبان ماه سال 1362 در پنجوین عراق به شهادت رسید. پیکر وی در روستای قاسم آباد تابعه زادگاهش به خاک سپرده شد.

روایتی از خانواده شهید

تازه دو ماه از هجده سالگی‌اش می‌گذشت و با این وجود جزو نیروهای ثابت جبهه به شمار می‌رفت. ناصر باید تا چند روز دیگر برای عملیات والفجر 4 اعزام می‌شد. کاغذ و قلم را برداشت. شاید بعد از این دیگر زمانی برای نوشتن وصیت‌نامه پیدا نشود. نباید زمان را از دست داد: «این بار که مسئولیتی بر دوش ما قرار داده شده...»

احساس می‌کرد تا حالا خوب از پس آن برآمده و فقط می‌ماند این آزمایش آخر و اعزام آخر: «این بار مسئولیتی بر دوش ما قرار داده شده. بحث جنگ است و این جنگی است که بوسیلهِ ابرقدرتها به ما تحمیل شده و این وظیفه فرد فرد ماست که اسلحه بر دوش بگیریم و به جبهه رفته و نبرد کنیم.»

او امدادگر بود. مجروح‌ها و زخمی‌های خط مقدم را به خاطر آورد. اوایل احساس ناتوانی می‌کرد. دیدن زخمی‌های جنگ که روی برانکارد نمی‌خوابیدند و می‌گفتند؛ شاید همرزمشان نیاز داشته باشد، دارو نمی‌گرفتند که مبادا مجروح بد حال‌تری به آن دارو احتیاج پیدا کند، حس خوبی را در دلش بیدار می‌کرد: «من به جبهه می‌روم و جان و قطره قطره خون خود را در راه اسلام و آرمانم میدهم تا شاید با این قطره خون ناقابل خود یک قدم مثبت در راه هدف و آرمانم برداشته باشم.»

نوشت و بعد از وداع با خانواده به منطقه برگشت. او قدم‌های زیادی در راه آرمانش برداشته بود. تا آن زمان که هجده سال بیشتر نداشت، سابقهِ زیادی شرکت در فعالیت‌های خیریه و برنامه‌های مذهبی داشت. اما قدم آخر را باید بر میداشت تا قدم‌های دیگر به ثمر برسند. قدم آخر در عملیات والفجر 4 زمانی که مشغول امداد رسانی به رزمنده‌های مجروح بود، برداشته شد و او به آسمان‌ها پر کشید. دیگر هیچ اثری از ناصر دیده نشد. جسم او مفقود شد و پیکرش به میهن بازنگشت.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده