برای "شهید" گریه نکنید، شهادت گریه ندارد
به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران، شهید علی مهدلوایورقی، یادگار «محمد» ششم آبان ماه سال 1341 در یکی از روستاهای شهرستان میانه به نام ایورقی، دیده به جهان گشود. او بعد از گذراندن دوران کودکی، وارد مدرسه شد و تحصیلات خود را تا سال پنجم ابتدایی ادامه داد سپس تحصیل را رها کرده و به کار کشاورزی پرداخت.
پس از مدتی برای کار و کسب روزی حلال راهی تهران شد و به حرفهِ نقاشی روی آورد و قبل از رسیدن به سن سربازی ازدواج نمود که دو فرزند پسر ثمرهِ این ازدواج است شهید مهدلو، با فرارسیدن زمان خدمت مقدس سربازی، پس از گذراندن دوران آموزشی، راهی مناطق کردستان شد و حدود نه ماه در جبهههای نبرد دلاورانه به دفاع از خاک میهن پرداخت.
سرانجام این شهید گرانقدر که خالصانه در مقابل متجاوزان بعثی از میهن اسلامیاش دفاع مینمود، خداوند متعال به پاداش جان فشانیهایش، در تاریخ هفتم مرداد سال 1362 خلعت شهادت وی را به سوی جایگاه ابدی اش فرا خواند.
فرازی از وصیتنامه شهید
هر مسلمانی وظیفه دارد برای خود یک وصیت نامهای داشته باشد من چیزی ندارم که وصیت کنم. وصیتی دارم به پدر و مادرم که فرزند حقیر خود را حلال کنند و اگر از این فرزند گرامی و حقیر خود بدی دیدهاند و یا حرف آنها را گوش نکردهام باید ببخشند و مخصوصاً از مادر بزرگوارم تقاضا دارم که مرا حلال کند و شیرش را به فرزندش حلال کند.
پدر جان و مادر جان بر سر کفن من گریه نکنید و زاری نکنید و نگذارید کسی گریه و زاری کند، چون امام عزیز ما فرموده است شهید زنده است شهید مرده نیست آنها در دنیا مرده هستند ولی در اخرت زنده هستند و روحشان شاد و روانشان پاک و انشاالله در ضمن پدر جان اگر من شهید شدم من را در محله خودمان دفن کنید والسلام.
قربانت گردد فرزند گرامی عزیزت شهید علی محمدی لو در ساعت ۶ یک دقیقه بعد از ظهر تاریخ هفدهم فروردین ماه 1362