خون "شهید"ستون های اسلام را محکم تر می کند
متن وصیت نامه شهید
«بسم رب الشهدا والصدقین»
«اللهم اجعل محیای محیا محمدٍ وآل محمد و مماتی ممات محمدِ و آل محمد»
اکنون که خود را آماده جهاد و مبارزه با دشمنان اسلام کرده ام و چند ساعتی دیگر وارد عملیات خواهیم شد بر آن شدم که چند سطری با خانواده خود درد دل کنم و وصیت خود را برای بعد از مرگم که انشالله با دعاهای شما شهادت در راه خدا باشد بنویسم که امیدوارم در نبود من به آن عمل شود.
ای مادرم ای پدر رنج کشیده ام شما زحمتهای زیادی برای تربیت و بزرگ کردن من و دیگر برادران و خواهرانم کشیدید و تمام تلاشتان این بود که فرزندانی تربیت کنید که حافظ آبرویتان و دینتان باشند و آنها را برای دفاع از اسلام و قرآن به میدان فرستادید و قبل از من یکی از امانتهای خداوند که محسن بود به خود خدا برگرداندید و باعث افتخارتان بود و هست که پروردگار بزرگ شما را لایق دانسته که پدر و مادر شهید باشید.
و خون فرزندتان ستون های اسلام را محکم تر کرده و باعث سربلندی شما در بین جامعه شده است ولی برادرم محسن مظلوم وار وارد جبهه شد و مظلوم وار به شهادت رسید او کسی بود که شما و تمام دوستان و آشنایان از او راضی بودند و همه در نبود او اشک ریختند و متأثر شدند.
هنوز نه شما و نه من او را نشناختم ولی من از روزی که وارد جبهه ها شدم تا به حال به جز ناراحتی و اذیت و مزاحمت کاری برای شما نکردم و همیشه شما را به زحمت انداختم و هیچ وقت نتوانستم کاری برای شما انجام بدهم تا شما را از خودم راضی کنم.
و در رابطه با خالق خودم خداوند تبارک و تعالی با آن همه نعمت هایی که به من عنایت کرده بود جز عصیان و سرکشی و گناه اعمال دیگری نداشتم در اینجا از شما عاجزانه می خواهم و شما را به روح محسن و کمال و دیگر شهدا قسم می دهم که از من راضی باشید و حلالم کنید و از خداوند بخواهید که از گناهانم بگذرد و مرا جز شهدا قرار دهد و در آن دنیا مرا شرمنده شهدا نکند.
از تمام دوستان و آشنایان هم حلالیت می طلبم و امیدوارم مرا ببخشید بعد از من فقط مهدی باقی می ماند و از او می خواهم که در رفتن به مسجد و نماز جماعت و بسیج محل مقیدتر شود و جای من و محسن را در سنگر مسجد و در مرحله اول پر کند و بعد از چهلم من سریع اسلحه خونین من و محسن را به دست بگیرد و سنگر خالی شده ما را پر کند.
مهدی جان؛ گوش به فرمان پدر و مادر باش و هر چه گفتن گوش کن چون بعد از خدا دیگر امیدشان به توست، نکند دل آنها را بسوزانی و آنها را از خود ناراضی کنی، مطیع امام و ولی فقیه زمان و پشتیبان او باش و در خط امام و پیرو گفته ها و دستورات امامت باش و همیشه در زندگی خود شهدا و ائمه را الگو قرار بده و سعی کن فرمانبردار خداوند باشی.
در اوقات بیکاری حتماً قرآن بخوان و در دعاها و تو مراسمات به ائمه و امام حسین(ع) شرکت کن. امیدوارم راهی که شهدا رفتن تو هم ادامه بدهی و باعث سربلندی اسلام و خانواده خود بشوی انشالله.
حال ای خواهرانم؛ طوبی و زهرا امیدوارم هر دوی شما بعد از من و محسن به حضرت زینب(س) اقتدا کنید و بعد از ما مروری بر زندگی حضرت(س) کنید وظیفه خود را در قبال خون برادرانتان انجام دهید، امیدوارم که در زندگی آینده خود خوشبخت شوید و با حجاب و پاکدامنی خود نمونه و الگویی باشید برای دیگر خواهران در جامعه، امیدوارم که از من رضای بوده و مرا حلال کنید به تمام فامیلها بگویید از من راضی باشند و آنچه اسلام و قرآن از شما خواسته و می خواهد کوتاهی نکنید و پیرو امام و رهبر کبیر انقلاب باشید.
در پایان اگر جنازه ام به دستتان رسید که امیدوارم من هم مثل محسن بی نام و نشان باشم به کنار سنگر بسیج محل ببرید و آنجا بر جنازه ام نماز بخوانید و بعد در امامزاده حسین رضا در کنار مزار کمال پسرخاله ام دفن کنید.
به امید پیروزی نهایی رزمندگان اسلام و زیارت کربلا حسینی و آزادی قدس عزیز از اشغال اسرائیل و رهایی مستضعفین از بند مستکبرین و گسترش اسلام در سطح کره زمین و به امید دیدار در کنار مرقد قبار گرفته آقا امام حسین(ره) یا در کنار حوضی کوثر تمام شما عزیزان را به خدای بزرگ می سپارم. مرا حلال کنید.
امام و رزمندگان اسلام را دعا کنید. یازدهم بهمن ماه 1364/ امضا
