دخترم چشم به راه نامه ات هستم
بسم الله الحمن الرحيم
درودو سلام به شهيدان راه حق و درود و سلام به رهبر کبير انقلاب اسلامي امام خميني
دختر ارجمند و گرانمايه ام چشم براه نامه ات بودم که در بهترين ساعت رسيد
چندين بار آن را خواندم به اين نامه نوشتند که حرکت کرده بودي. بي اختيار و مکرر نامتان بر زبانم مي آيد و هر دفعه اشک دور چشمانم
حلقه مي زند ولي همانطور که نوشته ايد تنها آرزوي من خوشبختي شماست آن هم فقط با زيور
دانش و تقوي فراهم مي شود.
رنج دوري را به اميد موفقيتتان تحمل مي کنم شب و روز ديده به آينده ي پر سعادت تو و برادرانت دوخته ام. نصايح مرا فراموش نکن. از قول من به مادر گرانمايه ات سلام برسان و او را اذيت نکنيد و از قول من به محمد حسن و غلام حسن و رضا و سميه سلام برسان. حليمه خانم با شما هستم و از قول من به مادرت دوباره سلام برسان. از مهر و علاقه ی ايشان نسبت به شما خوشحال و سپاسگزارم. هر دو بهتر می دانيد که من با شماها هستم.
عزيزانم نماز را فراموش نکنيد و رزمندگان را دعا کنيد.
محمد حسين مرادی دانا / بیست و هفتم اسفند ماه 64