پیروزی ما با «دعا و ایمان» محقق می شود
به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید محمد شریفی/ چهارم تیر 1345، در شهرستان ری چشم به جهان گشود. پدرش غلامحسین، کارگر کارخانه سیمان بود و مادرش کبرا نام داشت. تا دوم متوسطه در رشته تجربی درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیست و دوم اسفند 1363، با سمت تک تیرانداز در هورالعظیم به شهادت رسید. اثری از پیکرش به دست نیامد. او را عربی مارکده نیز می نامیدند.
وصیت نامه شهید «محمد شریفی» که در بیست و ششم اسفند سال 62 نوشته است را در ادامه می خوانید؛
«السَّلامُ عَلَیْکَ یا حسین الشهید، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارالله و بن ثاره والوتر الوتور»
سلام بر تو ای حسین شهید، سلام بر تو ای آنکه خونخواه تو و پدرت خداوند است و ای آنکه انتقام خونت گرفته شده. سلام بر تو ای مظلوم کربلا، سلام بر تو که مظلومانه سر مطهرت را از پیکر جدا کردند و بدنت را به وسیله سم اسبان و تیغه شمشیر پاره پاره کردند و طفلان معصومت را آواره بیابانها کردند و آنها را به طرز فجیهانه به شهادت رساندند.
براستی که اباعبدالله مصیبت تو بزرگترین مصیبتهاست. خداوند لعنت کند کسانیکه بانک کمک خواهی تو را شنیدند ولی به یاریت نشتافتند ولی هنوز بانگ «هل من ناسر ینصرنی» تو از جبهه های غرب و جنوب کشورمان به گوش می رسد مثل اینکه دو بار کربلا تکرار شده وآوای مظلومانه ات از زبان رهبر عزیزمان به گوش می رسد که می گوید جوانها و به جبهه ها هجوم آوردند.
و اسلام را از خطر حفظ کنند بلی جان «هل من ناسر ینصرنی» سیدالشهداء است که دوباره طلب یاری می کند و ای ملت اسلامی اگر می خواهید در روز محشر در پیش اباعبدالله رو سفید باشید و اگر می خواهید مورد لعنت خدا واقع نشوید خانه و کشانه و فرزندان را رها کنید و به سوی کربلای جبهه ها هجوم برید و به ندای اباعبدالله پاسخ مثبت دهید.
خداوندا، پروردگار خجالت می کشم از اینکه مولایم حسین در روز محشر با بدن پاره پاره و غرقه به خون در پیشگاه حاضر شود در حالیکه من با بدنی سالم و زخمهائی کوچک خود را در بهشت تو جای دهم بارالها از تو خواستارم تا بدنم را همانند پیکر مولایم در هنگام شهادت پاره پاره گردانی.
خدایا من خود را لایق آن نمی دانم که یکی از باران اباعبدالله باشم ولی وقتی به رحمت و مهربانیت نظر می افکنم می بینم که مرا در رکاب یکی از یاران مولایمان قرار دادی. خدایا از اینکه توفیق به این بزرگی نصیبم کردی و مرا با این همه معصیت در پیشگاهت مورد عفو قرار دادی و مرا در راه خدا به شهادت رساندی.
و به سعادت ابدی مژده دادی تو را شکر می کنم و هر چند که بدن ضخمیم قدرت این شکر و سپاس را به درگاهت را ندارم ولی به رحمت تو دل بسته ام.
خانواده عزیزم دوستان و آشنایان و همه بستگانم و ای امت حزب الله پس از عرض سلام، مبادا از شهادت من ناراحت و غمگین باشید که این مرگ که البته به برکت خداوند بهترین مرگهاست و ای همه کسانی که به این وصیت نامه ها گوش می دهید مرگ به شما هم رو می آورد. مبادا از مرگ غافل شوید که این مرگ دی یا زود شما را هم خواهد برد. پس بیاید از خدا بخواهید مرگتان را شهادت در راهش قرار دهد.
چرا که کشتن شدن در راه خدا بهترین سعادت است، شهادت انسانها را زنده می کند و جامه را متحرک می سازد، ولی هنوز می بینیم که با این شهادت دوستان و آشنایان ما هنوز خوابیم و بدتر از این خودمان هم نمی دانیم که خوابیم. پس چرا این شهادتها ما را از زنده نکرد این دست خود ماست که بیدار شویم و در راه شهدا را ادامه دهیم.
اینکه شهدا بیایند دست ما را بگریند و متحرکمان سازند. پس بیاید به دنبال این باشید که راه شهیدان را ادامه دهید تا خونشان پایمال نشود، چرا که آنها در انتظارند که ما راه را ادامه دهیم تا با شهادت هر شهیدی تغغیر و تحولی دائمی نه موقت در ما روی دهد و اعمالمان طبق گذشته نباشد.
پس بیاید از شهادت این عزیزان درس بگیریم یعنی اینکه به خود گوش زد کنیم که تا این دنیا موقت است دائم برای امتحان آفریده شده ایم نه برای خوردن و خوابیدن و مرگتان دیر یا زود فرا خواهد رسید و شما را با خود خواهد برده باشد که همه به فکر اینجور مسائل باشیم و گول دنیا و زرق و برقش را نخوریم.
و شما ای عزیزان بسیجی، ای لبیک گویان خمینی، ای شما که بدون هیچ حق و مزدی فقط فی سبیل الله وقت خود را در راه خدمت به اسلام عزیز صرف می کنید. مطمئن باشید که اجر و بزرگی در نزد پروردگارتان دارید و مبادا با کمی غافل شدن مسائل پشت جبهه در مسائل شخصی خود غوطه ور شوید و انقلاب را از حرکت بازدارید.
بیدار باشید و نگذارید هوای نفس بر شما غلبه کند باشد که شما بسیجیان مظلوم تقوا که بهترین سلاح برای مقابله با شیطان درونی است پیشه خود گردانید چرا که تقوا سعادت آخرت را برای شما تضمین می کند.
و شما ای امت حزب الله و شهید پرور دعا را فراموش نکند که همه چیز ما از این دعاها است و بهترین سلاحی که در جبهه موثر و بادوام است دعا است. بلی همین دعائی که ما به آن بی اهمیت هستیم و فکر می کنیم که پیروزی بزرگ را سلاحهای ما و یا نیروهای کثیر ما نمی آوردند.
خیر اینطور نیست اگر خودتان در جبهه بودید می دید که اسلحه اینجا فقط یک وسیله کوچک است که آن هم به هدایت خدا به قلب دشمن اصابت می کند در حالی که دعا و ایمان رزمندگان است که پیروزی را بر شما امت شهید پرور هدیه می کنند. پس باید دعاها را زیاد بخوانید و دعا را با عمل متکی برایمان بکار ببرید تا نصرت خدا بر شما افزون گردد.
پدر و مادر مهربانم اگر من و پس شایسته ای برای شما نبودم و قدر شما را ندانستم به بزرگی خودتان مرا حلال کنید و از برادرانم ذبیح الله، مجید، اکبر و مهدی می خواهم که درسها را خوب و عالی ادامه دهند تا آینده ساز این مملکت اسلامی بشوند هر چند که خود درس را ترک نمودم چرا که عشق جبهه مرا آرام نمی گذاشت.
از تمامی دوستان و آشنایان فامیلها و تمامی بسیجیان محله و از همه کسانی که از من حقیر بدی دیده اند و بزرگی خودتان مرا حلال کنید. به امید هر چه سریعتر فرج مهدی موعود و پیروزی رزمندگان اسلام. «خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار» (والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته). محمد/ امضاء
منبع: مرکز اسناد اداره کل
بنیاد شهید شهرستان های استان تهران