جاودانگی زندگی با «شهادت» در کلام شهید «گل سفیدی»
شهید «محسن گل سفیدی» نامه ای در قالب وصیت که در بیست و سوم دی ماه 1365 ساعت دو و سی دقیقه بعدازظهر نوشته است در ادامه می خوانید؛
«بسم رب الشهداء والصدیقین»
با سلام به خانواده عزیزم که تمام زندگیم از آن سلامت وجود آنان است، در واپسین ساعات عمر کم ارزشم در این سنگر تاریک که فقط به نور عشق به خدا روشن شده است این چند سطر را می نویسم.
از مادر عزیزم عذر می خواهم که نتوانستم وظیفه فرزندی
ام را بخوبی انجام دهم ولی از طرفی خوشحالم که توانستم وظیفه سربازی ام را به خوبی
انجام دهم. مادر عزیز از مرگم نگران و ناراحت نباش چون شهادت زندگی جاویدی است که
نصیب من به لطف خدا شده است.
از شما می خواهم که در مرگ من نشینید بلکه خوشحال باشید که اگر زندگی کمی داشتم لااقل گناه کمتری را مرتکب شدم . از برادرم محمود عزیز طلب حلالیت می خواهم و امیدوارم مرا ببخشد و از مجید عزیز می خواهم که در کارش استوار باشد و امیدوارم که در کارت موفق و منصور باشید.
اگر به فیض شهادت نائل آمدم می خواهم جسم سردم و روح گرمم در مسجد صاحب الزمان به خاک رود، من چیزی ندارم مگر کوله باری از گناه اگر چیزی از من باقی ماند اول مادرم حق شماست.
منبع: مرکز اسناد اداره کل
بنیاد شهید شهرستان های استان تهران