سودای شهادت در نامه شهید «شصتی»
شهید رحمت الله شصتی در بیست و یکم فروردین ماه 1362 نامه ای نوشته است که در ادامه می خوانید؛
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
ما از خدا هستیم و به سوی او بازمی گردیم
سلام علیکم : خدمت خانواده گرامیم سلام عرض می کنم و امیدوارم که حالتان خوب باشد. هم اکنون که این نامه را می نویسم؛
ساعت 8.5 شب است 62/1/21است و ما آمادگی کامل را برای حمله داریم و هر آن امکان دارد که ما برای حمله برویم و چند مسئله را تذکر می دهم شاید آخرین نامه ای باشد که برایتان می نویسم و از شما طلب بخشش و عفو می نمایم و از شما می خواهم برایم حلالیت بطلبید و یک مقدار پولی که دارم در اختیار پدرم ولی یک مقدار آن را برای جبهه و جای دیگر بفرستید و اما وصیت نامه ام یکی دست نویس هست و یکی هم در ساکم است و در مورد مسائل دیگر هر طوری که پدرم تو صلاح دیدید انجام دهید.
و در ضمن حالم خوب است و جای هیچ گونه نگرانی نیست و اسفندیار هم خوب است و سلام مرا به برادران حبیب و نعمت و آقا مهدی و خواهرم راضیه و آسیه برسانید و به جانعلی - خاله رعنا - عمه ها - دائی ها - ننه جان و حسین و همه فامیلها برسانید.
و امیدوارم که در کربلا همدیگر را زیارت کنیم و اما مادرم ناراحت نباش اگر به آرزویم رسیدم چون من امانتی از طرف خداوند در اختیار شما بودم و اگر رفتم خداوند امانتش راتحویل گرفته و افتخار کنید که امانتتان صحیح و سالم به صاحبش پس دادید و از شما پدرم و بقیه التماس دعا دارم و بقیه کارها را به دست خودتان می سپارم
خداحافظ / التماس دعا / لباس های سپاه هم برای جبهه بفرستید و به هر حال به بیت المال تحویل دهید
سلام برسانید / بسمه تعالی / الا بذکر الله تطمئن القلوب « با ذکر خدا دلها آرامش می یابد »/ رحمت الله شصتی
منبع: مرکز اسناد اداره کل بنیاد شهید شهرستان های استان تهران