با عشق رهسپار شهادت شدم
بسم الله الرحمن الرحیم
«و لا تحسین الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون»
آنانی که در راه خدا کشته می شوند مرده نپندارید تا بلکه اینان فرموده اند و در نزد خدای خویش روزی می خورند . (قرآن کریم)
درود بر آدم تا خاتم تا خمینی و درود بر شهیدان گلگون کفن کربلای حسینی تا کربلای ایران و با درود بر رزمندگان اسلام این جان باختگان راه حق و حقیقت.
آری ما باید در این زمان که جنگ بین اسلام و کفر است امانتهای خود را به حق تعالی تحویل داده و دین خود را در راه اسلام اداء کنیم . و به پاسخ هل من ناصر ینصرنی فرزند امام حسین خمینی لبیک بگویم.
من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی و من عرفنی احبنی و من احبنی عشقنی و من عشقنی عشقته و من عشقته قتلته و من قتلته فعلی دیته و من علی دیته فنا دیته.
آنکس که مرا طلب کند مرا یابد آنکس که مرا یافت می شناسد آنکس که مرا شناخت دوستم میدارد و آنکس که دوستم داشت به من عشق میورزد آنکس که به من عشق ورزید من نیز به او عشق میورزم آنکس که به او عشق ورزیدم میکشم او را و آنکس را که من بکشم خونبهایش بر من واجب است . آنکس که خونبهایش بر من واجب است پس من خودم خونبهایش هستم.
و انا لله و انا الیه راجعون . همه از خدائیم و به سوی او میرویم . و ما نباید منتظر مرگ باشیم بلکه خودمان بسوی مرگ بشتابیم.
خدایا تو شاهدی که من آگاهانه و با عشق و علاقه و عاشقانه عازم جبهه حق علیه باطل هستم و اگر اینکه من در راه اسلام و قرآن شهید شدم و از پدر و مادر و خواهرانم و برادرم می خواهم که هیچگونه ناراحتی نداشته باشند و باید شهادت من باعث افتخارتان باشد و از شما خانواده عزیزم می خواهم که همیشه یار و یاور اسلام و قرآن و امام خمینی باشید و از اینکه امانتی که خدا به شما داده بود و آن را از شما گرفت هیچگونه نگرانی نداشته باشید.
چون شما خانواده عزیزم سعادت مرا می خوانید و من هم سعادت خود را در این راه دیدم. و دیگر اینکه کسانی که در راه تربیت و رشد من زحمت کشیده اند عاجزانه سپاسگزارم مخصوصا مادرم که در راه تربیت و رشد من زحمتهای طاقت فرسائی کشیده است.
و همچون پدر عزیزم که در راه تربیت و تحصیل من زحمتهای زیادی کشیده است و همچنین از مادربزرگم باید قدردانی کنم که در دوران تحصیل من زحمتهای زیادی در حق من کشیده است دیگر اینکه از خانواده عزیزم می خواهم که بخاطر من گریه نکنید که مسلما باعث ناراحتی روح من می شود.
و مادرم اگر فاطمه یا دائی عزیزم محمد یادی از من می کردند به گفته ی دائی شهیدم عکس امام را نشانشان بده و بگو صیاد رفت پیش دائی جلیل و پسر خاله اش جانعلی و از اینکه نرسیده ام از خواهرم و تمام اقوام خداحافظی کنم معذرت می خواهم و از طرف من از آنها حلالیت بطلبید و ای پدر عزیزم اگر که جسد من بدستتان رسید ناراحت نشوید و اگر جسدم به دستتان رسید در کنار قبر دائی شهیدم دفن کنید و هر موقع که بر سر مزارم آمدید امام امت خمینی را دعا کنید . از خدای خود می خواهم که گناهانم را ببخشد.
والسلام / وصیت نامه صیاد رستمی
منبع: مرکز اسناد اداره کل بنیاد شهید شهرستان های استان تهران