شهادت چیست؟
سرودهای شهید جعفر ذاکری در سالروز وصالش می خوانید؛
«شهید»
شهد شهادت چشید در ره جانان شهید *** چون رخ جانان بدید سیر شد از جان شهید
دست ز جان شست و شد عازم میدان عشق *** تا که دهد پاسخ پیرجماران شهید
مرشد پیرش چو گفت وقت جهاد است و جنگ *** بی خبر از خویش شد عازم میدان شهید
در حقیقت چو تافت از بر حق بر دلش *** از من خود دل برید و خندان شهید
راه شهیدان درست هست خط سرخ عشق *** لاله شود، سر زنده فصل بهاران شهید
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پر گرفتن تو از این خانه و رفتی ز هجرم *** خاطرات نمی رود ای گل من از نظرم
بازگشتید همه همسرانت بر وطن *** تو کی خانه گریزی که ز تو بی خبرم
دو وصیت دارم، بسوی گوی من پر بکشم *** نتوانم که کنون مرغک بی بال و پرم
خفته ای در دل خاک و نکنی باز من *** ای که از داغ تو سرگشته و خونین جگرم
جنگ هفتاد و دو ملت همه همه عذر بنه *** چو ندیدید حقیقت در افسانه زدند
از دست منه تفنگ تا پیروزی *** ننگ است دمی درنگ، تا پیروزی
دانی چه بود پیام یاران شهید *** این است که جنگ، جنگ تا پیروزی
چهاردهم فروردین 65/ امضاء
این خرقه به سوی جامه ات خواهم داد *** بی رقفه جواب نامه ات خواهم داد
ای نامه ناتمام سوگند به عشق *** با رفتن خود ادامه ات خواهم داد
به نام خدا
بود درد من و درمانم از دوست *** بود وصل من و حجران از دوست
اگر قصابم از تن برکنه پوست *** جدا هرگز نگردد جانم از دوست
نهم اسفند 64/ امضاء
آنانکه محیط فضل و آداب شدند *** در جمع کسان اصحاب شدند
ره زین شب تاریک نبردند به پیش *** گفتند افسانه ای در خواب شدند
چهاردهم فروردین65/ امضاء
«خیام»
با لشگر خصم، روبرو خواهم شد *** چون تیر به سینه عدو خواهم شد
بین نعش سیپده را بغل خواهم زد *** نستوه به خود نخواهی او خواهم شد
چهاردهم فروردین65/ امضاء