کمک خرج پدرش بود!
شهیدحسین عرب به ساده زیستی عادت کرده بود بعدازاینکه آثار انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره)هویدا شد خانواده او به همان محله ی قبلی بازگشتند ودرآنجا ساکن شدند. پدرش مردی ساده بود ودرکارخانه ایرانیت مشغول به کارشد.
شهید حسین عرب علاوه براینکه دوره دبیرستان خود رابه اتمام رساند ودیپلم خود را دررشته اقتصاد تمام کرد ودربسیج مسجدصاحب الزمان (عج)فعالیت چشمگیری داشت . شهیدعرب سعی می کرد که کمک حال پدرش باشد به خاطر همین در یک مغازه پلاستیک فروشی به فروشندگی مشغول بود و آنقدردر رفتارو گفتار و حرکات خود نمونه بود که تمام اهالی محل به او احترام می گذاشتند .
شهیدحسین عرب احترام خاصی برای برای روحانیون و خانواده شهدا قائل بود و همیشه به آنها سرمی زدوازآنها دلجوئی می کردو عاشق امام و انقلاب اسلامی بود شهید درسال 1363 طی یک دوره کوتاه امدادگری داوطلبانه به بوکان اعزام شد.
وپس از 3 ماه خدمت درآنجا به صورت داوطلبانه جهت خدمت سربازی ازطریق همان مسجدصاحب الزمان (عج) وارد سپاه شد وخدمت خود رادر تیپ زرهی امام سجاد (ع) آغازنمود وباعشق وعلاقه خدمت کرد. دربهمن سال 1364 درعملیات والفجر هشت درفاو از ناحیه ی پا مجروح شدند.
وبعدازچندین ماه مداوا دربیمارستان امام خمینی (ره) خودرا آماده ساخت و بازراهی جبهه های حق علیه باطل شد و درحالی که هنوزازدرد پا رنج می برد درآزادسازی شهرمهران درعملیات کربلای یک به آرزوی دیرینه خود رسید.
ودرروز چهارم مرداد 65 که حدود پنج و نیم عصر درجبهه خدمت کرده بود
مظلومانه به شهادت رسید. روح و روانش شاد.