امیدوارم زود، زود به دیدار شما بیایم+دست نوشته شهید صحرایی
به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید امیرحسین صحرایی/ یکم فروردین 1341، در شهرستان ری به دنیا آمد. پدرش محمدحسن (فوت 1353) کفاش بود و مادرش طوبا نام داشت. تا اول راهنمایی درس خواند. خیاطی می کرد. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و هشتم تیر 1364، در بمباران هوایی اشنویه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار وی در بهشت زهرای شهرستان تهران واقع است.
متنی شیوا از نامه شهید «امیرحسین صحرایی» به یادگار مانده است که در ادامه می خوانید؛
«نامه اول»
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام؛ پس از عرض سلام امیدوارم که در هر جاء در هر مکانی هستید خوش و سلامت باشید و هیچ گونه ملالی در بین نباشد. مشخصاً به عرض می رسانم اینجانب در سلامتی کامل بسر و هیچ گونه کسالتی ندارم به جز دوری شما که امیدوارم به زودی زود به دیدار بینجامید.
باری نامه پر محبت شما به دست من رسید خیلی خوشحال شدم از اینکه به فکر من هستید و جویای حال من هستید و همچنین خیلی خوشحال شدم که بهرام و ابراهیم و عبدالله همگی مشغول کار هستند و هیچ گونه ناراحتی ندارند به یاری در نامیتان از من خواسته بودید.
تا روز رفتن از پادگان برای شما نامه بنویسم و من هم و خوبست را غنیمت شمرده برایتان نامه نوشتم تا اطلاعاتی را راجب خودم به اطاعتشان به این ترتیب است که تا روز هفدهم اردیبهشت 64 ، از همیشه می روم فعلاً معلوم نیست به کجا و کجا تا روز پانزده همین ماه یعنی دو روز جلوتر از رفتن از پادگان به ما می گویند.
به کدام منطقه افتادیم همین که معلوم شد به کدام شهر یا پادگان افتاده ایم برایتان تلفن می کنم و یا به وسیله نام شما را در جریان می گذارم.
دیگر سرتان درد نمی آوردم فقط از قول من به آقا عبدالله برادر بزرگم و ابراهیم آقا و بهرام آقا برادر چاقم که همچنین به خواهر خوبم مهناز و معصوم و آقا عدالت و دعا سلام برسانید. این را فراموش نکنم که از دور دست بوس ما در خوب و زحمت کشم هستم، از بابت من چهار از الهام قوم ماچ بکنید خداحافظ
خدانگهدار همگی شما (ارادتمند شما) امیر سرباز.
«نامه دوم»
بسم الله الرحمن الرحیم
پنجم اسفند 63
سلام پس از عرض سلام امیداوارم که در حال همگی شما خوب بوده باشد و اگر از احوالات اینجانب خواسته باشید سلامتی برقرار است و ملالی نیست به جزء دیدار شما که امیدوارم به زودی زود تازه گردد و باری حضور محترم مادر عزیزم که حالا قدرش را خیلی می دانم سلام عرض می کنم، مادر عزیزم امیدوارم که من شما را در این وضعیت رها کرده و به سربازی رفتم رنجیده نشده باشید.
مادر خوبم، خیالت آسوده باشد در اینجا به ما بد نمی گذرد خورد و خوراک خوب است و فقط هوا کمی سرد است که آن هم بهش عادت خواهیم کرد و باری خدمت خانواده خود می رسانم که از وضعیت خود و خانه یمان برای من بنویسید که خیلی ناراحت هستم.
خیلی پیش برای شما نامه ای نوشته ام نمی دانم رسید یا نه؟.. من منتظر هستم که جواب نامه بیاید آخه اینجا هر زمان نامه ای می رسد اعلام می کنند نامه ای برایشان آمده است.
به هر حال حضور محترم برادر بزرگم سلام می رسانم خدمت برادرم ابراهیم جان سلام می رساند خدمت خواهر مهربانم مهناز خانم سلام می رسانم خدمت خواهر معصومه جان دعا و سلام می رسانم خدمت بهرام جان سلام می رسانم خدمت آقا عدالت دعا و سلام می رسانم.
از جانب من به شمس خانم و مهردخت دعا و سلام برسانید و با یک آرامش را از دور می بوسم. همچنین الهام و انیس را دیگر عرضی ندارم، به جزء دیدار شما خدانگهدار همگی شما / خداحافظ دوستداران شما امیر/ جواب فوری