برگی از زندگی شهید جواد ابوالقاسمی
شنبه, ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۵:۲۰
هرگز فراموش نخواهیم کرد آن چهره منتظر و گیرایی که او در این مدت کوتاه دیدار و وداع و آن هیجان بی صبری که در عشق شهادت و دیدار با معبود خویش بدست آورده بود و اما از این همه عشق و ایثار که خداوند منان به جوانان پرشور ما عطا کرده است ...
به گزارش نوید شاهد شهرستانهای استان تهران: شهید جواد ابوالقاسمی/ هشتم اردیبهشت 1342، در
محله صفاییه از توابع شهرستان ری چشم به جهان گشود. پدرش ابوالقاسم، کارگر کارخانه
بود و مادرش صدیقه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. جوشکاری می کرد. به
عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. سی ام آبان 1361، با سمت تک تیرانداز در قصرشیرین توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت
گلوله به پهلو، شهید شد. مزار وی در بهشت زهرای شهرستان تهران واقع است.
دوران کودکی خود را مانند بقیه بچه های هم سن و سال خود گذراند تا پايان دوره ابتدا يي درس خواند.برای امرار معاش مشغول کارشد(جوشکاری) تا بتواند دامهایی که رژیم طاغوت برای جوانان آماده کرده بود خود را نجات دهد و با جهد و کوشش زندگی خود را سپری سازد.
با دقت و توجهی که در کار خود داشت توانست در شغل خود به پایه استادی برسد . در همین اثناء بود که ابرقدرتهای جنایتکار بفکر آن افتادند که به جنگ با ایران بپردازند به همین منظور عروسک دست نشانده خود صدام را به خیال ( باطل ) تسخیر خوزستان برانگیختند که آتش جنگ سرتا سر مرزهای غرب و جنوب ایران را فرا گرفت .
جواد که مانند همه دوستداران انقلاب اسلامی خود را مدیون انقلاب اسلامی و خون پاک شهدا می دانست ، با عشق و علاقه شبها بعد از فراغت از کار به بسیج محل می رفت و در کنار دیگر هم رزمانش نگهبانی و پاسداری از انقلاب کبیر اسلامی می کرد.
و باز به این حد هم کفایت نکرد و دلش قرار نگرفت مگر در کنار رزمندگان پر خروش ظفرمند جبهه های جنگ ، به همین خاطر در سه نوبت به جبهه های نور و ایمان عازم شد.
و هر بار حدود 2 یا 3 ماه در کنار رزمندگان پرتوان بسر برد. بعد از شرکت در حمله مبارک و پیروز محرم برای دیدار با والدین و خویشان و دوستان به آغوش آنها بازگشت.
هرگز فراموش نخواهیم کرد آن چهره منتظر و گیرایی که او در این مدت کوتاه دیدار و وداع و آن هیجان بی صبری که در عشق شهادت و دیدار با معبود خویش بدست آورده بود و اما از این همه عشق و ایثار که خداوند منان به جوانان پرشور ما عطا کرده است .
چند صباحی بیش طاقت دوری نداشت ، و با عشق و علاقه ای بیش از پیش به همراه دوستان همرزمش بسوی جبهه ها شتافت .
و افسوس و هزاران افسوس که بعد از مدت کوتاهی ( حدود یک هفته ) بجای هر گونه نامه یا تلفن خبر شهادت غم انگیز ولی پر افتخار او و همرزم محبوبش برادر عزیز محمود صادقی را آوردند . و چه زیبا و شور انگیز این تولد و این خاتمه که همانا از سرور شهیدان حسین بن علی (ع) آموخته بودند.
از تولد تا شهادت؛
دوران کودکی خود را مانند بقیه بچه های هم سن و سال خود گذراند تا پايان دوره ابتدا يي درس خواند.برای امرار معاش مشغول کارشد(جوشکاری) تا بتواند دامهایی که رژیم طاغوت برای جوانان آماده کرده بود خود را نجات دهد و با جهد و کوشش زندگی خود را سپری سازد.
با دقت و توجهی که در کار خود داشت توانست در شغل خود به پایه استادی برسد . در همین اثناء بود که ابرقدرتهای جنایتکار بفکر آن افتادند که به جنگ با ایران بپردازند به همین منظور عروسک دست نشانده خود صدام را به خیال ( باطل ) تسخیر خوزستان برانگیختند که آتش جنگ سرتا سر مرزهای غرب و جنوب ایران را فرا گرفت .
جواد که مانند همه دوستداران انقلاب اسلامی خود را مدیون انقلاب اسلامی و خون پاک شهدا می دانست ، با عشق و علاقه شبها بعد از فراغت از کار به بسیج محل می رفت و در کنار دیگر هم رزمانش نگهبانی و پاسداری از انقلاب کبیر اسلامی می کرد.
و باز به این حد هم کفایت نکرد و دلش قرار نگرفت مگر در کنار رزمندگان پر خروش ظفرمند جبهه های جنگ ، به همین خاطر در سه نوبت به جبهه های نور و ایمان عازم شد.
و هر بار حدود 2 یا 3 ماه در کنار رزمندگان پرتوان بسر برد. بعد از شرکت در حمله مبارک و پیروز محرم برای دیدار با والدین و خویشان و دوستان به آغوش آنها بازگشت.
چند صباحی بیش طاقت دوری نداشت ، و با عشق و علاقه ای بیش از پیش به همراه دوستان همرزمش بسوی جبهه ها شتافت .
و افسوس و هزاران افسوس که بعد از مدت کوتاهی ( حدود یک هفته ) بجای هر گونه نامه یا تلفن خبر شهادت غم انگیز ولی پر افتخار او و همرزم محبوبش برادر عزیز محمود صادقی را آوردند . و چه زیبا و شور انگیز این تولد و این خاتمه که همانا از سرور شهیدان حسین بن علی (ع) آموخته بودند.
و اما از خصوصیات اخلاقی پاسدار بزرگ اسلام و قران همان بس که فردی صبور- سربزیر – پر طاقت – بی آزار- خوش اخلاق – بی توقع و یار مستضعفان بود. و همه این محاسن بخصوص بعد از شهادت افتخار افرینش زبانزد دوستان و نزدیکان و به خصوص خانواده شهید می باشد.
به گفته یکی از شهیدان زنده که همرزم و همسنگر ایشان محسن ساریان در جبهه بوده می گوید: این برادر ( جواد ) بعد از فراگیری اندکی از قران کریم در جبهه بطور چشمگیری توجه خاص به ادامه آموزش و فراگیری قران کریم و دیگر احکام مقدسه اسلام مبذول داشته بطوری که این عمل شایسته او یکی از زیباترین خاطرات این همرزم ایثارگر از وی می باشد.
خدایا شهادت یکی از بالاترین و رفیع ترین درجه ای است که تو برای رهایی بندگانت از قید بندگی شیاطین نفسانی قرار داده ای . پس ترا سپاس و ستایش می کنیم از اینکه چنین پاکان پاکبازی را از ما قبول می کنی و از تو می خواهیم که ما را سعادت و لیاقت کوشش و مجاهدت در حفظ و حراست از خون پاک شهیدان و دستاورد آن که همانا انقلاب کبیر اسلامی تحت رهبری و زعامت بزرگ مرجع اسلام حضرت نائب الا مام امام خمینی عنایت فرمایی.
به گفته یکی از شهیدان زنده که همرزم و همسنگر ایشان محسن ساریان در جبهه بوده می گوید: این برادر ( جواد ) بعد از فراگیری اندکی از قران کریم در جبهه بطور چشمگیری توجه خاص به ادامه آموزش و فراگیری قران کریم و دیگر احکام مقدسه اسلام مبذول داشته بطوری که این عمل شایسته او یکی از زیباترین خاطرات این همرزم ایثارگر از وی می باشد.
خدایا شهادت یکی از بالاترین و رفیع ترین درجه ای است که تو برای رهایی بندگانت از قید بندگی شیاطین نفسانی قرار داده ای . پس ترا سپاس و ستایش می کنیم از اینکه چنین پاکان پاکبازی را از ما قبول می کنی و از تو می خواهیم که ما را سعادت و لیاقت کوشش و مجاهدت در حفظ و حراست از خون پاک شهیدان و دستاورد آن که همانا انقلاب کبیر اسلامی تحت رهبری و زعامت بزرگ مرجع اسلام حضرت نائب الا مام امام خمینی عنایت فرمایی.
اللهم عجل فی فرجه مولانا صاحب الزمان / اللهم الرزقنا توفیق الشهاده
والسلام علیکم والرحمه ا...وبرکاته / خدایا خدایا تا انقلاب مهدی عج خمینی را نگهدار.
منبع:برگرفته از اسنادشهید درمخزن اداره کل شهرستانهای استان تهران
نظر شما