عزیزانم شما را به صبوری دعوت می کنم
چهارشنبه, ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۵۶
پدر عزیزم و مادر فداکارم از شما می خواهم برایم گریه و زاری نکنید شما را به صبوری پس از شهادتم و بردباری در برابر مشیت الهی سفارش می کنم.
به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید حبیب الله شاه رضائی در سال 47 در یکی از روستاها بنام سیس متولد شد پدرش کارگری ساده و زحمتکش بود و به سختی امرار معاش می کرد و مادرش هم زن مومنی بود او در خانواده ای پر جمعیت بزرگ شد.
او پس از طی کردن دوران کودکی دوران تحصیل را شروع کرد تا دوران راهنمایی و به علت فقر و کمبود هایی که در زندگی احساس می کرد او درس را رها کرد و شغل تراشکاری را شروع کرد او به تهران آمد و شغل خوبی داشت و پر در آمد وقتی که جنگ شروع شد با این که او خیلی کمک خرج خانواده بود ولی وقتی دید که میهن و ناموس در خطر است به مادرش گفت که اجازه دهد.
تاعازم جبهه شود و مادر هم اجازه داد و او عازم جبهه های جنگ شد او مدت زیادی را در آن جا خدمت کرد و می گفت تا زمانی که جنگ تمام نشود و دشمن را از ایران بیرون نکنیم بر نمی گردم تا این که در سال 66 در قصر شیرین به درجه رفیع شهادت رسید.
وصیت نامه به یادگار مانده از شهید حبیب الله شاه رضائی در سالروز شهادتش را بخوانید؛
پدر و مادر مهربانم سلام، در این دقایق که این وصیت نامه را می نویسم احساس می کنم دیگر شما را نمی بینم لذا آخرین خواسته ها و نگفته هایم را در قالب یک وصیت نامه نوشته و برایتان به یادگار می گذارم.
پدر عزیزم و مادر فداکارم از شما می خواهم برایم گریه و زاری نکنید شما را به صبوری پس از شهادتم و بردباری در برابر مشیت الهی سفارش می کنم.
من و تمام همسنگرانم در راه رضای خدا و در راه دفاع از دین و آب و خاک جهاد می کنیم و ان شاء الله که لایق شهادت می شویم خود را به خدای مهربان و رضای حق می سپارم و از او طلب مغفرت دارم امیدوارم خدای مهربانم تمام گناهانم را بخشیده و ما را در زمره شهدای اسلام و کربلا و جوار سیدالشهدا جای دهد .
دهم خرداد 1366/
او پس از طی کردن دوران کودکی دوران تحصیل را شروع کرد تا دوران راهنمایی و به علت فقر و کمبود هایی که در زندگی احساس می کرد او درس را رها کرد و شغل تراشکاری را شروع کرد او به تهران آمد و شغل خوبی داشت و پر در آمد وقتی که جنگ شروع شد با این که او خیلی کمک خرج خانواده بود ولی وقتی دید که میهن و ناموس در خطر است به مادرش گفت که اجازه دهد.
تاعازم جبهه شود و مادر هم اجازه داد و او عازم جبهه های جنگ شد او مدت زیادی را در آن جا خدمت کرد و می گفت تا زمانی که جنگ تمام نشود و دشمن را از ایران بیرون نکنیم بر نمی گردم تا این که در سال 66 در قصر شیرین به درجه رفیع شهادت رسید.
پدر و مادر مهربانم سلام، در این دقایق که این وصیت نامه را می نویسم احساس می کنم دیگر شما را نمی بینم لذا آخرین خواسته ها و نگفته هایم را در قالب یک وصیت نامه نوشته و برایتان به یادگار می گذارم.
پدر عزیزم و مادر فداکارم از شما می خواهم برایم گریه و زاری نکنید شما را به صبوری پس از شهادتم و بردباری در برابر مشیت الهی سفارش می کنم.
دهم خرداد 1366/
منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران
نظر شما