شهید فریدون نجفی؛پرچم ایران بهاى خون هزاران شهيد است
نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید فریدون نجفی/ یکم اردیبهشت 1344در شهرستان خلخال دیده به جهان گشود. پدرش زیاد نام داشت. و در تاریخ بیست و ششم فروردین 1365 به شهادت رسید.
وصیت نامه شهید «فریدون نجفی» را در ادامه می خوانید؛
بسم الله الرحمن الرحيم
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّـهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ
هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شدهاند، مرده مپندار، بلكه زندهاند كه نزد پروردگارشان روزى داده مىشوند.
آل عمران - 169
با سلام ودرود به شهيدان گلگون كفن وبا سلام به رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران وبا آرزوى پيروزى رزمندگان اسلام بر لشكر كفر لبيك يا ثار الله لبيك يا رسول الله وليك يا روح الله اين ندايى است كه از دل خيزد وبه دل نشيند واز جان خيزد وبه جان نشيند و.
اين نداى ميليونها مسلمان زير ظلم وستم است واين ندايى است كه قبيله ها را به هم متصل وكوهها را پاره كرده است ودرياها را نور ديده وپس از عبور از مكانهاى مختلف قشرها را به هم متصل انسانها به اسلام وقرآن تحويل داده است وايمان كه خفت سال از اين انقلاب خونين مى گذرد.
اين امواج توفنده تر وباگذشت زمان موجهاى ديگرى به خود مى پيوند وهر روز اين امواج بزرگتر شده ومستكبران دنيا را ضعيف وخوار نموده وآنها در مقابل قدرت خدا زانو خم مى كنند وبحمد الله اين دعا تحقق پيدا كرده وپرچم خونين اسلام در خال وطنمان سر افرازانه به اهتزا زدر آمده است.
و اين پرچم بهاى خون هزاران شهيدى است كه از ديار اسلام براى كمك به ايران عزيز رفته بودند وانسانهايى بودند كه بجز اسلام وقرآن به چيز ديگرى نمى انديشيدند از جان ومال وفرزندگى گذشتند.
وفقط به ميهن وانقلاب واسلام انديشيد ند ومن در ميان ايشان شهيدان گمنا مى را اى بينم كه پروانه وار به دور شمع اسلام گرديده وجان خودرا فداكرده اند واز جمله فصل هاى خزان مى توان خوزستان را نام برد كه جوانهاى زادى را در خود پرورش داده وبا خون آنها آبيارى شده است و به قيمت خونهايى آزاد شده است كه به همان اندازه خانواده هايى گريان و بى سر پست شده اند وبه سوگ عزيزانشان نشسته اند.
ما مديون اين شهداييم چون آزادى ما به بركت غروب اينها وزندگى ما به بركت شهادت اينها ست . آنها رفتنند از كوهى به كوه ديگر واز ديارى به ديار ديگر واز معركه اى به معركه ديگر وبالاخره باعث شدند كه ما در امنيت وآسايش باشيم واسلام آزاد شنود.
ولى خود از روشنايى رفتند و با سوزاندن خود در ظلمت وتاريكى آنجا را نورانى كردند و جان دادند وتسليم حق شدند. « انا لله وانا اليه راجعون » اى اسلام عزيز و اى وطن بدان تنها غريبى كه شهيد شد حسين (ع) بود وتنها شهرى كه تا ابد در مذمت خاص و عام بود شهر كوفه بود و ملت و مسلمان هرگز اين ننگ را قبول نمى كنند.
وبر عكس وفاى به عهد را بر نامه سعادت خويش مى دانند وهيچ وقت در اين ميدان پيمان شكنى نمى كنند وتا آخرين قطره خو خويش جنگ وپيكار من كنند وبه فكر تسليم و سازش نيستند وتا دشمن را از امكانات خودشان دور نكرده اند جنگ مى كنند وهيچ نمى ترسند.
چون به آيه شريفه: «وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» واقعند.اى وطن دشمن قادر نيست تو را جولا نگاه تاخت وتازه خويش قرار دهد مگر احدى بنام پروردگار كه با كلمه لا اله الا الله بزرگ شده ودر تو نمانده باشد وتا اين تكبير گويان تو را در آغوش گرفته اند.
هيچ بيگانه اى حق جسارت وتوهين به خاك تو ندارد بدان كه تاز نده ايم بر اين عقيده پايداريم ودر سايه قرآن بر تو نگهباييم واسلحه به دوش گرفته يا با پيروزى وسرافرازى بر مى گرديم ويا به سايد شهدا ملحق مى شويم ، چنانچه شهادت نصيب ما شد بايد كه شكر خداى را به جا آوريم.
چون بالاتر از شهادت سعادتى نسبت ودر آن صورت به مولايمان امام حسين (ع) اقتدا كرده وشعار هيهات من الذلة را سر داده ايم من زند ما تم كه آرام نگيرم وموجى هستم كه آسودگيم در عدهم است.
اين راهى كه تاكنون آمده ام به خاطر رضاى خدا وبخاطر حفظ اوامر اجراى احكام او وپاسدارى از قرآن كريم است والان كه براى نگهدارى -حرمت خون شهيدان قدم به اين ميدان گذاشته ام.
با دلى پر شور وايمان محكم واستوار وبا قلبى مصمم هر نوع سدى را باز وهر نوع مانعى را دفع خواهم كرد وتا به آرزوى خويش كه شهادت است نرسيده ام جنگ خواهم كرد واين آرزوى ملت شهيد پرور ايران است .
و اما چند كلمه با پدر ومادرم :اى پدر گرامى واز مادر عزيز از اينكه در تربيت وپرورش من بسيار عذاب وسختى ديده ايد وبا سيه روزى مرا بزرگ كرده ايد ومرا اكبر گونه به ميدان فرستاده ايد خوشحالم .
من هم آرزو داشتم كه در مقابل زحمات شما ، خدمت كرده وتلاش شما را جبران كنم ولى حاضر شدن در ميدان جنگ را بر خود واجب دانستم چون هر قطره بخاطر حسين (ع) وبخاطر تقويت جمهورى اسلامى است.
واما از برادرانم وفاميلانم واز دوستانم مى خواهم كه بعد از من سنگرم را خالى نگذارند واسلحه ام را به دوش گرفته و به فرمايشات رهبر كبير لبيك گويند وبر عليه كفر جنگ كنند وباز اى مادر عزيز واى خواهران مهربانم شما را به تقوى وكارخوب وپرهيزگارى دعوت مى كنم واز شما مى خواهم كه برايم زياد گريه نكنيد وزينب وار صبر داشته باشيد .
والسلام.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران