به مناسبت سی و یکمین سالگرد «شهادت» منتشر شد+دستخط شهید
«شهید علم الله علومی» در وصیت نامه می نگارد؛كه همه چيز خود را فدا مى كنند ما هم بايد از اين عزيزان درس بگيريم نگذاريم بخاطر آن هدف والائى كه داشتند خون مقدسشان پايمال بشود اين مسئوليت به گردن امت اسلامى بخصوص در خانواده يك رزمنده و در خانواده يك شهيد عزيز و مفقود بيشتر و بارزتر به چشم بخورد چون اينها مانند امام يك جامعه هستند.
وصیت نامه پر بار شهید علم الله علومی

نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید علم الله علومی/ سوم مهر 1337، در روستای کارون از توابع شهرستان میانه به دنیا آمد. پدرش ملامجید و مادرش حقیقه نام داشت. در حد دوره ابتدایی درس خواند. کارمند صنایع دفاع بود. ازدواج کرد و صاحب یک پسر و دو دختر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و یکم فروردین 1366، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به صورت و سر، شهید شد. پیکرش را در بهشت زهرای شهرستان تهران به خاک سپردند.

وصیت نامه پر بار شهید علم الله علومی؛

بسم الله الرحمن الرحيم

حمد و سپاس فراوان به درگاه ايزد منان و با درود هميشگى به انبياء و اولياء و با درود بر حجت به حق خداى متعال حضرت ولى عصر(عج) و با درود بر رهبر كبير انقلاب و با درود به شهدا از اول جنگ بدر تا كربلاى حسين تا كربلاى ايران اما بعد

هستى و ماهيت ما كه به جلوه حق وجود پيدا كرده پس اين همه كه بشر غرق در اوست يك انسان موحد بايد تمام افعال خود را در راه رضاى او و براى پايدارى دين او به كار گيرد چون وقتى ماهيت انسان در اين راه فدا شود ضرر نكرده است.

اصل هم همين موضوع است و ما بايد هميشه اصل را بر فرع ترجيح دهيم تمام زندگى زن و فرزند و مال و جان در برابر احياى دين خدا كه اولين كار اولياء الهى نيز بر همين اصل است ما نيز چنين باشيم چون مال و فرزند و همه اينها فرع و وسيله است.

به هدف عالى همانطورى كه وجود شريف پيامبران الهى رابط است بين عالى و سافل و براى بعد نيامده از براى قرب آمده اند هم بايد به هميارى اين مال و جان و فرزند به طرف قرب كشيده شود نه اينكه اينها هدف باشد براى چند صباحى كه انسان در اين دنيا است.

حيوانى چشم او را بگيرد و حجاب شود ميان او و حق اين امر بالقوه در همچنانكه شهداى گرانقدر ما اين چنين بودند كه امام بزرگوار با اين مقام عرفانى كه دارند مى فرمايند شهدا به مقامى رسيده اند كه ما از درك آن عاجزيم مگر اينها چه ديده اند.

كه همه چيز خود را فدا مى كنند ما هم بايد از اين عزيزان درس بگيريم نگذاريم بخاطر آن هدف والائى كه داشتند خون مقدسشان پايمال بشود اين مسئوليت به گردن امت اسلامى بخصوص در خانواده يك رزمنده و در خانواده يك شهيد عزيز و مفقود بيشتر و بارزتر به چشم بخورد چون اينها مانند امام يك جامعه هستند.

همچنانكه مردم در صبر و استقامت از امام الگو مى گيرند همه بايد مقاوم و استوار باشند مخصوصا نيروهايى كه در خط امام هستند امام معصوم مى فرمايد كل نفس ذائقه الموت همه مزه مرگ را خواهند چشيد همه اوصياء و اولياء خدا هم رفته اند مگر انسان مى تواند مدعى باشد كه من پيرو خمينى هستم.

ولى وقتى كه او بفرمايد امروز جبهه رفتن از فروع دين بالاتر است اگر گردن ننهد توقع دارد در روز قيامت جزء گروه ايشان باشد با توجه به آيه شريفه (يوم ندعوا كل الناس بأمامهم ) با امام عزيز صدايش بزنند اى كسانى كه راحت طلبى پيشه خود كرده و از زير بار مسئوليت شانه خالى مى كنيد.

اگر جنگ بد بود قرآن در اين مورد امر تشريعى صادر نمى فرمود كتب عليكم القتال و هو كره لكم عسى ان تكرهوا شيئا و هو خير لكم

جنگ نوشته شد بر شما واجب شد و او برايتان ناپسند آيد بى ميل هستيد نسبت بدان چه بسا از چيزى كراهت داشته باشيد ولى او براى شما بهتر است.

امت اسلامى:

از امت اسلامى استدعا دارم در صبر و استقامت جديت به خرج دهند و در اتخاذ تقوى سبقت بگيرند و دست از امام بزرگوار برندارند و هميشه در سركوب دشمنان و منافقين پشتيبان خط ولايت فقيه باشند

منافقين:

كسى كه ذوى العقول است وقتى به حد بلوغ برسد با درس گرفتن از مكتب ولايت مى تواند با عقل و ايمان خودش منتخب راه و هدف خويش باشد هر آدم آزاده اى اگر مغرضانه فكرنكند وجدانش را قاضى كند حساب مى كند كه هدف اين جوانها از بعد قداست چقدر بالاست كه دست از مال و جان شسته عاشقانه به دنبال هدف ميروند.

ديگر كسى به مهربانتر از مادر نمى شود اين حرف بى محتوى را نميزند اين فكر غلط را نمى كند نمى گويد بيچاره شد رفت جوانها رفتند مگر شماها نمى خواهيد برويد اى متحرك كه از انسانيت بوئى نبرده ايد كدام اولياء خدا در بستر مرد مگر پيغمبر (ص) كه اشرف مخلوقات است آرزوى شهادت نداشت ما رفتيم اداى وظيفه كرده باشيم در اين مقطع از زمان هر چه خدا بخواهد رضا بقضائك.

سلام بر مادر پرمهرم مادرى كه در خانواده هميشه بدون وقفه برايم ايثارگرى ها داشته و دارد اى مادر كه بيشتر از همه به گردن من حق دارى من هم خواستم زحمتت را هدر ندهم شكرگزار باش كه كارت ضايع نمى شود امانتى را كه به شما عطا كرده بود به نحو احسن عودت دادى خدا انشاالله ياريم كند كه من هم در امانتى كه بیست و هفت سال برايش زحمت كشيدى فرداى قيامت بتوانم جواب گوى زحمات شما باشم و چون رسول امانت شما هستم بخاطر خيانت درامانت مورد مؤاخذه حضرت حق قرار نگيرم مادرجان مواظب بچه ها باشيد و از كارى كه موجب خوشحالى دشمن شود اجتناب فرمائيد صابر و استوار باشيد

وصیت نامه پر بار شهید علم الله علومی؛


همسرم:

سلام اى همسر مهربانم اميد دهنده بچه هايم بدون تعارف عرض مى كنم شوهر خوبى برايت نبودم زمانى هم كه پيش شما بودم خوب به وظايفم عمل نمى كردم.

آن روزها را برايم ببخش خدا را شكر و سپاس مى كنم در اين چند بارى كه توفيق حضور در جبهه را داشته ام هر چند كه بازدهى آنچنانى نداشته ام ولى شما در امور مادرى خود و در حدود شوهردارى جديت بخرج دادى وظيفه شما سنگين است از بچه ها خوب مواظبت كن.

مخصوصا از فاطمه او را به اين نام مسمى نمودم كه دنباله رو راه فاطمه زهرا(س) باشد اى غمخوار بچه هايم به آن گلها تندى نشان ندهى كه پژمرده مى شوند نگذار آثاربى پدرى در آنها بروز كند از خداى سبحان عاجزانه استدعا دارم صبر و اجر و استقامت بيشترى و مهر و محبت روز افزون به شما عنايت فرمايد.

خواهران عزيز وظيفه برادرى كه به عهده من بود و در اين امور كوتاهى كردم برايم ببخشيد و با هم مهربان و صميمى باشيد برادر عزيزم سلام اى شما عزيزى كه مثل خودم بلكه شايد بهتر از من مربى بچه هايم هستى دخترانم را با تعفف بار بياور و اگر زنده ماندند دور از تجملات به خانه شوهر بفرست.

و در كسب معارف اسلامى با اقتباس از مكتب ولايت برايشان مايه گذارى كن ولى پسرم را بگذار در كسب معارف و فقه اسلامى مشغول باشد كه امام فرمودند ما به فقهاى زيادى نياز داريم و اگر غارتگران شرق و غرب نگذاشتند آسوده باشيم به مقدساتمان حمله كردند آرزو داشتم اين امانت الهى را به نحو احسن تقديم پيشگاه خداى سبحان نمايم.

با دست خودم راهى جبهه اش كنم در راه دين هديه اش بدهم بخاطر مصداق آيه شريفه و مما رزقناهم ينفقون انفاقش كنم با دست‌هاى پر مهر خودت نيابتا از طرف من اين كار را انجام بدهيد.

و من هم آرزوى توفيق بيشتر براى وجود پر بركتت جهت خدمت به آرمانهاى انقلاب از خداى سبحان تمنى دارم و عرض مى كنم اين فوز عظيم (شهادت) اگر نصيب اين حقير گردد چون اگر عطا بفرمايد چيزى از فضل او كم نمى شود من هم آن روز را عوض مى كنم (لا ادخلها الا و انت معى) تا شما نيامدى داخل نشوم و نگذاريد در عزادارى كارهاى غيرشايست انجام دهند.

فريادهاى بى جهت راه اندازند عزيزم نمى توانم قلم را از كاغذ بردارم اما پر حرفى كردم و همه اين زياده روى عاملش اين است كه در خط ولايت هستى و انشاالله خواهى بود و الا حرفهايم جز تعارف چيز ديگرى نمى بود.

و از همه برادران عزيزم شايد نسبت به آنها بى احترامى كرده باشم برايم حلاليت بطلب من هم برايشان از خدا طلب آمرزش مى كنم و در آخر برايم از همه اقوام حلاليت بطلب و در خانواده صفا و صميميت بيشترى را بينشان فراهم كند به كمك خداوند متعال والسلام

خدايا من آن روز در پيشگاه حضرت زهرا(س) خجالت مى كشم كه بدن ناپاك من سالم باشد و بدن مطهر حضرت حسين(ع) قطعه قطعه شده باشد خود برايم كافى باش توكلت على الله

خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار/ علم الله علوی

منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران

برچسب ها
غیر قابل انتشار : ۰
در انتظار بررسی : ۰
انتشار یافته: ۱
مهدی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۲:۳۵ - ۱۳۹۹/۰۲/۲۷
0
0
خدا رحمت کنه البته آمرزیده هستندشهدامن عاجزم ازحرف زدن راجع به ایشان
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده