شهید حسین کاظم لو؛ با درس خواندن ادامه دهنده «خون شهدا» باشید
نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید حسین کاظم لو/ بیست و هفتم اسفند 1348، در شهرستان تهران به جهان گشود. پدرش علی، مونتاژ کار بود و مادرش بالاخانم نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. در کارخانه تراشکاری می کرد. ازدواج کرد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. نوزدهم فروردین 1366، در پاسگاه زید عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار وی در شهر قدس تابعه شهرستان شهریار قرار دارد.
وصیت نامه شهید حسین کاظم لو؛
با سلام به ارواح پاك شهداي اسلام مخصوصاْ شهداي كربلا ايران و با سلام به رهبر كبير انقلاب و ملت شهيد پرور ايران و با سلام به پدر و مادر زحمت كشم اين جانب حسين كاظم لو وصيت ام را آغاز مي كنم قبل از هر چيز تو اي پدر عزيزم كه زحمت كشيدي مرا پرورش دادي تا بتوانم در اين راه قدم بگذارم و خيلي متشكرم كه راضي شدي تا من بتوانم به آرزويم برسم و مراببخشيد كه هر چه قدر ناراحت تان كردم و اميدوارم پدر عزيزم مرا حلال كني .
و با سلام بر تو اي مادر عزيزم اميدوارم كه در نبودن من ناراحت نباشي و پشت سر من زياد گريه نكني و اميدوارم از دست من زياد ناراحت نباشي كه آن قدر اذيتان كردم كه خودم مي دانستم در آن دنيا روحم آرام نمي گيرد ولي از تو خواهش مي كنم مرا هم در اين وهم در آن دنيا ببخشي و مادر عزيزم اميدوارم كه شيرت را بر من حلال كني كه در آن دنيا عذابم كمتر شود مادر عزيزم من كه شهيد شدم ولي آن ضبط را يادگاري نگه داريد .
و به خواهر بزرگم سلام برسانيد و به او بگوييد كه حسين در وصيت نامه اش از تو عذر خواهي مي كند اميدوار است كه شما او را حلال كنيد برادرم ابوالفضل اميدوارم كه تحصيلت را به خوبي ادامه بدهي و به مادر و پدر هيچ گونه اذيت نكني اگر هم زدنت سرت را پايين بينداز و مقداري در خارج از خانه فكر كن و به خانه بازگرد و از آنها عذرخواهي كن مادر و پدر را به تو مي سپارم برادر عزيزم .
و خواهران عزيزم اميدوارم كه تحصيلات خود را به خوبي ادامه دهيد. و در ضمن اين بنده حقير از راه دور از عموي مهربانم خداحافظي مي كنم محمد عمو بيرام را مي گويم اميدوارم كه بنده را ببخشي همگي اين بنده حقير را حلال كنيد خداحافظ . پدر و مادر مهربان به اميد زيارت كربلاي حسيني انشاءالله
ما من قطره احب الله من قطره دم في سبيل الله .
يعني هيچ قطره اي در مقياس حقيقت در نزد خدا از قطره خوني كه در راه خدا ريخته شود بهتر نيست و من مي خواهم كه با اين قطره خون به عشقم برسم كه راه خدا هست .
مادر فداي قلب تو از من رميده اي/ آيا مگر زمن سخن بد شنيده اي
تو بوستان وجود مني و من/ آن غنچه توام كه توام پرو ديده اي
خداحافظ تا قيامت حسين كاظم لو/شانزدهم فروردین 1366
منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران.
