مناجات شهید سلیمان عبدی در وصیت نامه اش
نوید شاهد شهرستان های اسنان تهران؛ شهید سلیمان عبدی در یکم روردین سال 1346 در استان میاندو آب شهر تکاب متولد شد . پدرش محرم علی و مادرش تران عبدی نام داشت . وی تا مقطع سیکل تحصیل کرد نامبرده مجرد بود. این شهید در سال 1361 با عضویت سپاهی به جبهه اعزام شد و در بیست و یکم اسفند تاریخ 1362 بر اثر اصابت تیر به گلو در مهر آباد توسط دشمن بعثی به شهادت رسید. مزار این شهید در گلزار شهدا قطعه 29 واقع می باشد .
وصیت نامه متفکرانه شهید سلیمان عبدی؛
بسم الله الرحمن الرحيم
به نام خداوند بخشاينده مهربان
و به نام خالق جهان پاسدار خون شهيدان
و ان يقاتلوا فى سبيل الله فيقتل او يغلبوا فسوف نؤتيه اجرا عظيما
براستى كسانى كه در راه خدا جهاد كنند پس كشته شوند و يا پيروز گردند اجرى عظيم به او عطا خواهيم كرد . قرآن كريم سوره نساء آيه 76 اينجانب سليمان عبدى - فرزند محمدعلى - متولد 1346- بشماره شناسنامه 4 - صادره از تكاب - ساكن تهران - جاده ساوه - ايستگاه نعمت‌آباد - جاده زير شهرك بخارايى خيابان امام خمينى كوچه هشت مترى طالقانى پلاك 69 .
بدين ترتيب وصيتنامه خود را كه تكليف شرعى هر فرد مسلمان است مى‌نويسم . بارالها تو آفريننده آسمانها و زمين هستى تو دانا به غيب و شهود هستى تو بخشنده و بخشاينده هستى.
پروردگارا من با تو عهد بسته‌ام كه اميدوارم به يارى تو به عهد خود وفا كنم و در دنيا به فرمان تو باشم و خدايا شهادت بر يگانگى و توحيد تو مى‌دهم گواهى مى‌دهم كه جز تو خدايى نيست تو يگانه و بى‌همتايى و تو يكتايى كه شريك ندارى و گواهى مى‌دهم كه بهشت و جهنم حق است و موجود.
و معبودا تو خود گفتى كه شهدا حساب و كتاب ندارند من نيز اين راه را پيمودم پس درود فراوان بر شهداى راه حق و پدر و مادرشان
باد و بر همه شهداى اسلام از صدر تا كنون كه با صبر و پايدارى در راه ايمان به خداى
يگانه استوار ماندند و ننگ و ذلت را نپذيرفتند و به راه و رسم جاهلان باز نگشتند و
تسليم ظلم و ستم نشدند و ولايت ستمكاران را بر ولايت خدا ترجيح ندادند.
پس بنابراين به پدر و مادرم توصيه مى‌كنم كه بيش از پيش مثل ديگر پدران و مادران شهيد داده صابر باشند . زيرا خداوند عز و جل مى‌فرمايد :
«و يقول الله عز و جل انا خليفته فى اهله من ارضا هم فقدا رضانى و من اسحطهم فقد اسحطى»
من خود سرپرست بازماندگان اويم هر كه ايشان را خشنود سازد مرا خشنود ساخته و هر كه آنها را به خشم آورد مرا به خشم آورده .
و نيز گواهى مى‌دهم پروردگارا كه و حشر و حساب و صراط حق برقرار است و اعتراف مى‌كنم كه قرآن كلام توست كه براى مردم به زبان پيغمبرت نازل فرمودى . بارالها تو حقى و حق روشن و آشكار و قرآن فرمان و برنامه راه دنيا به آخرت است كه به زبان پيغمبرت به مردم ابلاغ فرمودى.
پروردگارا جزاى خيرى كه شايسته جزا دهنده‌اى چون تو و لايق بر پيغمبرت باشد بر او بفرست اى خدائيكه در شدتها و گرفتاريها ذخيره و پشتيبان من هستى پروردگارا تو انيس و مونس من در قبر و برزخ و حشر و برانگيختن در قيامت و در حساب و ميزان اعمال بنده ضعيف بى‌پناه خود مى‌باشى .
بارالها عهد و پيمان مجدد مرا در كارنامه اعمال تا قيامت حفظ فرما . بارالها مرا جزء سربازان آقا امام زمان (عج) قرار بده و هنگامى كه مشكلات بر ما غلبه كند ما را بر آن صبور بدار و مرا در زمره مجاهدين راهت قرار بده و در دنياى آخرت مرا در جمع شهيدان قرار بده.
و سلام بر تو يا حسين و سلام بر انصار تو يا حسين و سلام بر اولياء تو يا حسين و سلام بر اولاد تو يا حسين . درود بر عاشقان زيارت كربلاى تو يا حسين كه عاشقانه در راه تو جان مى‌سپارند و به عشق اينكه بر خاك زير پايت بوسه زنند جان خود را براى زيارت تو و معبودشان هديه مى‌كنند.
و سلام بر پدر و مادر مهربانم كه چنان فرزندى بپروراندند كه عاقبت آن فرزند جهاد در راه خدا باشد و درود بر مادر مهربان من باد كه چنين شيرى به فرزندش بدهد و در بالين خود او را بزرگ كند و آن را فداى دين و قرآن بنمايد .
و در ضمن اينجانب متذكر مى‌شوم كه من بخاطر يك تكه خاك و يا بخاطر ريا و يا بخاطر پول به جبهه نرفته‌ام . در ضمن از مادرم خواستارم كه همچون مادران ديگر زينب‌وار بايد شكيبا كه خداوند شكيبايان را دوست دارد .
بارالها اين بنده ضعيف و مطيع و فرمانبردار خود و پدر و مادر و برادران كه در ايمان بر من سبقت گرفته‌اند همه را بيامرز . من و همه ياران را كه راه اباعبدالله الحسين را مى‌پيمايند از مجاهدين درگاهت و شيعيان خاندان آل محمد (ص) محسوب بدار - بارالها توفيق عبادت و اطاعت از راه پيروى آل محمد (ص) عنايت بفرما .
وصیت نامه شهید سلیمان عبدی؛
آمين يارب العالمين بعد از شهادت به يگانگى خدا و شهادت بر اينكه محمد
(ص) بنده و رسول خدا و دوازده نفر اوصياء بر حق رسول الله امامان معصوم و اولياء ولايت
كليه الهية با صديقه طاهره حضرت زهرا - سلام لله عليهم اجمعين مى‌باشند و بعد از اقرار
به شئون شريعتى محمدى در عين تندرستى و بدون اجبار ، اينجانب سليمان عبدى از برادرانم
درخواست خواندن وصيتنامه را دارم.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران.
