مجموعه شعرهای به یادگار مانده شهیدخسرو اکبرلو
شهید خسرو اکبرلو/ در تاریخ 1342 در استان تهران روستای پاکدشت متولد شد. پدرش محمدو مادرش مریم نام داشت. وی تا مقطع دبیرستان تحصیل کرد و قبل از شهادت بعنوان دانشجو اشتغال داشت . نامبرده متاهل بود . در تاریخ 1364 ازدواج کرد .این شهید در سال 1364 با عضویت سپاهی به جبهه اعزام شد و درتاریخ 1365 در منطقه عملیاتی جزیره مجنون به شهادت رسید . مزار این شهید در گلزار شهدای پاکدشت واقع می باشد .
بسمه تعالی
خستگان عشق را ایام درمان خواهد آمد *** غم مخور آخر طیب دردمندان خواهد آمد
آنقدر از کردگار خویشتن امیدوارم *** که شفا بخش دل امیدوارن خواهد آمد
باغبانا سختی دی ماه سی روز است و آخر *** خونبهار و نغمه مرغ خوش المان خواهد آمد
بلبل شوریده حال را اندر خزان برگو ننالو *** باغ و صحرا سبز و این دنیا گلستان خواهد آمد
آنقدر آخر مال از ضربت بازوی و پهلو ***
چه بهار سرخیمه *** گل های پر پرمون
به جبهه مشغول جنگ و نبردم من *** به سنگر آهنگ بهشت کردم من
دعا کن ای مادر که برنگردم من *** مرگ بود ننگ بسترم ای مادر
چه بهار سرخی که بوی خون میاد همش (2) *** گل های پر پرمون از کربلا میاد همش
تو خواستی تا من کربلا ببینیم *** کنار آن قبر شش گوشه نشستیم
ولی بیا بنگر به خاک ببالیم *** خود حسین اینجاست بر سرم ای مادر
چه بهار سرخی که بوی خون میاد همش (2) *** گل های پر پرمون از کربلا میاد همش
چه بهار سرخیه که بوی خون میاد همش (2) *** گل های پر پرمون از کربلا میاد همش
ذکر خدا دائم بود ز لب اینجا *** دم ز سنگرها سکوت شب اینجا
عجب صفا دارد نماز شب اینجا *** چه بهار سرخیه که بوی خون میاد همش (2)
اگر جوانت بر بگسالد از بنوشی *** نمی رود راهی به جز خداوندش
مرا خمینی خواند به جای فرزندش ***
چه بهار سرخی که بوی خون میاد همش (2) *** گل های پر پرمون از کربلا میاد همش
چه شهیدانی که دل به محنت و بلا میدن *** چه شهیدانی که عطر کربلا میدن
چه شهیدانی که هنوز خاک نشده، پیکرشون *** الهی که نشود این خبرو مادرشون
چه بهار سرخی که بوی خون میاد همش (2) *** گل های پر پرمون از کربلا میاد همش
چه شهدایی که دست و پا ندارند ***
یک شهید میاد که دستاش واسه دین جدا شده *** مثل دست های علمدار حسین جدا شده
چه بهار سرخی که بوی خون میاد همش (2) *** گل های پر پرمون از کربلا میاد همش
یک شهید میاد که هجده سالشه *** یک شهید میاد که چند تا یتیم دنبالشه
یک شهید میاد که انگار لبخند میزنه *** تو صدای خاموشش یابن الحسنه
هی بهم نگین چرا شهیدامون شدن زیاد ***
محنت از ضربت مسمارگر مفتول گشتی *** عنقریباً دادخواه بیگناهان خواهد آمد
فاطمه ای بانوی پهلو شکسته *** مهدیت، با شیشه دارو و درمان خواهد آمد
اصغر از ضربت زخم گلوله دل را مسوزان *** غم مخور مرهم گزار زخم پیکان خواهد آمد.