تأملی بر زندگی «شهید حسین علی محمدی»
نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛
شهيد حسين علي محمدي
از تولد تا شهادت
شهيد حسينعلي محمدي فرزند سبزعلي به سال 1343 در باختران ديده به جهان گشود . پس از اين كه به سن هفت سالگي رسيدند وارد دبستان شدند و پس از آن توانستند تحصيلات خود را تا پايان راهنمايي ادامه دهند و بعد از آن مشغول به كار شدند تا اين كه به سن هجده سالگي و رفتن به خدمت مقدس سربازي رسيدند و پس از مدتي به جبهه اعزام شدند . ايشان از همان اوائل انقلاب كه هنوز كميته ها شكل نگرفته بود به خدمت مسجد محل در آمد و اسلحه گرفت و پاسداري مي نمود و در مناطق ديگر تهران و كرج نيز همين طور تا كه به خدمت مقدس سربازي رفتند و مدت 21 ماه تمام در منطقه عملياتي غرب كشور خدمت كردند و 8 روز از خدمت ايشان باقي مانده بود كه شهيد شدند.
ايشان زماني كه در بسيج تهران بودند در بيت امام (جماران)جهت نگهباني در شب هاي سرد زمستاني فعاليت داشتند . از نظر مذهبي فوق العاده پايبند به عقايد اسلامي و الهي خصوصاْ ارادت به سيد الشهدا حضرت امام حسين (ع) داشتند و در اكثر حمله هاي غرب كشور شركت داشتند و چند بار مجروح شدند كه در مواردي به امدادهاي غيبي اشاره دارند كه چگونه امام حسين (ع) ايشان را از مرگ حتمي نجات مي دهند.
1ـ نكات برجسته در زندگي شهيد:
فرائض ديني و عبادي خود را انجام مي دادند و در ماه مبارك رمضان روزه اش ترك نمي شد . در نماز جمعه و جماعت و مراسم دعا شركت مي نمود.
ايشان از همان ابتدا در مسجد محل فعاليت داشتند و پاسداري مي كردند .
دو دفترچه از دوران 2 سال خدمت مقدس سربازي كه شرح وقايع و سرگذشت مختصري از خدمت ايشان در منطقه هاي غرب مي باشد .
با دوستان و خانواده بسيار مهربان و با گذشت بود و نمونه اي از انسانيت بود و تأكيد داشت كه مسلمانان بايد به يكديگر كمك كنند .
2ـ فرازهايي از وصيت نامه :
ايشان هميشه تأكيد بر اين داشتند كه خدا را فراموش نكنيد و در راه خدا قدم برداريد و به مستضعفين كمك كنيد و خدا را قدرت برتر و مطلق مي دانست كه گفته است كه من از اين دنيا هيچ نخواسته ام جز خدا را و هر كاري كه مي كنم فقط به خاطر خداست و محرومان را فراموش نكنيد .
3ـ خاطرات والدين/همسر/فرزند/دوست /همرزم :
هنگام شهادتش طبق
گفته يكي از همرزمانش در آخرين لحظه تير خوردن به قلب ايشان فرياد يا حسين سر مي دهد
و ارادت خاصي به حضرت سيد الشهدا داشتند و چند بار نيز پس از اين كه مجروح شدند امدادهاي
غيبي و چگونگي از مرگ نجات يافتنش را براي خانواده مي گفت و اين بار شور و اشتياقي
او را به معبود رسانيد.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران