سه وصیت نامه ماندگار از «شهید یدالله احمدی»
شنبه, ۰۷ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۲۲:۱۴
در اين لحظات آخر كه شروع عمليات نزديك است بچهها به اذن الهى خود را براى فتحى و نصرتى ديگر آماده ميكنند و انشاءالله نصر از آن خداوند و پيروزى نزديك است و دشمنان اسلام بدانند كه ما فرزند امام و اسلام هستيم و فرزند ائمه و اسلام هرگز ذلتپذير و خوار نيست...
نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛
وصیت نامه پر بار شهید یدالله احمدی؛
براى من به مدت ده روز روزه بگيريد و مدت 3 ماه نماز بخوانيد و همينطور مبلغ هزار تومان به جبهه اهدا كنيد
والسلام
بیست و نهم آذر 1365
وصيتنامهام فقط در خانه خوانده شود و مراسم ختم حتما ساده باشد و نيازى به حجله نيست و فقط برايم قرآن بخوانيد حتما به اين موارد عمل شود در غير اينصورت راضى نيستم.
شهید یدالله احمدی/ ششم مرداد 1344، در شهرستان تهران به دنیا آمد. پدرش روح الله، جارو فروش بود و مادرش مرضیه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. هفتم بهمن 1365، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار وی در بهشت زهرای زادگاهش قرار دارد.
بسم الله الرحمن الرحيم
در اين لحظات آخر كه شروع عمليات نزديك است بچهها به اذن الهى خود را براى فتحى و نصرتى ديگر آماده ميكنند و انشاءالله نصر از آن خداوند و پيروزى نزديك است و دشمنان اسلام بدانند كه ما فرزند امام و اسلام هستيم و فرزند ائمه و اسلام هرگز ذلتپذير و خوار نيست.
خدايا امام را براى ما نگه دار كه ما را بدين مرتبه از عزت رساند،خدايا اين امام ما را نگه دار كه اين امام اسوه ايمان و مقاومت است و به ما عزت و مقاومت را آموخت .خدايا ما را در اين عمليات به فتح و نصرت برسان كه فتح و نصرت ما عزت اسلام و عزت مسلمين .
و اما تو مادر و پدر عزيزم به خدا دوست داشته و دارم از تو ميخواهم اگر خبر شهادت مرا شنيدى فقط براى رضاى خدا صبر كنى و انشاءالله خداوند صبر به شما بدهد.
خدايا امام را براى ما نگه دار كه ما را بدين مرتبه از عزت رساند،خدايا اين امام ما را نگه دار كه اين امام اسوه ايمان و مقاومت است و به ما عزت و مقاومت را آموخت .خدايا ما را در اين عمليات به فتح و نصرت برسان كه فتح و نصرت ما عزت اسلام و عزت مسلمين .
و اما تو مادر و پدر عزيزم به خدا دوست داشته و دارم از تو ميخواهم اگر خبر شهادت مرا شنيدى فقط براى رضاى خدا صبر كنى و انشاءالله خداوند صبر به شما بدهد.
وصيتنامهام را قبلا نوشتهام اما پيش خود فكر كردم كه شايد وصيتنامهام دير به دست شما برسد چند كلمهاى را نوشتم.
از شما مىخواهم براى من اصلا حجله نگذاريد زيرا كه اصلا راضى نيستم و اگر رضاى مرا مىخواهيد به اين وصيت من عمل كنيد فقط اگر ميتوانيد قرآن بگذاريد.
يداله احمدى/ به امید پیروزی و عزت اسلام/ هجدهم دی 1365
از شما مىخواهم براى من اصلا حجله نگذاريد زيرا كه اصلا راضى نيستم و اگر رضاى مرا مىخواهيد به اين وصيت من عمل كنيد فقط اگر ميتوانيد قرآن بگذاريد.
يداله احمدى/ به امید پیروزی و عزت اسلام/ هجدهم دی 1365
بسم الله الرحمن الرحيم
با سلام و درود بر ولى الله اعظم آقا امام زمان و امام امت اين اسوه ايمان و شجاعت نمىدانم از كجا شروع كنم و چه بنويسم زيرا كه وصيتى آنچنانى ندارم فقط مقدارى صحبت و درد دل است كه آنها را مطرح مىكنم.
اين را به يقين مىدانيم كه خداوند مالك و صاحب همه ماست و هر آن چه را اداره كند همان خواهد شد پس چه بهتر راضى باشيم به رضاى او.الان كه اين كلمات را مىخوانيد من براى هميشه در اين جهان فانى از بين شما رفتهام و اميدوارم كه خداوند با نظر لطف و عنايتى كه دارد ما را آمرزيده و غريق رحمت خود بگرداند انشاءالله
اين را به يقين مىدانيم كه خداوند مالك و صاحب همه ماست و هر آن چه را اداره كند همان خواهد شد پس چه بهتر راضى باشيم به رضاى او.الان كه اين كلمات را مىخوانيد من براى هميشه در اين جهان فانى از بين شما رفتهام و اميدوارم كه خداوند با نظر لطف و عنايتى كه دارد ما را آمرزيده و غريق رحمت خود بگرداند انشاءالله
با توجه به صحبت اولم خداوند هر آن چه را كه اراده كند در همان مكان و در همان زمان به يقتين بوقوع مىپيوندد و هيچ قدرتى را جلودار آن نخواهد بود .همچنين تقديرها و سرنوشت تمايم ما را هم تعيين مىكند و تقديرى را كه خداوند براى من در نظر گرفته بود زمان و مكان مشخصى را احتياج داشت و وسيلهاى كه بتوان در آن مكان و در آن زمان حضور پيدا كرد كه مكانش چه مكانى مقدستر از جبهه و زمانش هم چه زمانى بهتر از زمانى كه او تعيين كرد .و رضاى اوست و اما وسيلهاش :
مسلئه درس و كنكور بهانهاى بود تا خداوند توفيق حضور در جبهه را دهد و هر ان چه را مىخواهد به مرحله رساند ديگر جايى براى چه و چرا باقى نخواهد ماند كه چرا .....
ديگران بگويند كه چرا به جبهه رفت مگر پدر و مادرش پير و از كار افتاده نبودند آنهايى كه عمرى را در مشقت و سختى زندگى كردهاند و حال كه وسيلهاى براى آرامش لازم دارند او به جبهه رفت و از اين قبيل مسائل باشم براى راحتى
و سعادت آنها ولى رضاى خدا در چيز ديگرى بود.
و سعادت آنها ولى رضاى خدا در چيز ديگرى بود.
و آقاى عزيزم به خدا دوستتان داشته و دارم اگر گاهى با شما تند صحبت مىكردم فقط از روى عصبانيت بود.نه چيز ديگر اين را خوب مىدانم كه شما چه زحماتى براى رشد و تحصيل من كشيدهايد و به همين جهت من جز نهايت تشكر چيز ديگرى نمىتوانم بگويم عزيزانم با تمامى مشكلاتى كه تا به جال با آنها مواجه بوديد و از اين به بعد هم مواجه خواهيد شد به خاطر خدا صبر كنيد كه انشاءالله اجركم عندالله.
و اما شما برادران عزيزم اميدوارم كه با آن صفا و صميمت وجودى خود و آن صبر بزرگوار گونه خود آن را دلدارى دهيد تا انشاءالله بتوانند صبر كنند و اين مسلئه را برايشان به يقين برسانيد كه خداوند هر آن چه بخواهد انجام مىدهد پس راضى باشند به رضاى خداوند.
و تو خواهر عزيزم انشاءالله كه در زندگى موفق و مويد باشى و انشاءالله كه خداوند هر چه سريعتر وسيله استخلاص تو را از رنج و مشقت زندگى فراهم آورد و وسيله سعادت مهيا شود انشاءالله.
و تو خواهر عزيزم انشاءالله كه در زندگى موفق و مويد باشى و انشاءالله كه خداوند هر چه سريعتر وسيله استخلاص تو را از رنج و مشقت زندگى فراهم آورد و وسيله سعادت مهيا شود انشاءالله.
و شما برادر زادههاى عزيزم انشاءالله بتوانيد خوب درس بخوانيد و در تمام مراحل زندگى موفق و مويد باشيد مخصوصا علىرضا و محمد محمدى كه بتوانند مايه سرافرازى خانواده شوند و در پايان به خاطر كليه زحمات و راهنماييهاى پدر و مادر گراميم و برادرهاى عزيزم قلبا تشكر مىكنم و انشاءالله كه خداوند در هر دو جهان ما را سعادتمند گرداند و همچنين از كليه فاميلها و دوستان طلب حلاليت مىكنم.
خدايا تو را به حق محمد و آل محمد تا ما را نيامرزيدى از دنيا مبر و مرگ ما را شهادت در راه خودت قرار ده
بیست و نهم آذر 1365
خدايا تو را به حق محمد و آل محمد تا ما را نيامرزيدى از دنيا مبر و مرگ ما را شهادت در راه خودت قرار ده
بیست و نهم آذر 1365
بسم الله الرحمن الرحيم
وصيتهايى كه دارم اين چنين است براى من به مدت ده روز روزه بگيريد و مدت 3 ماه نماز بخوانيد و همينطور مبلغ هزار تومان به جبهه اهدا كنيد
والسلام
بیست و نهم آذر 1365
وصيتنامهام فقط در خانه خوانده شود و مراسم ختم حتما ساده باشد و نيازى به حجله نيست و فقط برايم قرآن بخوانيد حتما به اين موارد عمل شود در غير اينصورت راضى نيستم.
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار : ۰
در انتظار بررسی : ۰
انتشار یافته: ۱
باهم خیلی رفیق بودیم از چند ماه قبل از عملیات با هم در یک چادر بودیم و به جهت اینکه اسم کوچکمان یکی بود خیلی با هم مانوس بودیم در شلمچه در گودالی تیربارچی بود که خمپاره ای به درون گودال آمد و سه نفر بودند که هر شهید شدن یداله احمدی و شیخعلیشاهی و نفر سوم یادم نیست روحشان شاد و ما را قیامت شفاعت نمایند انشالله به برکت صلوات بر محمد و آل محمد ص