وصیت نامه شهید محمود عالي دايي در سالروز شهادتش
سهشنبه, ۱۴ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۱۶:۵۳
هان اي كساني كه با گذشت اين مدّت و با ديدن اين ايثارها و گذشتها هنوز خويش را از اين انقلاب روشنگر بيگانه احساس مي كنيد . تا كي سر ديده بر آسمان داشته و جلوي پاي خويش را نمي نگرد ؟ آيا در اين برهه از زمان ديدن حقّ و روي بر تافتن و بي تفاوت بودن معنا دارد ؟
به گزارش نوید شاهد شهرستانهای استان تهران:شهید محمود عالي دايي پنجم تير 1346 ، در شهرستان پیشوا به دنیا آمد. دانش آموز اول متوسطه بود. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. چهاردهم آذر 1362 ، در پنجوين عراق بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد. مزار وي در امامزاده جعفر زادگاهش واقع است.
با اعتراف به وحدانيت الله و رسالت محمّد رسول الله و ولايت علي ولي الله خدمت ولي عصر (عج) و نايب بر حقّش امام خميني و امت شهيدپرور و حاضر در صحنه انقلاب حضور كليّه خواهران و برادران حزب الله سلام عرض نموده و خواهان توفيق طاعت و بندگي و فعّاليّت ايشان در راه حق تعالي مي باشم .
آغاز صحبتم با خانواده محترم شهدا است . عزيزان شما بگفته امام چشم و چراغ اين ملّتيد و اين شهدائي كه در راه اسلام و ايمان فدا كرده ايد بحقّ شمع محفل تاريخ بشريتند . بطوري كه خود در اين راه سوخته روشنگر راه رهروان راه مكتب تشيّع سرخ علوي و پاسدار خون ابا عبدالله الحسين بوده و هستند . شهيد هرگز نمرده بلكه با شهادت خود درخت پر ثمر اسلام را روز به روز تنومندتر و پر قدرت تر مي كند . و با شهادت وي نيز كار بدين جا ختم نشده و موجب برخاستن هزاران لبيك گوي به آواي هل من ناصر ينصروني حسين (ع) گرديده است . من نيز با شناخت و آگاهي كامل از اين مطلب خواسته ام لبيك گوي حسين زمان بوده باشم و مسئوليتي عظيم و سنگين را كه بر دوش خويش احساس مي نمايم به انجام برسانم .
و در محشر و محكمه تاريخ سرافكنده و سيه روي نباشم ، زيرا با گذشت پنج سال از پيروزي انقلاب اسلامي بر هر منكري مي بايست حقّانيت امام و جمهوري اسلامي ثابت شده باشد.
پس تعقّل كرده و نظري به اطراف خود بيفكنيد اگر اندكي روي به سوي انقلاب كنيد ملاحظه خواهيد نمود كه لحظه به لحظه پرده هاي ابهام كنار رفته و خورشيد فجر انداز حق و حقيقت را بر قلوبتان خواهد تابانيد.
و زنگارها را خواهد زدود . پس دستها را به سوي خداوند منّان بلند كرده و از حضورش طلب هدايت و مغفرت بنمایيد كه او پروردگاريست رحمان و رحيم . برادران و خواهران حاضر در صحنه، اميدوارم شهادتم و ريزش خونم در شما ايجاد جوششي عظيم و بنيان نموده و سلاحي را كه از دستم بر زمين فتاده بدست گرفته و با شركت و حضور در انجمنهاي اسلامي ، بنيادها و ارگانها و بخصوص در جبهه كه محلّ ميثاق عشّاق است به هر ترتيب كه موثّرتر است بر دشمن بتازيد و نيشخند وي را بر دهانش تلخ سازيد . اگر چنين كنيد باعث شادي روح شهيدان و رضايت و خشنودي آقا امام زمان را كسب كرده ايد .
پدرم و مادرم و خانواده عزيزم از شما مي خواهم كه بر شهادتم صبر نموده و زينب گونه رسالتي را كه بر دوش داريد به انجام برسانيد . اميدوارم كه بار مصيبت شهادتم بر شما گران نباشد .
زيرا هيچ مصيبتي از مصيبت آقا ابا عبدالله الحسين (ع) و زينب (س) بزرگتر نيست و نخواهد بود . حال از همگي التماس دعا و آمرزش و مغفرت دارم ديگر عرضي نيست جز چند دعا كه انشاء الله مستجاب خواهد شد:
الّهم ايّدقائدنا خميني – الّهم الحفظ نا خميني – الّهم الّرزقني شفاعه الحسين يوم الورود – الّهم النّصر جيوش المسلمين و اساكرالمؤمنين – الّهم عجّل في قربه مولانا صاحب الزمان – الّهم اسف كلّ مريض بحقّ علي بن الحسين – الّهم فكّ كلّ اسير بحق موسي ابن جعفر = بار پروردگارا بيامرز گناهانمان را = خداوندا مرگ و حياتم را همچون فات و زندگي محمد (ص) و آل او قرار ده .
« والسلام عليكم و رحمه الله و بركاه »
منبع: برگرفته از اسنادشهید درمخزن اداره کل شهرستانهای استان تهران
نظر شما