گزیده ای از وصیت نامه شهید دانش آموز محمد علی رحمانی
شنبه, ۱۳ آبان ۱۳۹۶ ساعت ۲۳:۴۱
به گزارش نوید شاهد شهرستانهای استان تهران:شهیدمحمدعلی رحمانی متولد1346/8/10 در زنجان متولد شد وتا مقطع دوم متوسطه درس خواندوبه عنوان بسیج دانش آموزی به جبهه اعزام شد ودر تاریخ 62/10/25 در منطقه عملیاتی پنجوین به درجه رفیع شهادت نائل شدند.
گزیده ای از وصیت نامه شهید:
« ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون . »
« مپنداريد آنهايى كه در راه خدا كشته ميشوند مردگانند بلكه آنها زندهاند و نزد خداى خود روزى ميخورند . »
با سلام به پيشگاه مقدس بقية الله الاعظم حضرت مهدى (عج) و نايب برحقش امام خمينى و با سلام و درود به روان پاك شهيدان راه حق و فضيلت بالاخص سرور شهيدان حضرت حسين ابن على (ع) وصيتم را آغاز ميكنم .
اى امام عزيز ، اى قلب تپيده مستضعفان جهان ، اى اميد محرومان جهان ، اى كه تمامى عمر من فداى يك لحظه عمر تو باد من از طرف تمامى جوانان حزب الله به تو اطمينان ميدهم كه تا خون در بدن داريم از تو و از دين تو حمايت خواهيم كرد .
و تو اى پدر عزيز : اى دلسوز مهربان ، اى پدر عزيز اگر من لياقت داشتم و شهيد شدم از تو خواهش ميكنم كه صبور باشى و گريه نكنى و اگر هم گريه كردى كم گريه كن و بعد از من اصغر را هم بگذار جبهه برود و راه شهيدان را ادامه دهد .
تو اى مادر عزيز : اى مهربان و اى دلسوز و زحمتكش مادر من ، مادر جان اگر من لياقت شهادت داشتم و شهيد شدم از تو ميخواهم كه زينبوار باشى و گريه نكنى و صبور باشى چرا كه زينب داغ 72 تن را بر دل گرفت و باز هم صبر كرد و صبور بود ولى اگر تو گريه زياد بكنى پيش زينب روسياه هستى ، چون كه من از علىاصغر و علىاكبر حسين كه بالاتر نيستم .
« بسم الله الرحمن الرحيم »
« ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون . »
« مپنداريد آنهايى كه در راه خدا كشته ميشوند مردگانند بلكه آنها زندهاند و نزد خداى خود روزى ميخورند . »
با سلام به پيشگاه مقدس بقية الله الاعظم حضرت مهدى (عج) و نايب برحقش امام خمينى و با سلام و درود به روان پاك شهيدان راه حق و فضيلت بالاخص سرور شهيدان حضرت حسين ابن على (ع) وصيتم را آغاز ميكنم .
اى امام عزيز ، اى قلب تپيده مستضعفان جهان ، اى اميد محرومان جهان ، اى كه تمامى عمر من فداى يك لحظه عمر تو باد من از طرف تمامى جوانان حزب الله به تو اطمينان ميدهم كه تا خون در بدن داريم از تو و از دين تو حمايت خواهيم كرد .
و تو اى پدر عزيز : اى دلسوز مهربان ، اى پدر عزيز اگر من لياقت داشتم و شهيد شدم از تو خواهش ميكنم كه صبور باشى و گريه نكنى و اگر هم گريه كردى كم گريه كن و بعد از من اصغر را هم بگذار جبهه برود و راه شهيدان را ادامه دهد .
تو اى مادر عزيز : اى مهربان و اى دلسوز و زحمتكش مادر من ، مادر جان اگر من لياقت شهادت داشتم و شهيد شدم از تو ميخواهم كه زينبوار باشى و گريه نكنى و صبور باشى چرا كه زينب داغ 72 تن را بر دل گرفت و باز هم صبر كرد و صبور بود ولى اگر تو گريه زياد بكنى پيش زينب روسياه هستى ، چون كه من از علىاصغر و علىاكبر حسين كه بالاتر نيستم .
از تو خواهش ميكنم كه صبور باشى و گريه نكنى و اگر هم گريه كردى كم گريه كن چون روحيه ديگران ضعيف ميشود . « مادر جان خدا يار و نگهدارت باشد »
والسلام محمدعلى رحمانى
منبع: برگرفته از اسنادشهید درمخزن اداره کل شهرستانهای استان تهران نظر شما