نگاهی کوتاه به زندگی نامه شهیدعلی معطری
چهارشنبه, ۲۱ تير ۱۳۹۶ ساعت ۱۳:۰۰
شهید معطری عاشق سپاه بود به محض تشکیل بسیج در شهر ری وی از اولین کسانی بود که به عضویت بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد وعاشقانه در نهاد انقلابی به فعالیت پرداخت
به گزارش نوید شاهد شهرستانهای استان تهران: شهید علی معطری در بیست ویک تیرماه 1344 در ایام ولادت پیامبر اکرم حضرت محمد(ص) در خانواده مذهبی در شهرری چشم به دنیا گشود.
پدرش یک کارگر وسالیانی است که مداح اهل بیت عصمت وطهارت است از این رو درد ورنج مستضعفان را به خوبی درک می کرد.
شهید معطری در بدو تولد با تربیت اسلامی آشنا ودر مجالس تعزیه سرور شهیدان حضرت حسین بن علی (ع) به همراه پدرش شرکت می کرد وبا فلسفه شهادت بخوبی مانوس گشته بود.
به هنگام حرکت رهایی بخش امت مسلمان ایران به رهبری امام خمینی در اکثر تظاهرات شرکت داشت. با آنکه سنی نداشت لکن به علت تربیت خاص گویی با این شعار امت به پا خاسته پیوندی نا گسستنی دارد "که تنها راه سعادت ایمان ،جهاد، شهادت است" علی بسیار مهربان بود با آنکه سنگینی درد ورنجی که در طول تاریخ مستکبرین بر مستضعفین روا داشته بودند بر دوش خود احساس می کرد، ولی در برخورد با اطرافیان لبخند پرمعنایش گویای این مطلب بود که با برادریمان ،الفتمان ،اتحادمان گور زورگویان را خواهیم کند. که قرآنمان چنین وعده کرده واماممان چنین عزم نموده که ما را به سر منزل هدایت برساند.
اطرافیانش مبهوت اخلاق وی بودند مرتبا به اقوام وآشنایان سرمی زد وهر مشکلی بدست او رفع می شد در انجامش ابا نداشت. در مدرسه با هر گونه حرکت ضد اسلامی که بوسیله منافقان طرح ریزی می شد مبارزه می کرد و از آنجا که مقید بود به پدرش کمک می کرد.
به هر شکل ممکن سعی داشت در اشاعه فرهنگ غنی اسلام بکوشد از پخش پوستر واعلامیه ومجله پیام انقلاب گرفته تا شرکت در جلسات بحث و سخنرانی .با این همه هیچکدام علی را ارضا نمی کرد .
درس خواندن ،کمک به پدر،فعالیت در بسیج را تکلیف می دانست ولی همیشه می گفت جبهه هوایی دیگر دارد. آنجاست که خدای تبارک وتعالی صدیقان را به مهمانی خود می خواند وبرآنان منت می گذارد وشهادت نصیبشان می کند در مقابل این مطلب که می گفتند درست را بخوان ودر اینجا نیز به انقلاب خدمت کن می گفت: عمری است که از خدا می خواستم کاش در کربلا می بودیم ومولایمان را کمک می دادیم الان مولایمان ما را به کمک می خواند . صدای حسین(ع) از جبهه به گوش می رسد وهل من ناصر می طلبد .
اینها همه توجیه است مگر با گوش وجان نمی شنوید صدای مولایمان را ونمی بینید آن روزی را که همیشه آرزویش را داشتید بشتابید بسوی کربلا.......
چه عاشقانه می گفت وچه زیبا پاسخ داد" هل من ناصر ینصرنی" حسین زمان ....با ندای امام امت که رفتن به جبهه واجب کفایی است ودر تاریخ راهی دیار حق شد تا به مصاف با دشمنان قرآن بپردازد و دربیست و دوم فروردین 1362 با سمت تک تیر انداز درفکه توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سروصورت به عشق زیارت کربلا دعوت حق را لبیک گفت وبه لقاء الله پیوست.علی معتقد بود ، گفت وعمل کرد وسرانجام همانگونه که آرزو داشت در بستر نمرد. پیکر خونینش هم اکنون در ریگزارهای داغ کربلای ایران گواه برحقانیت راه اوست. روحش شاد
منبع:برگرفته از اسناد شهید در مخزن اداره کل شهرستانهای استان تهران
پدرش یک کارگر وسالیانی است که مداح اهل بیت عصمت وطهارت است از این رو درد ورنج مستضعفان را به خوبی درک می کرد.
شهید معطری در بدو تولد با تربیت اسلامی آشنا ودر مجالس تعزیه سرور شهیدان حضرت حسین بن علی (ع) به همراه پدرش شرکت می کرد وبا فلسفه شهادت بخوبی مانوس گشته بود.
اطرافیانش مبهوت اخلاق وی بودند مرتبا به اقوام وآشنایان سرمی زد وهر مشکلی بدست او رفع می شد در انجامش ابا نداشت. در مدرسه با هر گونه حرکت ضد اسلامی که بوسیله منافقان طرح ریزی می شد مبارزه می کرد و از آنجا که مقید بود به پدرش کمک می کرد.
آخرین سال تحصیلی را در مدرسه شبانه گذراند. که علاوه برتحصیل به همراه پدرش بکار می پرداخت. شهید معطری عاشق سپاه بود به محض تشکیل بسیج در شهر ری وی از اولین کسانی بود که به عضویت بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد وعاشقانه در نهاد انقلابی به فعالیت پرداخت.
به هر شکل ممکن سعی داشت در اشاعه فرهنگ غنی اسلام بکوشد از پخش پوستر واعلامیه ومجله پیام انقلاب گرفته تا شرکت در جلسات بحث و سخنرانی .با این همه هیچکدام علی را ارضا نمی کرد .
درس خواندن ،کمک به پدر،فعالیت در بسیج را تکلیف می دانست ولی همیشه می گفت جبهه هوایی دیگر دارد. آنجاست که خدای تبارک وتعالی صدیقان را به مهمانی خود می خواند وبرآنان منت می گذارد وشهادت نصیبشان می کند در مقابل این مطلب که می گفتند درست را بخوان ودر اینجا نیز به انقلاب خدمت کن می گفت: عمری است که از خدا می خواستم کاش در کربلا می بودیم ومولایمان را کمک می دادیم الان مولایمان ما را به کمک می خواند . صدای حسین(ع) از جبهه به گوش می رسد وهل من ناصر می طلبد .
چه عاشقانه می گفت وچه زیبا پاسخ داد" هل من ناصر ینصرنی" حسین زمان ....با ندای امام امت که رفتن به جبهه واجب کفایی است ودر تاریخ راهی دیار حق شد تا به مصاف با دشمنان قرآن بپردازد و دربیست و دوم فروردین 1362 با سمت تک تیر انداز درفکه توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سروصورت به عشق زیارت کربلا دعوت حق را لبیک گفت وبه لقاء الله پیوست.علی معتقد بود ، گفت وعمل کرد وسرانجام همانگونه که آرزو داشت در بستر نمرد. پیکر خونینش هم اکنون در ریگزارهای داغ کربلای ایران گواه برحقانیت راه اوست. روحش شاد
منبع:برگرفته از اسناد شهید در مخزن اداره کل شهرستانهای استان تهران
نظر شما