آخرین اخبار:
کد خبر : ۳۹۳۰۴۴
۰۸:۳۵

۱۳۹۵/۰۸/۱۶
شهدای امروز پانزدهم آبانماه

وصیت نامه شهید معظم سیدحسین صدرعاملی

وصیت نامه شهید معظم سیدحسین صدرعاملی



نام  :سيدحسين
نام خانوادگى  :صدرعاملى
نام پدر :سيدفخرالدين
تاريخ‌تولد  :1341/06/15
ش.ش   :3971
محل‌صدورشناسنامه   :تهران
 تاريخ شهادت  :1361/08/15
نوع حادثه  :حوادث‌مربوطبه‌جنگ‌تحميلى
شرح حادثه  :حوادث ناشى ازدرگيرى مستقيم بادشمن-توسطدشمن‌درجبهه

بسم الله الرحمن الرحيم
اگر باشد قرار آخر بميرم                     نمى‌خواهم كه در بستر بميرم
نمى‌خواهم كه همچو شمع سوزان          بريزم اشك و در آذر بميرم
همى خواهم كه در فصل جوانى             ميان جبهه و سنگر بميرم
                            براى يارى رهبر بميرم
حضور محترم خانواده صدر عاملى
با عرض سلام و آرزوى موفقيت براى همگى شما با آن همه دردها و اندوه هايى كه از اين دنياى بى وفا دارم دنيايى كه هيچگونه رحم نه به من بلكه  به هيچكس نمى‌كند بدون مقدمه دم رفتن سخنى شروع مى‌كنم هر چند كه خود از دورى شما بسيار ناراحتم اما فرمانى است الهى و هر لحظه  با ياد خدا مى‌توانم بگويم كه سعى مى كنم شما را فراموش نكنم اما آنچه اتفاق مى افتد خود انتخاب كرده‌ام و فقط براى خدا اين جهش و حركت را انجام مى‌دهم آرى با نام خدا و با ياد خدا و براى او آگاهيد كه اين سرزمين پاك و مقدس ساليان سال تحت سلطه بيگانگان و دست نشانده‌هاى آنان بوده آنچه كه گرفتاريها و مشكلات را از اجتماعى گرفته تا سياسى ، فرهنگى و نظامى بر سر اين جامعه فرود آمده از اين است كه هميشه ظلم خواسته درمقابل حق بايستد و زورمندان و بيگانگان در صدد اين بودندكه حق را زير پا و  ظلم را چكمه‌وار بر سر او بكوبند و مردم را از هر جهتى كه بخواهند آنها را مانند برده بكشانند اما از آنجا كه حق از زمان ظهور بعثت پيامبر اكرم (ص) توسط كتاب آسمانى ( قرآن ) بپا خاست و هميشه مرامش بر عليه ستمها ، غارتگريها ، تجاوزها و استبداد بوده است در هر روزش جنگ و ستيز باكافران بود و هنوز كه هنوزاست ادامه دارد .مى جنگند درهرمكان و زمان يكى از مكانها ايران عزيز و سرزمين هميشه  جارى از خون بوده است مردان حق پرست و مجاهد مردان از جان گذشته با رهنمود از قرآن و نهج البلاغه احاديث معتبر بپاخاسته‌اند تا با ريزش خون خود بتوانند رسالت عظيم الهى كه برگردن آنها نهاده شده به نتيجه اعلى برسانند و مردم را از ظلمتها به روشنايى و نور حق جهت دهند ميتوانيم مبارزاتى از قبيل محمد حسن شيرازى ، طباطبائى و فضل الله نور ى ، كاشف الغطاء ، ميرزا كوچك خان وخلاصه مطهرى ، مفتح و بهشتى و غيره آرى خون آنها بى گناه بر روى زمين جارى شده و سيلى شد درمقابل كفر و نفاق دوران امام قدرى فكر كنيم به چه جهت ؟ براى چه ؟ ؟؟؟ ميتوانستند مانند راحت طلبى و تن پرورى براى خود انتخاب كنند و دست ازمبارزه بر ؟؟؟ آنها انتخابگر نبودند مگر ما نيستيم ؟ در اينجامى بينم تنها چيزى كه باعث اين ؟؟؟ شهادت و جنبش ها شد بر عليه مستبدين زمان اقدام به سخنرانيهاى هيجان انگيزو اعلاميه‌هاى پرمحتواى و غيره را انجام بدهند آن احساس مسئوليت‌ها بود كه از خداوند در قلبشان بر انگيخته شود . آرى برادران وخواهران اين مسئوليت هم بر عهده ما هست اگر انقلاب كرديم و نظام كشورمان بعد از ساليان سال تبديل به جمهورى اسلامى شد حالا بايد پاى آن شعارهاى متعهد كه از ته گلو فرياد مى كشيديم و ريشه اين نهضت اسلامى را در اين سرزمين محكم تر پيوند زنيم حتى اگر پاى جان مطرح شود بلى بايد از خودمان شروع كنيم خود سازى مطابق آن همه شعرهاى كوبنده كه مى‌دهيم از جامعه كوچك يعنى  خانواده‌مان تا اينكه به جامعه برسند سعى نكنيم خودمان را گول بزنيم كه ما ديگر كارمان را انجام داديم و حال كنار برويم لحظه اى به رهبر انقلابمان فكر كنيم و ببينم آيا اين ما هستيم كه مسئوليتمان خاتمه پيدا كرده يا امام است بنابراين تا در آن دنيا بسر مى بريم بايد كار را  تا  به آخر انجام دهيم .
وقتى نام از مسئوليت مى بريم نه به عنوان اينست كه آن را بايد كسب كنيم يا منتظر آن بمانيم كه شايد بدهند بر عكس آن را بما دادند و بايد به نحو احسنت انجام دهيم . خداوند پيامبر از جانب خود فرستاد و راه را توسط قرآن مشخص كرد و مسئوليتها هم تعيين شد حال كه خيلى ادعا داريم اين گوى و اين ميدان از خودم ميگويم از بدو زندگيم كه خداوند مادرم را وسيله اى قرار داد تا مرا بزرگ كند هر لحظه مى‌توانست مرا به هر حادثه‌اى گرفتار كند و از ميان بردارد مگر نبود همتاى من مهدى كه چگونه از بين رفت وحتى يادى هم از او نكرديم و شايد خيلى ها به من اميد نداشتند و به او فكر مى‌كردند ولى براى پيداكردن آگاهى سرنوشت به دست خداست و همه ما در يد قدرت او هستيم او را به سوى خود كشاند و مرا در اين دنيا باقى گذاشت بالاخره من هم بايد بروم يا حال يا بعد اميدوارم كه اين را باور داشته باشيد 20  سال  عمر كردم اما چه چيزى براى خود توشه برداشتم هيچى غير از اينكه يك كوله بار سنگين از گناه براى خودم جمع كردم فكرش را بكنيد با چه رويى به نزد خدا بروم نه من ديگران هم مثل من همينطور مگر مى‌شود انسان در اين دنيا زندگى كند و گناهى انجام ندهد بالاخص با اين شرايط كه 1400 سال از ظهور اسلام مى گذرد كار ما شده فقط تبرعه كردن خود و بى تقصير شمردن خود و ديگران را خوار و ذليل كردن آخر دست هم از خدا طلبكاريم ، پدر، مادر ، برادران و خواهران به والله ما كه از امام حسين  (ع) بالاتر نيستيم اصلا به گرد ايشان هم نمى‌رسيم با آن همه عظمتش در پيشگاه خداى منان طلب مغفرت مى كنند و مى‌فرمايند : خدايا اين منم كه در پيشگاهت ايستاده ام آقاى من با حال خضوع و خوارى و درماندگى و كوچكى نه وسيله تبرعه جوئى دارم كه پوزش طلبم و نه ؟؟؟ كه يارى جويم و نه حجت و برهانى كه بدان چنگ زنم و نه مى‌توانم بگويم كه گناه نكرده‌ام ولى مى توان؟؟؟ انكار- فرضا كه انكار كنم اى مولاى من سودم بخشد چگونه ؟ و كجا؟ يا اينكه ؟؟؟اعضاى من گواهند ؟؟؟ من به آنچه انجام داده و به يقين ميدانم و هيچگونه شك و ترديدى ندارم ؟؟؟ كارهاى  بزرگ ؟؟؟ پرستش خواهى كرد و تويى آن داور عادلى كه ستم نكند و همان عدالت مرا هلاك كند . و ازتمام عدالت تو مى‌گريزم اگر عذابم كنى خدايا به واسطه گناهانم است پس از آن‌كه حجت برمن دارى و اگر از من درگذرى پس به بردبارى و بخشندگى و بزرگوارى توست معبودى جز تو نيست گواهى تو ومن از ستمكارانم امام حسين در روز عاشورا همه افراد از زن و فرزند گرفته تا يارانش و بعد خودش را فداى الله كرد  تا نماز و زكات را بپا دارد و دين اسلام را با خون خود و با آواره كردن بازماندگان خود جاودانه كرد اما ما چى ؟ يك نماز دست و پا شكسته ميخوانيم فكر مى‌كنيم مسلمانيم قرآن ، دعا ، ذكر خدا مى‌خوانيم همينطور شهيد مى دهيم ميخواهيم هر جورى شده به همه نشان بدهيم كه بله ما هم شهيد داديم بر ديگران مسلط شويم چه بسا كه فرزندمان در جبهه جانش را فداى اسلام كرده . اما وقتى پى برديم مى فهيم نه فقط اين كارمان  يك فريضه واجب بوده بلكه چرا فرزندتان را روانه جبهه نكرديد كه به يارى رزمندگان بشتابد .
از اول صبح تا شب دنبال چند نفرمى‌گرديم تا بتوانيم سرخودمان را با اعمال خلاف گرم كنيم ( غيبت ، بدگوئى  كردن از همديگر ، تهمت ، افترا ،دروغ ، تكبرداشتن بر ديگران ، اوامر بيجا به زير دستان ، بدگوئى ا ز انقلاب و امام و مسئولين و غيره ......) به غيرتمان هم برنمى‌خورد كه چه كارها كرديم . اما فقط كافى است كوچكترين سختى به ما وارد شود عوض اينكه به نجات  سختيها و دردها از خداوند طلب صبر و شكيبائى كنيم به زمين و زمان و به هركه دستمان مى‌آيد ناسزا و كفر مى‌گوئيم اما نمى‌دانيم كه تمام اينها امتحان است و خوشا به سعادت آن كسانى كه سرفراز بيرون بيايند من خودم به اين مسئله كه آمدم اينجا راضيم همانگونه كه اين جنگ براى دشمنان رنج آور و آبروريزى و هلاكت بجاى گذاشته ولى براى من و رزمندگان و امت قهرمان ايران چيزى جز رحمت نبوده است همانطور كه امام فرمودند جبهه دانشگاه است به وضوح اين حرف ديده مى‌شود تمامى ايران و فدائيان امام دراينجا و ؟؟؟ مشغول حمايت از ايشان  ومملكتشان بر عليه صداميان و  ابرقدرتها خدمت مى‌كنند وآن خواست خداست كه چه گلهايى را از لاله زار بچيند از آنهايى كه شهادت را وسيله اى براى رسيدن به معبود مى‌دانند الهى رضا بقضائك و صبرا على بلائك پدر جان اگر خدا اين جنس ناقابل را از فروشنده خود قبول كرد از روحيه زيادى برخوردار باشيد كه شامل اين حسن  هستيد و به ديگران هم دلدارى بدهيد من اينجا غير از خدا هيچ كسى را ندارم و با خودم عهد كرده‌ام كه اگر دلم براى خانواده ام تنگ شد پناه ميبرم به خدا هر چه غم و غصه دارم با وى صحبت مى‌كنم پدرجان همانطوركه خود ميدانى من به محيطى و جامعه‌اى آمده‌ام كه تمام افرادش از دنيا و زينتها و تجملات آن سرپوشى كرده‌اند و در اين دنيا ؟؟؟ بخاك و گلوله سهم ندارند اما آنچه كه مرا راهى به سرزمين كربلاى ايران كرد انقلاب روحى و روانى بود كه ناگهان در وجودم شعله‌ور شد پدرم برخود افتخار مى‌كنم كه پدر و مادرى تا اين حد بامسئله فرزند ايثارگرانه برخود مى‌كنند پس از ساليان دراز و روزهاى پرمشقت كه فقط براى  من نوعى زحمتها و دردها و چه رنجها كه نكشيده‌اى ومن همچنان شرمنده‌ام در مقام اين همه زحمات اجر و پاداش شما را تنها خدا مى‌تواند بدهد اما تنها دعايى كه برسرزبانم جارى است خداوندا ، بارالها بر پدر ومادرمن صبرى عظيم عطا فرما اين را بدانيد كه اين راه همانطور بدست ما نرسيده است بلكه هزاران شهيد از زمان صدر اسلام تا بحال براى شناختن چنين راهى خونشان ريخته شده‌است و هم اكنون اگر لياقت داشته باشم نوبت من است خوشحال باشيد كه خداوند چنين افتخار ى رانصيب من كرده‌است كه جبران آن همه گناه را دركنار رزمندگان اسلام باشم و خلاصه اگرخدا اين لياقت را به ماداد بايد روحيه بهترى داشته باشيد بودن من در اين دنيا غيراز اينكه بار گناهانم را زياد كند هيچ ديگر نيست و اين هم خود رحمتى است از جانب خداوند به من و بالاخص به شما .
و شما مادرگرامى خداوند به شما صبر و شكيبائى از دورى اكثر اعضاى خانواده بدهد انشاء الله كه همگى به سلامت در ظرف چند روز آينده دركنارتان باشيم و دورهم بنشينيم و با چهره هاى خندان از پيروزى لشگريان اسلام و   فتح كربلا صحبت كنيم و بعد از آزاد شدن كربلا از دست بعثيان كافر شما را به حرم پاك امام حسين ببرم فعلا دعاكنيد با پيروزى دستم به حرم سرور شهيدان زده شود و همگى شما را دعا بكنم  اين را بدانيد زنده و مرده  مان به دعا محتاجيم بالاخص در اين شبها كه صداميان كم و بيش جايشان را عوض مى‌كنند . در صورت شهادت ننشينيد و درمرگ من زارى كنيد بخدا مرگ حقمان است لحظه‌اى فكر كنيد پس چه بهتر كه در بستر شهادت بميرم كه شايد در پيشگاه خداوند سر فراز باشم و اگر بناست كه گريه و زارى در كار باشد درخفا بگرييد و اما لازم به تذكر است ناگهان ؟؟؟ نگيريدكه تنها ؟؟؟ به شيطان است براى  از بين بردن تمام كارهاى خير و نيك بكار مى‌رود شما با كشته شدن من خداى نكرده ديگران را پائين و خودتان را برتر ترجيح دهيد فقط به ياد خدا باشيد ( الا بذكر الله تطمئن القلوب ) و فروتنى را پيشه كنيد آقا جان دلم مى‌خواهد بعد از رفتنم به هيچ عنوان به نزد امام نرويد كه حتى يك لحظه هم راضى نيستم بخاطر من ؟؟؟ امام بعد از آن همه مصيبتها فكرنكنم ديگر طاقت شنيدن خبر شهيدان  ديگر را  داشته باشد و دلشان را خراش ندهيد در عوض پشت سر ايشان باشيد و به اوامر ايشان گوش دهيد از ولايت فقيه اين دژمستحكم  اسلام حمايت كنيد و اگركسى مى‌خواهد بر عليه اين دژ صحبت يا كارى كند  ارشادش كنيد وگرنه از او دورى كنيد اگر خدمتگزار اين ملت هستيد ومسئوليتى را بر عهده شما گذاشتند با دل و جان و براى رضاى خدا انجام دهيد . با زير دستان خود به مهربانى و برادرى سخن گوئيد و آنها را دلجوئى كنيد اين ذكر هم بر لبانتان كه انشاء الله جارى است ( قل رب اعوذ بك من همزات الشياطين ) اگر تهمتى ، حرفى ، يا غيبتى از طرف من نسبت به شما شده است ببخشيدم و طلب مغفرت از خدا كنيد مى‌دانيد كه زنده و مرده‌مان به دعا احتياج دارد اول دعا بجان سلامتى رهبر انقلاب مسئولين  اين خدمتگزاران به حق جامعه ، رزمندگان و خواستار نصرت و پيروزى براى آنها و خلاصه براى گمراهان اين جامعه كه مورد لطف خداوند قرا بگيرند و آخر دست هم من حقير كه واقعا به دعا احتياج دارم فقط دعا كنيدكه خداوند گناهان مرا بيامرزد به علت ماه مبارك رمضان ما را به اردوگاه كه حدودا40 الى 50 كيلومترى اصفهان است بردند تا بتوانيم تعليمات نظامى انجام دهيم بنابراين با شرمندگى به درگاه خداوند از شما مى‌خواهم كه اگر خداوند درجه لياقت را  به من داد قضاى  روزه آن را بگيريد و يكسال نماز قضا احتياط هست كه با شرمندگى تمام آن را به شما محول مى‌كنم حدود0000 5 ريال در بانك استاندار اصفهان هست كه مى‌خواهم آنرا به راه خير دهيد در بهشت زهرا بخاك بسپاريد دركنار شهداى پاك و مقدارى كه بتوانم شهيدانى را همچون بهشتى ، رجايى ، باهنر و چمران اين سرداران بيگناه درمحضر خانه خداوند شفيع قرار دهم هر روز جمعه بر سرمزارم زيارت عاشورا بخوانيد و ما را دعا كنيد قبل ازخاك كردن جسم بى‌روحم صداى  طنين انداز قرآن را بر آريد و صيتم اين است كه صبر را پيشه كنيد و به اين شهادت افتخار كنيد هر چندكه دورى است اما با اين دوريها اسلام زنده مى‌شود وديگران را ارشاد به اين راه مقدس كنيد كه خداوند اجر مى‌دهد ان ينصر الله تنصركم دعا كنيد .
اى خاكيان ، اى خاكيان يك لحظه سر بالا كنيد ، از ديده ؟؟؟ نظر بر عالم اعلاء كنيد .
اى خاكيان ، اى خاكيان ، با خاك بازى تا به كى بند برچشم از آب و گل ، دل مظهر ايمان كنيد .
اى خاكيان ، اى خاكيان ، دل بگسليد از بند مهر آب و گل تا آشيان بر باغ  و جان بر شاخه و طوبى كنيد .
خدايا ، خدايا ، تا انقلاب مهدى  خمينى  را نگهدار
خدايا عاشقم عاشقم ؟؟؟
سرو جانم فداى رهبرم كن
و السلام
امضاء : دعاگويتان حسين

منبع: مرکزاسنادبنیادشهیدوامورایثارگران تهران بزرگ

گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه