شهيدي كه حاجتها را برآورده ميكند
از خواب بيدار شدم و با خود گفتم من که به شوخي اين حرف را زده بودم اما از آن به بعد بيش از پيش به زنده بودن شهداء و کرامت شهيد مغفوري ايمان آوردم.

به گزارش نوید شاهد از کرمان، «حسين انجم شعاع» از شهداي استان کرمان در دوران دفاع مقدس است و آنچه در زير ميخوانيد خاطرهاي از زبان مادر اين شهيد است که بازنشر داده می شود:
براي زيارت شهداء به گلزار شهداء رفتم. بر سر قبر شهيد «حسين انجم شعاع» که نزديک شهيد علي شفيعي و در همسايگي شهيد عبد المهدي مغفوري قرار دارد، نشستم و فاتحهاي خواندم. مادر شهيد شفيعي هم حضور داشت. مادر شهید «حسين انجم شعاع»به من گفت: ميبيني که مزار شهيد مغفوري چقدر شلوغ است؟
اول احساس کردم که ميخواهد از اين بابت گلايه کند و بگويد که چرا قبر فرزند من اين قدر شلوغ نيست. اما او در حالي که اشک در چشمانش حلقه زده بود، گفت: يک روز که اين جا نشسته بودم، نوهام نزد من آمد و گفت: ميگويند شهيد مغفوري حاجتها را برآورده ميکند. به شوخي گفتم: تو برو حاجتي طلب کن، اگر برآورده شد، من ۵۰۰ هزار تومان اينجا خرج ميکنم.
همان شب، حسين شهيدم را در خواب ديدم. من هيچ وقت خوابش را نديده بودم. اما آن شب و در حالي که بسيار ناراحت بود به خوابم آمد. زانوهايش را در بغل گرفته و سر بر زانو نهاده بود و حتي به من نگاه نمي کرد. به او گفتم حسين جان چرا ناراحتي؟ چرا قهر کردي؟
گفت: مادر! ديگر در مورد شهيد مغفوري اينگونه سخن نگو. از خواب بيدار شدم و با خود گفتم من که به شوخي اين حرف را زده بودم اما از آن به بعد بيش از پيش به زنده بودن شهداء و کرامت شهيد مغفوري ايمان آوردم.
***عبدالمهدي مغفوري درسال ۱۳۳۵ در شهر كرمان ديده به جهان گشود. خانواده تنگدست او از راه قاليبافي امرار معاش ميكردند. او كه از ابتدا با طعم تلخ فقر آشنا بود با سختكوشي و تلاش بسيار تحصيلات ابتدايي و متوسطه را به پايان رسانيد و پس از آن در دانشسرا پذيرفته شد و موفق به اخذ مدرك كارداني در رشته برق شد. با پايان تحصيل به سربازي فرا خوانده شد. آن روزها را با مبارزه عليه رژيم طاغوت سپري كرد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي با اينكه در دانشگاه پذيرفته شده بود اما تجاوزات ضد انقلاب و شرايط زمان او را به پاسداري از انقلاب واداشت و اينگونه بود كه از رفتن به دانشگاه صرف نظر كرده و به سپاه پاسداران پيوست. در موقعيتهاي گوناگون و در پستهاي مديريتي به خوبي درخشيد و سرانجام در حالي كه معاونت ستاد لشگر ۴۱ ثارالله را بر عهده داشت در عمليات كربلاي چهار به لقاء معبود شتافت.