حضور قلب را در جبههها بیشتر احساس میکنم
به گزارش نوید شاهد شهرستانهای استان تهران: شهید محمدرضا حسنلو، یادگار «عینالله» پانزدهم آذر ماه سال 1339در تهران به دنیا آمد، تا دوازده سالگی در تهران بودند و سپس به همراه خانواده به کرج نقل مکان کردند و تا هنگام شهادت در آنجا زندگی می کردند.
ایشان تحصیلات متوسطه را تا سال چهارم دبیرستان در رشتهِ برقی ادامه داده بود که با شروع انقلاب و تعطیلی مدارس، تحصیل را رها کرد. با رسیدن زمان انجام خدمت مقدس سربازی، از طریق ارتش وارد شحنه دفاع از وطن شد. دوران آموزشی خود را در منطقهِ بیرجند گذراند و بعد از آن دو سال را در پادگان ترابری ارتش گذراند و در این مدت به علت اصابت ترکش خمپاره به چشمش دچار جراحت شد.
بعد از پایان خدمت سربازی نیز به علت شور و اشتیاقی که به حضور در جبهه و شهادت داشت، یک هفته طول نکشید که با اصرار زیاد در ارتش نام نویسی کرد و مجددا وارد صحنه نبرد شد. ایشان یک دورهِ سه شما در مناطق کردستان حضور یافت و در این مدت یک بار به مرخصی آمد و بعد از سه روز مجددا اسان غرب كردستان و کامیاران رفت.
شهید حسنلو خط شکن و فرمانده گروه بود، در تاریخ پنجم تیرماه سال1361 عدهای از همرزمانش توسط منافقان محاصره میشوند و از طریق بیسیم به محمدرضا اطلاع می دهند که محاصره شدهاند، محمدرضا آنها را از محاصره بیرون میآورد ولی بعد از آن شناسایی میشود و پس از مقاومت و مبارزهِ فراوان و اصابت چندین گلوله به بدن و قلب و پا به درجه رفیع شهادت میرسد.
فرازی از وصیتنامه شهید
خدمت پدر بزرگوارم سلام عرض می کنم. امیدوارم در فراق من هیچ گونه نگرانی نداشته باشید. من هر چه فکر می کنم و شبها در داخل سنگر این فکر از مغزم خطور میکند، که انسان در هر حال باید جان را به جان آفرین تسلیم کند و چه فرصتی بهتر از این میتوانیم، که به امر رهبر و به فرماندهی امام زمان (عج) بتوانیم این جان ناقابل خود را در راه دین بدهیم.
اگر چه میدانم چنین سعادتی را ندارم، ولی از شما پدر و مادر عاجزانه تقاضا دارم که برای من دعا کنید که شاید شهادت این مرگ پرافتخار و این زندگی جاویدان را به من قسمت کند، انشاالله. به خدا قسم هر چه بیشتر در این جبههها میمانم احساس میکنم که به خداوند نزدیکتر شده و حضور قلب بیشتری پیدا میکنم.