سه‌شنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۳۱
نوید شاهد - "سرهنگ شهید حسن اقارب پرست " فرزند محمدرحیم، در روز اول اردیبهشت سال 1325 در اصفهان به دنیا آمد. او سال 1363 در سمت معاونت عملیات لشکر 92 زرهی ارتش در جزیره مجنون بر اثر انفجار خمپاره هنگام بازدید از منطقه به شدت مجروح شد و سپس در 25 مهر 1363 به درجه رفیع شهادت نائل آمد. متن زیر خلاصه ای از زندگانی این شهید بزرگوار است.
زندگی نامه شهید حسن اقارب پرست
سرلشکر شهید حسن اقارب پرست در اردیبهشت ماه سال 1325 در یک خانواده ي مذهبی و در شهر اصفهان دیده به جهان گشود. پدرش حاج محمد رحیم از جمله افراد معتمد شهر به حساب می آمد که مذهبی بودنش مهمترین ویژگی وی بود. او پس از به دنیا آمدن حسن میگفت: «خداوند متعال در سفری که به ما عنایت کرد و مشرف شدیم به کربلا و یک ماه هم طول کشید در آنجا از خدا خواهش کردم مثل آن بچه سادات علوی که در منزل ما بود و اخلاق خوبی داشت اولادی به ما بدهد و اسمش را بگذارم حسن.
حسن كودكي را در ميان جو مذهبي و معتقد خانواده سپري كرد و وارد دبيرستان شد. با ورود به دبيرستان، فعاليت هاي مذهبي و فرهنگي او شدت يافت و در كنار دروس تحصيلي، مطالعه كتاب هاي آموزنده و مفيد، شركت در جلسات مذهبي و فراگيري درس عربي را نيز سرلوحه اقداماتش قرار داد. در سال 1343 ديپلمش را در رشته رياضي دريافت كرد و پس از مشورت و تفكر و تحقيق، تحصيل در دانشكده افسري ارتش را براي مسير زندگي انتخاب نمود. دوره سه ساله دانشكده افسري را در كنار دوستاني چون شهيد کلاهدوز با موفقيت طي كرده، براي گذراندن دوره مقدماتي زرهي به شيراز منتقل گرديد. او هميشه تلاش مي‌كرد تا از پرسنل ممتاز باشد و فنون نظامي را به نحو احسن ياد بگيرد، تا در مواقع لزوم، سربازي مفيد براي اسلام باشد. همچنين از ورزش نيز غافل نمي شد و از اسب سواران خوب ارتش محسوب مي شد و عضو تیم چوگان ارتش نیز گردید.  در سال 1350 با بهترين يار زندگياش آشنا گشت و با او پيوند مقدس همسري بست كه حاصل اين پيوند چهار پسر بود. دو سال بعد براي تكميل آموخته هايش راهي سفري كوتاه به خارج از كشور شد.  او با کمک دیگر هم قطارانش توانسته بود ارتباطات خوبی با افراد متعهد ارتش که در جای جای بدنه این نیروی نظامی حضور داشتند، هسته های مقاومت را در یگان ها و پادگان ها تشکیل دهند که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همین کار باعث پایداری ارتش جمهوری اسلامی گردید.  اقارب پرست با پيروزي انقلاب، حياتي دوباره در رگ هايش جاري شد و به سالم سازي و تقويت ارتش جمهوري اسلامي ايران پرداخت. هنگامي‌كه اولين ضربات سخت مستكبران به انقلاب اسلامی در قالب حمله عراق به مرزهاي كشور آغاز شد، حسن به خرمشهر رفت و همراه ديگر رزمندگان به دفاع از آن پرداخت، اما در آخرين روزهاي مقاومت خرمشهر، با گلوله دشمن، از ناحيه گلو مجروح و به تهران منتقل گشت. او پس از سقوط خرمشهر و بهبودي زخمش، به آبادان رفت و گروه رزمی المهدي را با همكاري یارانش سازماندهي نمود.  اوايل سال 1362 پس از دو سال خدمت در اداره دوم ارتش، دوباره به جنوب بازگشت و در لشگر 92 زرهي اهواز به فعاليت هايش ادامه داد. هميشه مي گفت:»نور الهي در آنجا [جبهه] متجلي است، آنجا جايگاه تزكيه نفس است.« صبح روز بيست و پنجم مهرماه سال 1363 شهید حسن اقارب پرست هنگامي كه به همراه عدهاي از فرماندهان، از جزاير مجنون بازديد مي‌كرد، آخرين گام هايش را در طي طريق حق، بر خاك هاي سرخ جبهه جنوب نهاد و «اللهم الرزقنا شهاده في سبيلك» را آمين گفت. لحظاتي بعد خمپاره اي فرود آمد و خون سرخ او را بر زمين جاري ساخت.

منبع: ماهنامه شاهد یاران شماره 92 و 93
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده