نوید شاهد - شهید "محمدباقر مرادی‌نسب" از شهدای مبارزی است که به دست کوموله‎ها به شهادت رسید. همسرش در خصوص روایت خاطرات این شهید می‌گوید: «در رویا او را دیدم در آخرین نگاهش فرزندانش را به من سپرد.» این شهید گرانقدر را در ادامه این روایت بیشتر بشناسید.
نگاه آخر شهید

به گزارش نوید شاهد البرز؛  محمدباقر مرادي نسب، سوم فروردين 1315 در شهرستان سمنان به دنيا آمد. پدرش محمود و مادرش فاطمه نام داشت. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت .پاسدار بود. سال 1340 ازدواج كرد و صاحب سه پسر و دو دختر شد. چهاردهم تير 1359 ، در سقز هنگام درگيري با گروه هاي ضدانقلاب بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد. وي را در بهشت زهراي شهرستان تهران به خاك سپردند.

"اشرف سمناني‌ها" همسر شهید "محمدباقر مرادی‌نسب" از خاطرات همسرش چنین روایت می‌کند: «همسرم ارتشی بود. از ارتشی‌های زمان شاه که تاب ظلم و ستم ارتش را نیاورد و بعد بیست سال خدمت خودش را بازنشسته کرد. بعد انقلاب وارد سپاه شد. خيلي به سپاه علاقه داشت. حدود 2سال در سپاه پاسداران بود. قبل از اينكه به جبهه برود هفته‌اي يك مرتبه به خانه مي‌آمد و به بچه‌ها سر مي‌زد و مي‌رفت. او با ماشين خودش رفت و آمد می‌کرد.

روز آخر كه مهمات گرفته بود. ماشين را پر كردند. پنج نفر بودند. با ماشین خودش به جبهه می‌رفت.  خبر شهادتش را بی‌مقدمه به من دادند. گفتند: «مرادی شهید شده بلند شو برویم بهشت زهرا».

می‎گفتند: کوموله‌ها آن پنج نفر را شناسایی کرده بودند. این دفعه که با ماشین خودش رفته بود، گلوله بارانشان می‌کنند. مرادی خودش پشت فرمان بوده‌است. به دوستانش مي‌گويد: شما پياده شويد. آنها پياده مي‌شوند هر كدام به يك طرف مي‌روند كه خودش با يكي از دوستانش به شهادت مي‌رسند.

يك شب خواب ديدم كه با عصا آمده‌است و چند نفر دورش را گرفته و به او محبت مي‌كردند و من هم از آنها پذيرايي ميكردم. فقط ديدم آخر كه مي‌خواست برود نگاهي به من كرد، گفتم: مرادي نمي آيي؟! گفت: نه الآن نمي آيم. تو بالاي سربچه ها باش تا من بروم. تو بچه‌های مرا بزرگ كن. بعد غيب شد. خيلي به سپاه و جبهه علاقه داشت يعني دوست داشت كه زود انقلاب شود و توي اين راه به شهادت برسد.




برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده