آنقدر در کارهایش چست و چابک بود که مادر می‌گفت: مجید روی پنجه راه می‌رود... آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید «مجید نبیل» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
مجید روی پنجه راه می‌رود
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، شهید جانباز مجید نبیل در بهمن ماه سال 1341 به دنیا آمد، اما برای اینکه چند ماهی از درس و مدرسه عقب نماند، زمان تولدش در شناسنامه شهریور ماه همان ثبت شده است.وی در دهم آبان ماه سال 1361 در عملیات محرم در منطقه عملیاتی عین‌خوش با اصابت تیر و قطع نخاع به افتخار جانبازی 70 درصد نایل آمد و پس از 31 سال صبر، استقامت و عمری مجاهدت علمی و مدیریتی روز چهارم آذر ماه سال 92 در بیمارستان شهید مدرس تهران دعوت حق را لبیک گفت و پیکر مطهرش در گلزار شهدای قزوین به خاک سپرده شد.
این شهید بزرگوار سال‌ها خادم خانواده‌های جانبازان و ایثارگران بود و به عنوان مدیرکل بنیاد جانبازان استان قزوین و مدیرکل بودجه و تشکیلات بنیاد جانبازان کشور فعالیت می‌کرد.
خانواده شهید جانباز مجید نبیل:
ایشان علاقه‌مند بود در هر رشته و فنی ورود پیدا کرده و اطلاعات به دست آورد. در ورزش و رشته‌هایی که به آنها علاقه‌مند بود، چون: پینگ پنگ، والیبال، بسکتبال و ورزشهای رزمی، همیشه حرف اول را می‌زد و کسی حریفش نمی‌شد.
در دوران تحصیل، همیشه درسهایش را خودش می‌خواند و کسی او را کمک نمی‌کرد چرا که از هوش و استعداد سرشاری بهره‌مند بود. یک روز که برای ورود به دانشگاه، درس می‌خواندم و تستِ هوش می‌زدم، به سؤالی برخوردم که هر چه فکر کردم و از هر کس پرسیدم، برایش پاسخی نیافتم ولی با آن که مجید شش سال از من کوچکتر بود، سؤال کنکور را با او مطرح کردم و صحیح‌ترین پاسخ را به من داد که برایم واقعاً تعجب آور بود.
از مدرسه که می‌آمدیم، در حیاط خانه بازی می‌کردیم و نزدیک‌های غروب، به اتاق بر می‌گشتیم تا مشق‌هایمان را بنویسیم. همیشه سعی می‌کردم، اول مجید آقا مشق‌هایش را بنویسد تا به هنگام نوشتن مشق‌هایم، او مرا کمک کند.
آنقدر در کارهایش چست و چابک بود که مادر می‌گفت:«مجید روی پنجه راه می‌رود.» هر کاری که مادر و یا هر یک از اهل خانواده به او محول می‌کردند، به درستی و در اسرع وقت انجام می‌داد؛ حتی بعضاً بدون اینکه کسی چیزی از او بخواهد تا احساس می‌کرد باید کمک کند، دست به کار می‌شد. به خاطر همین و اینکه مهربانی و صمیمت خاصی در رفتار و کردارش بود، همه اهل خانه، شیفته رفتارش بودند.
حد فاصل گرفتن دیپلم تا ورود به تشکیلات سپاه، حدود سه ماهی بیکار بود ولی طی همین مدت با برنامه‌ریزی اساسی و دقیق، تمام اوقاتش را پُر و طی همین مدت کتاب‌های استاد شهید آیت‌الله دکتر مرتضی مطهری(ره) را مطالعه کرد.
به خاطر فعالیت گسترده پدر در هیأت بنی فاطمه(س) و سایر مجالس مذهبی، مجید و برادرانش همیشه در کنار پدر به مساجد و جلسات هیأت می‌رفت و از همان دوران کودکی با قرآن و احکام دین آشنایی پیدا کرد.
در زمان‌های برگزاری جلسات هیأت و یا در ایام محرم و رمضان همیشه در مسجد حاضر بود و با آقای قدس(حاج عباس آقا) و برادرش سعید مدت‌ها گرداننده برنامه‌های نماز جماعت، شامل:  مؤذنی و مکبری مسجد آقاکبیر بودند.
منبع: کتاب نبیل (یادنامه اسوه صبر و استقامت سردار شهید جانباز مجید نبیل)
مادر شهید
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده