جهادم برای رضای خداوند
به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران، شهید «رضا افراسیابی»، یادگار «عبدالله»، یکم خردادماه 1344 در یکی از روستاهای نهاوند متولد شد و در همان سنین کوچکی همراه با خانواده به تهران آمد. تحصیلات خود را تا سال دوم راهنمایی در شهر قدس به پایان رساند و در زمان اوجگیری انقلاب اسلامی در تمام راهپیماییها و تظاهرات حضوری فعال داشت.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در پایگاه مقاومت بسیج ثبتنام نمود و مشغول به خدمت و پاسداری از اسلام و انقلاب شد. با شروع جنگ تحمیلی علاقهی شدیدی برای رفتن به جبهه از خود نشان داد و چندی بعد توسط بسیج مرکزی کرج به آموزش نظامی رفت و پس از چهار ماه فعالیت در حفاظت شهری اصرار به حضور در خط مقدم داشت تا این که به جبهه اعزام شد و در عملیات مقدماتی والفجر شرکت کرد و با پیروزی به آغوش خانواده بازگشت.
هنوز مدتی از بازگشتش نگذشته بود که دوباره به جبهه رفت و در عملیات والفجر یک توسط ترکش خمپاره مجروح شد و هنگام بازگشت از بیمارستان، از طرف سپاه کرج در طرح شهید باقری شرکت کرد و در اولین دورهی طرح آموزشی به جبهه رفت و در والفجر پنج و شش شرکت کرد.
در آخرین عملیات مجروح شد و به بیمارستان منتقل شد و پس از بهبودی اندکی، طاقت نیاورد و با همان حال مجروحی که داشت به جبهه رفت و در عملیات خیبر در جزیرهی مجنون در نوزدهم اسفند سال 1362 بر اثر اصابت گلوله به درجهی رفیع شهادت نایل آمد.
متن وصیتنامه شهید
برادران عزیز از شما میخواهم جبهه را خالی نگذارید و همیشه پیرو خط امام باشید و از شما میخواهم اگر سر قبر من آمدید برای من گریه نکنید بلکه برای امام حسین(ع) گریه کنید. که شما یقین دارید که شهیدان زندهاند پس چه جای گریه است و من به خاطر خدا جهاد کردم نه برای چیز دیگری چون زندگی چیزی نیست جز عقیده و جهاد و در راه خدا و گمان نکنید که آنان که کشتهشدهاند، مردهاند بلکه آسان زندهاند و نزد خدا روزی می برند از خداوند متعال میخواهم زندگی مرا مادامی قرار دهد که برای اسلام ثمربخش باشم و بمیراند وقتی که مردنم از زندگی ام ثمربخش تر باشد.