ادامه راه شهدا، شرکت در نماز جمعه است
به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران، شهید داود شریفی، یادگار «محمد» هجدهم شهریورماه 1347 در شهرک وردآورد، در خانوادهای مذهبی و معتقد به دنیا آمد. در شش سالگی وارد دبستان شد و علیرغم اوضاع نامناسب اقتصادی به تحصیل خود ادامه داد و همچنان روزگار میگذراند تا آنکه انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) شروع به شکل گرفتن نمود.
او باوجود سن اندکی که داشت همراه برادرانش در راهپیمایی های انقلابی حضور مییافت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با شروع جنگ تحمیلی، در پایگاه بسیج ثارالله ثبتنام نمود و پس از اتمام دورهی آموزشی سه ماهه، با کاروان کربلا عازم میدان نبرد شد.
پس از مدتی به مرخصی آمد و یک روز زودتر از پایان مرخصی سه روزهاش، به جبهه بازگشت. او در این مرخصی کوتاهمدت از تمام دوستان و آشنایان خداحافظی نمود و سرانجام با حضور در عملیات والفجر هشت، در بیست و چهارم بهمنماه سال 1364 در منطقهی فاو به مقام رفیع شهادت نایل گشت.
متن وصیتنامه شهید
خدایا؛ من در یک بیابان در فضای آزاد و در جایی این وصیتنامه را مینویسم که میتوانم باخدای خودم راز و نیاز کنم و بادلی سرشار و ایمانی قوی چون برای جوانی شانزده ساله وصیت نوشتن مشکل است ولی یاد تو آرامش میبخشد.
پدر و مادرم و برادر عزیزم و خواهرانم من می روم تا دینم را ادا کنم چون خجالت میکشم اینجا بمانم و به ندای امام زمانم پاسخ ندهم. برای من ناراحت نباشید چون راهم را انتخاب کردم و هر چه خدا بخواهد همان میشود و اما شما ای پدرم کاش من میتوانستم و تلافی زحمات شما را میکردم چون زحماتی بسیار کشیدید و رنجها و سختیها را دیدید تا من را به اینجا رسانیدید فقط مرا حلال کنید.
اما شما ای مادر، مادر دل سوزم از شما حلالیت میطلبم چون شما به خاطر من شب های زیادی را بیدار ماندهای و مرا به این سن و سال رساندید و انشالله که از من رضایت کامل داشته باشید و شما هم من را بزرگ کردی به هر امیدی پس من امانتی بودم نزد شما.
و اما شما برادرم و خواهرنم، راه شهدا را ادامه دهید و امام را تنها نگذارید و نماز جمعه را فراموش نکنید چون این نماز جمعه است که پشت دشمن را به لرزده درآورده است.
برادرم این وصیتنامه من است همراه با نامهام میفرستم، اگر به آرزویم رسیدم این وصیتنامه را نزد خود نگهدارید.
منبع: کتاب قدسیان قدس(زندگی نامه شهدای شهرستان قدس)