لحظه ای از یاد «خدا» غافل نشوید

به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید ابوالقاسم همدانی نژاد/ یکم خرداد 1343، در شهرستان تهران دیده به جهان گشود. پدرش عباسعلی، در مرغداری کار می کرد و مادرش سکینه نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و نهم آبان 1362، در پنجوین عراق به شهادت رسید. مزار وی در گلزار حسین رضای شهرستان ورامین واقع است.

وصیت نامه شهید ابوالقاسم همدانی نژاد را در ادامه می خوانید؛

بسم رب الشهداء و الصدیقین

قال رسول الله (ص): ما من قطره احب الی الله عز و وجل من قطره دم فی سبیل الله.

هیچ قطره ای پیش خداوند محبوبتر نیست از قطره خونی که در راه خدا ریخته شود. با سلام بیکران بر مهدی موعود نائب بر حقش خمینی بت شکن و به شهداء گلگون کفن که مردانه تا آخرین قطره خون ایثار کردند و مقاومت کردند و بخصوص به شهداء گمنام که هنوز هم مادرانشان در انتظار آنها هستند.

پدرم، برادرانم، خواهرانم، دوستان و آشنایان من راهی که رفتم خوب شناخته و در این راه قدم نهاده بودم و هیچ کس مرا به زور به این راه نفرستاده و تنها این خواسته خودم بود که به این راه رفته ام و از شما خانواده ام و آشنایان میخواهم که هیچ کس را به خاطر مرگ من سرزنش نکنید.

زیرا تنها راه سعادت همین راه است و حال که به آرزویم رسیده ام امیدوارم که در مرگ من زاری نکنید و دلتان برای اسلام بسوزد و برای اسلام اشک بریزید نه برای مرگ من و بدانید انسانها همه یکسان به مرگ میرسند جزء آنهائی که مرگ سرخ را بر میگزینند (شهادت) و امیدوارم که عمر تمام مسلمین جهان به این گونه مرگ منتهی شود.

ای خانواده من و ای آشنایان و دوستان امیدوارم که لب به شکوه و شکایات نگشائید و یک لحظه از شکر خدا غافل نشوید زیرا من یک امانتی بودم از خدا در پیش شما و خدا را شکر کنید که آن را سالم تحویل صاحبش دهید و سعی کنید ناراحتی نکنید از برای مرگ من و از خط اسلام خارج نشوید و حرفی نزنید که موجب کاسته شدن از اجر شما شود.

اگر میخواهید در مقام و عظمت شما خللی وارد نشود هیچگاه زبان به شکایت نگشائید و آنچه را که قدر و منزلت الهی شما میکاهد بر زبان نیاورید. قسمتی از سخنان امام حسین (ع) به خانواده مکرمه اش: و اما شما ای کسانی که حجاب خودتان را حفظ نمیکنید و بر علیه انقلاب و در جهت تضعیف انقلاب صحبت می کنید.

هیچکدام از شما حق شرکت در مراسم ختم و تشیع جنازه من را ندارید و اصلاً راضی نیستم که در مراسم ختم من شرکت کنید و البته از شما خانواده ام میخواهم که شما نیز حجاب خود را حفظ کنید و هر وقت با یکدیگر مینشینید هی نگوئید که نمیدانم فلان جنس گیر نمی آید یا گران است و هی بد گوئی بکنید از این انقلاب و به این انقلاب و تضعیف انقلاب بنمائید.

اول بنشینید حساب کنید که شما برای این انقلاب چه کرده اید و آن وقت توقع داشته باشید از انقلاب و در آخر بگویم در آن دنیا باید جواب شهداء را بدهید و باید جواب این یتیمان شهداء را بدهید سعی کنید در دعای کمیلها و نماز جمعه ها و دیگر مراسم سیاسی، مذهبی شرکت کنید و امام را تنها نگذارید و حرفهایش را که انجام آنها واجب است مو به مو انجام دهید و اگر اشتباهی از سوی شخصی که در ارگانی است دیدید این اشتباه را به حساب آن ارگان قرار ندهید.

زیرا باید بعداً جوابگو باشید و اما ای برادران و خواهران مسلمان این شما هستید که باید همچنان یار و یاور اسلام و این نعمت الهی و این برکت خداوندی یعنی امام بزرگوارمان خمینی عزیز باشید و هیچگاه او را تنها نگذارید، از خانواده ام و تمامی دوستان و آشنایان و کسانی که مرا میشناسند حلالیت میطلبم و امیدوارم که بدیهای مرا به خو بیهای خودشان ببخشند. نماز بپا دارید و از غیبت کردن و تهمت زدن دوری کنید.

اگر باشد قرار که من بمیرم *** خوش ندارم داخل بستر بمیرم

دلم میخواهد چو مقداد و ابوذر *** ز بهر یاری رهبر بمیرم

دلم میخواهد به پای مکتب حق *** به جبهه داخل سنگر بمیرم

دوست دارم در میان آتش و خون و گلوله *** دور از کاشانه و از مادر و خواهر بمیرم

دوست دارم همچون باران بر تنم خمپاره بارد *** پیکرم گردد به مانند گل پر پر بمیرم

دوست دارم تشنه باشم در هنگام شهادت *** جرعه ای نوشم زدست ساقی کوثر بمیرم

دوست دارم نام رهبر را به خون خود نویسم *** دیده ام باشد به نامی نام رهبر بمیرم

دوست دارم جبهه ء مهدی زهرا را ببینم *** با تبسم بر رخ آن حجت اکبر بمیرم

به امید زیارت کربلا و باز شدن راه قدس. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی، تو را به جان مهدی، حتی کنار مهدی خمینی را نگهدار.

سرباز ابوالقاسم همدانی نژاد

منبع: مرکز اسناد اداره کل بنیاد شهید شهرستان های استان تهران