وصیت نامه «شهید صفرعلی رنجبری» منتشر شد به همراه دستخط شهید؛
از اینکه به آرزویم که همان دیدار با خداست رسیده ام و شماها هم ضمن رعایت حجاب اسلامی از اسلام دفاع کنید.
آرزویم دیدار با خداست/ برایم جشن بگیرید

به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید صفر علی رنجیری/ نهم مهرماه سال 1339 پدرش عباس علی و مادرش سلطان نام داشت. در در شهر خمین دیده به جهان گشود او تحصیلات خویش را تا پنجم ابتدایی بیشتر نتوانست ادامه بدهد ایشان اولین فرزند خانواده بودند همچنین او به شغل خیاطی مشغول بود و حدود پنج سال خیاطی می کردند.

او درتاریخ سوم آبان ماه سال 1358 با خانم فاطمه مسطوری ازدواج و حاصل این ازدواج میمون و مبارک یک فرزند پسر می باشد چنانچه ایشان دو ماه قبل از سال 61 از طریق بسیج وارد جبهه های نبرد حق برعلیه باطل شد.

او سه سال ازدواج کرده بود که صاحب فرزند شد او در جبهه مشغول به کار آرپی جی زن را بر عهده داشت او در حدود چهار ماه در جبهه حضور داشتند که سرانجام در تاریخ پانزدهم اردیبهشت 61 بر اثر اصابت خمپاره به سر او در شهر خرمشهر به مقام والای شهادت نائل آمدند.

وصیت نامه شهید صفرعلی رنجبری را در ادامه می خوانید؛

بسم رب الشهداء

من المومنین رجال صدقوما عاهدالله علیه فمنهم من قضی نحبه ومنهم من ینتظر ومابدلوتیدیاد

ازمومنین مردانی هستند که به عهد وپیمانی که باخدای خویش بستند وفاکردند وبه لقاءالله(شهادت) رسیدند وعده ای هم درانتظار شهادت بسرمیبرند.(سوره احزاب آیه 22 تا 23)

اینک که این نوشته ناقابل را از این حقیر می خوانید خود با ظاهر درمیان شما نیستم ولی چون رفتم آنجایی که می خواستم و رفتم آنجایی که به خاطرش جبهه رفتم ورفتم آنجایی که یک عمردرانتظارش بودم. لذا چند کلمه ای باتوپدرومادرم و با شما برادران و خواهران و همرزمان عزیزم سخن دارم. اینک که مملکت اسلامی ما دین ما و قرآن ما وحزب الله ما و خلاصه همه چیزما درخطراست و خطر کفرحقانیت ما راتهدید می کند.

لذا ازتو ای پدرم می خواهم که بعد از شهادت من به هیچ وجه ناراحتی احساس نکنی بلکه درشب شهادتم خانه تان راچراغانی کنید. پدرم بعدازمن برادرانم یا اینکه خودت به جبهه برو و نگذار اسلحه من به زمین بماند و از دین مبین اسلام و کتاب مقدسمان قرآن دفاع کن.

و تو ای مادر پس از عرض سلام مادرم ای عزیزجانم و ای زینب زمانم و ای الگوی مهربانم نکند در لحظه ایکه خبر شهادت مرا شنیدی احساس ناراحتی کنی بلکه شادی کن مادرم ازاینکه به آرزویم رسیدم و تو همچون فاطمه زهرا (ع) با حفظ حجاب اسلامی که از مهمترین زینتهای زن می باشد ازحیثیت و شرافت ملت حزب اله دفاع کن و درمرگ من صابر باش و کوچکترین ناراحتی احساس نکن.

آرزویم دیدار با خداست/ برایم جشن بگیرید

و تو ای برادر و برادرانم با سلام گرم بر همگی شماها ای عزیزانم بعد از شهادتم ضمن حمایت از اسلام اصیل نکند خدای ناکرده لحظه ای خدارا فراموش کنید و هر چیز دارید و هر کاری می کنید فقط به خاطرخداباشدکه خداوند درقرآن می فرماید: «الابذکرالله تطمئن القلوب» وهرچه بیشتر و بیشتر.با تمام و وجودتان از روحانیت این دژ محکم اسلام تا آخرین قطره خون دربدن و تا آخرین نفس در گلو از روحانیت حمایت کنید.

و تو ای خواهرم با درود فراوان بر شما و بر شما خواهران عزیزم همچون زینب زمان صابر باشید و در شهادت من احساس ناراحتی نکنید و در سر قبر من جشن بگیرید. از اینکه به آرزویم که همان دیدار با خداست رسیده ام و شماها هم ضمن رعایت حجاب اسلامی از اسلام دفاع کنید.

و شما ای همرزمان وهمسنگران این دوشعاربزرگ وپرمعنی »مرگ برآمریکا» و خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی رانگهدار را فراموش نکرده و در تمام مجالس سر دهید و تا نابودی کفر در سرتاسر جهان بجنگید که درخت اسلام احتیاج به خون دارد.

آرزویم دیدار با خداست/ برایم جشن بگیرید

منبع: مرکز اسناد اداره کل بنیاد شهید شهرستان های استان تهران

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده