به مناسبت سالروز شهادت چند روایت ماندگار از شهید «محمد رضا کارور» منتشر شد؛
گردان مالک اشتر به عنوان گردان ويژه لشكر محمد رسول الله(ص) بود و تمام نيروهايی اين گردان را نيروهای رسمی سپاه تشكيل می دادند در واقع اين گردان يك گردان كادر سازی بود كه شهيد همت آن را تشكيل داده بود تا نيروهای آن در آينده به فرماندهان دسته و يگان ها تبديل شوند.
چجند روایت از سردار بی نشان خیبر

به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید محمد رضا کارور/ پنجم اسفند 1336، در شهرستان فیروزکوه به دنیا آمد. پدرش ابوالقاسم، نجار بود و مادرش زینب نام داشت. در حد دوره متوسطه درس خواند. سال 1360 ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. چهارم اسفند 1362، با سمت فرمانده گردان مقداد در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت زسید. اثری از پیکرش به دست نیامد. مزار یاد بود وی در گلستان شهدای حسین رضای شهرستان ورامین قرار دارد. برادرش مرتضی نیز شهید شده است.

به نقل از عباس اسکندرلو؛

«در سفر اربعین حسینی راهی کربلای معلی با تعدادی از دوستان بودیم و تعداد قابل توجهی از رزمندگان دوران دفاع مقدس در این سفر بودند از جمله یکی از این برادان بزرگوار حاج نصرت اکبری فرمانده گردان مالک اشتر بود که با شهید کارور همرزم ومعاونش تا زمان شهادتش بود. از ایشان پرسیدم که جنازه شهید کارور را آوردند؟

گفت: نه چون خودش هم نمی خواست جنازه اش بیاید. می گفت من با کارور برادر صیغه ای بودیم (رسمی که در آن دوران بین بعضی از بچه های رزمنده بود). میگفت شهید کارور بارها به من گفته بود که نمی خواهد جنازه اش برگردد. فردای بعد از شهادتش رفتم محل شهادتش چیزی پیدا نکردم. بعد از آن هم، بارها رفتم حتی بعداز جنگ هم به منطقه رفتم ولی اثری از شهید کارور ندیدم.

اینها یک رمز و رازی است که بین خدا و برخی از شهداست، چنانچه قیام امام حسین علیه السلام و شهادتش هم به فرموده بزرگی یک رازی بود بین خدا و حضرتش شاید این راز در زمان ظهور و یا قیامت معلوم شود. خوشا بحال آنانکه فقط با خدا معامله میکنند.»

شهادت محمدرضا:

عملیات خیبر در پیش بود و گردان مالک آماده حرکت به سمت طلائیه بودند بچه‌های تیم شناسایی اسیر شدند و گردان‌ها کار جزایر را شروع کردند. مأموریت محمدرضا و نیروهایش انفجار پل «نشوه» بود ولی لندکروز مهمات قبل از بهره برداری با اصابت ترکش، منفجر شد و تعداد زیادی شهید شدند. محمدرضا که امکان رسیدن به پل را غیر ممکن دید به اتفاق بسیجی‌هایش راه پل را در پیش گرفت و رفت و کلمات این طور به گوش نصرت‌الله اکبری رسید: خمپاره 120 کنار محمدرضا خورد. دیدم افتاد.

نیروهایش شهید شدند اما خودش! اما خودش هم شهید شد. بلافاصله بچه‌ها تیمی برای انتقال پیکر شهدا و مجروحین، به خصوص محمدرضا دست و پا کردند اما دشمن منطقه را تصرف کرده بود و مجروحان را یک به یک تیر خلاص می‌زد هیچ کاری نمی‌شد کرد در راه هر یک مجروحی را به دوش گرفتند و بازگشتند اما بی ‌محمدرضا.

«رحيم مخدومی» نويسنده ی برجسته ی دفاع مقدس، کتابی با نام«مالک خيبر» نوشته است مخدومی دراین باره گفت: اين كتاب درباره زندگی شهيد محمدرضا كارور است كه در عمليات خيبر به شهادت رسيد. وی فرمانده گردان مالک اشتر از لشكر بیست و هفت محمد رسول الله (ص) بود و عنوان مالک خيبر نيز بر همين اساس برای اين كتاب انتخاب شده است.

مخدومی درباره مسئوليت شهيد كارور اظهار داشت: گردان مالک اشتر به عنوان گردان ويژه لشكر محمد رسول الله(ص) بود و تمام نيروهايی اين گردان را نيروهای رسمی سپاه تشكيل می دادند در واقع اين گردان يك گردان كادر سازی بود كه شهيد همت آن را تشكيل داده بود تا نيروهای آن در آينده به فرماندهان دسته و يگان ها تبديل شوند. وی اضافه كرد: شهيد كارور كه پيشتاز گردان مالک بود در عمليات خيبر و در جزيره مجنون مفقود شد.

و مادر اين شهيد در خاطرات خود نقل می كند كه شهيد همت در بحبوحه عمليات خيبر با او تماس گرفته و اين مادر را دلداری داده و به او قول می دهد تا پيكر شهيد كارور را پيدا نكند از منطقه بازنخواهد گشت. مخدومی در ادامه با بيان اين كه هنوز پيكر اين شهيد پيدا نشده و جزو مفقودالاثرهاست، افزود: شهيد همت به قول خود عمل كرد چون به فاصله چند روز پس از شهادت كارور، او نيز به آرزوي خود يعنی شهادت رسيد.

امروز جزیره ی مجنون ما را یاد دلاوری های محمدرضا می‌‌اندازد. کارور، فرمانده با اخلاص و متواضعی بودكه بر دلهای رزمندگان فرمانده ايی می كرد و نيروهايش او را عاشقانه دوست می داشتند.

شادی روح شهدا صلوات

گزارشگر: فاطمه سوریان


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده