شهید مهدی حیدری در وصیتنامه خود می‌نویسد: صحنه را خالى نگذاريد نماز جمعه و دعا و مراسم شهدا را هر چه پرشكوهتر به جا آوريد وحدت كلمه را حفظ نماييد تا دشمن خود را نابود سازيد.


به گزارش نوید شاهد از زنجان، شهید مهدی حیدری چهارم دی ۱۳۴۶‏، در شهرستان زنجان به دنیا آمد. پدرش روح الله (فوت ۱۳۵۶‏) و مادرش زهرا نام داشت. دانش آموز سوم متوسطه بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. چهارم بهمن۱۳۶۵‏، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. پیکرش را در مزار پایین زادگاهش به خاک سپردند.

وصيت‌نامه شهید مهدی حیدری

بسم الله الرحمن الرحيم

ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون(آل عمران 169)

"گمان مبريد آنانكه در راه خدا كشته مى‌شوند مردگانند بلكه آنان زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزى مى‌خورند"

با درود و سلام بى كران بر امام زمان (عج) و نايب برحقش امام خمينى و خانواده محترم شهدا حمد و سپاس خداوند تبارك و تعالى را كه در راه راست و اولياء و سعادت را بر ما عنايت فرمود و باز حمد و سپاس كه ما را از سپاهيان خود قرار داد شكر خداوند بزرگ را كه اين نعمتها را به ما عنايت كرد.

اما غرض از نوشتن اين وصيت نامه چون بر هر فرد مسلمان واجب مى‌باشد وصيتى داشته باشد لذا من هم به همين خاطر نوشته‌اى را به عنوان وصيت از خود به جاى مى‌گذارم تا وظيفه خود را انجام داده باشم.

چگونه بنويسم خدايا از چه بنويسم معبودا چه دارم بنويسم پروردگارا معبودا توانايى نگارش را به من حقير عطا فرما تا سخنى اندك و مفيد در اين ورقه از خود به جاى گذارم.

هفت سال است كه جنگ بر ما تحميل شده است در اين سالها چه سختيها كه ملت نكشيده‌اند چه مشكلات كه نديده‌اند. اما به لطف پروردگار صبر كردند و آن هم چه صبرى كه كمر دشمن را مى‌شكند و اميد و نقشه هاى شوم آنها مبدل به ياس و نااميدى مى كند.

خدايا تا به حال وصيتى ننوشته بودم ولى ديگر نمى‌خواهم بدون وصيت باشم خدايا چگونه سخنان دلم را بنويسم نمى توانم چيزى بنويسم چون نگارش را به خوبى نمى دانم ولى چند دعا درباره خودم مى‌كنم كه انشاءالله خداوند قبول كند.

بارالها توانايى و قدرت را در ما ايجاد فرما تا به اسلام عزيز خدمت نماييم بار پروردگارا سبكبارم كن خالصم كن پاكم كن بعد توفيق شهادت نصيبم نما چون مى خواهم پاكيزه تو را ملاقات كنم. اما چه كنم دستم خاليست و توشه‌اى اندك هم براى آخرتم ذخيره نكردم ولى پروردگارا از لطف و كرم تو نااميد نيستم پس قبولم كن و مرا به ديدارت نائل گردان.

و اما سخن كمى با امت شهيد پرور

اى عزيزان به سخنان رهبر كبير گوش فرا دهيد و به آنها عمل كنيد و پشتيبان او و روحانيت باشيد صحنه را خالى نگذاريد نماز جمعه و دعا و مراسم شهدا را هر چه پرشكوهتر به جا آوريد وحدت كلمه را حفظ نماييد تا دشمن خود را نابود سازيد.

مادرم عزيزم مى دانم چه سختيهايى را درباره من كشيده‌اى. واما همه آنها را تحمل كرده اى پس از تو مى خواهم و تقاضا مى كنم از من راضى باشى و حلالم كنى و درباره من از خداوند دعاى خير نما و بر من اگر شهيد شدم گريه مكن كه با اين كارت دشمنت شاد مى شود. بلكه بر حسين ابن على (ع) و اولادش گريه نما.

و برادرانم و خواهرانم و همه فاميلها و آشنايان از همه شما حلاليت مى خواهم و اميدوارم كه به بزرگوارى خودتان ببخشيد

والسلام

التماس دعا

22/10/65

واحد شهداى كربلا ـ لشگر 31 عاشورا

منبع: اداره امور فرهنگی، تبلیغات، هنری و اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان زنجان


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده