به قولم عمل کردم و زود نامه می نویسم/ واگویه های ناب یک شهید با مادرش
سرانجام به خدمت وظیفه سربازی رفت . یکسال قبل از رفتن به جبهه نامزد کرده بود . سرانجام در تاریخ بیست و هفتم آبان 1368 در منطقه ی سر پل ذهاب بر اثر مسمومیت شیمیایی به درجه ی رفیع شهادت نائل آمد . که مزار شهید در امامزاده عقیل (ع) اسلامشهر است.
نامه شهید عباس اقدسی که در دوم خرداد 1368 نوشته است را در ادامه می خوانید؛
به نام خدا
سلام. خدمت مادر و پدر و خواهر و سپیده و جمشید سلام عرض می کنم و امیدوارم که حالتان خوب باشد و هیچگونه ناراحتی نداشته باشید. اگر از حال من خواسته باشید بحمدالله خوب هستم و هیچگونه ناراحتی ندارم به جز دوری از شما. مادر و پدر عزیزم از دور روی شما را می بوسم و امیدوارم که همیشه سرحال و موفق باشید و هیچگونه ناراحتی نداشته باشید.
خواهر عزیزم، فریبا امیدوارم که حالت تو و سپیده و جمشید خوب باشد. و انشالله که جمشید کارش تمام شده و در کنار هم خوشبخت باشید. از طرف من روی سپیده را ببوس.
مادر جان امیدوارم که نامه های قبلی من را به دستت رسیده باشد و نسبت به من هیچگونه نگرانی نداشته باشی. من حالم خوب است و به آب و هوای اینجا عادت کرده ام و هیچگونه ناراحتی ندارم. اگر جلیل آقا به تهران آمد سلام مرا به او برسان.
دیگر حرفی ندارم و همه شما را به خدای بزرگ می سپارم، مادر جان همانطور که می بینی به قولم عمل کردم و زود زود نامه می فرستم. امیدوارم که نامه هایم به دستت رسیده باشد.
سلام مرا به اشرف و خانواده اش برسان. خدانگهدار شما تا مرخصی بعدی. دوستدار شما عباس.
تقدیم به پدر و مادر عزیزم؛
قلبم پر خون ز هجران مادر *** فکرم شده این گونه پریشان مادر
هر روز کنم آرزوی روی تو افسوس *** دستم شده کوتاه ز دامان مادر
مادرم قامت تو تکه گوهر بود مرا *** گفته هایت چون نسیم بود مرا
شانه هایت همه شادی و همه مهر و رضا *** زندگی نامه تو چون شمعی بود مرا
هر طرف می نگرم رویت پیداست هنوز *** کسی که ناز مرا می کشد مادر است
کسی که رنج به پایم می کشد مادر است