دستخط هایی از شهید «علی افکاری» در سالروز شهادتش منتشر شد؛
شهید «علی افکاری» در وصف شهید نوشته است؛ در خاک زد چو غوطه بخون پیکر شهید *** همسنگری گرفت به راضی سر شهید *** از شوق وصل شهید شهادت طلب نمود *** لبریز شد ز دست اجل ساغر شهید *** نشد کشته نماز، ترکش خمپاره افتاد *** آتش بجان زمانه غم پرور شهید
شهید

به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید علی افکاری قاشقای / یکم فروردین 1346، در صفاییه تابعه شهرستان ری به دنیا آمد. پدرش غلامحسین، ساعت فروش بود و مادرش سکینه خاتون نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. سوم آبان 1364، با سمت تخریب چی در مهران بر اثر انفجار مین و اصابت ترکش آن به پاها، شهید شد. مزار وی در بهشت زهرای شهرستان تهران واقع است.

دستخط هایی از شهید «علی افکاری» به یادگار مانده است که در ادامه می خوانید؛

شهید

اعوذ و بالله من الشیطان الرجیم

شهادت تحفه قدسی است، میراث مقدس اولیا و ابرار است، باب خاص بهشت است، این تحفه را به هدیت هر کس نمی برد و این ارث را ارزانی سفلگان نمی کنند، و این در راه جز روی خاصان و خالصان نمی گشایند.

تاریخ بشریت از شهادت هابیا تا حسین(ع) و از حسین(ع) تا امروز هم مکرر و مکرر بر این حقیقت مهر تأیید زده است. تاریخ بشریت بازگو کننده استمرار نبرد حق علیه باطل.

«شهید»

شهید

در خاک زد چو غوطه بخون پیکر شهید *** همسنگری گرفت به راضی سر شهید

از شوق وصل شهید شهادت طلب نمود *** لبریز شد ز دست اجل ساغر شهید

نشد کشته نماز، ترکش خمپاره افتاد *** آتش بجان زمانه غم پرور شهید

شد لاله ای و از جگر خاک بردمید *** هر قطره خون که ریخت ز چشم تر شهید

گفتند گشته شد پسرت، در نبرد خصم ** گفتا که راضیم به خدا مادر شهید

فیضی ز خانه تا بصف جبهه نبرد *** شددت حق سوی جنان رهبر شهید

آنان که غمت به جان خریدنت حسین(ع) *** یک لحظه از جهان بریدند حسین(ع)

**************************

شهید

بالاتر از آنی که بگوئم چون کنی *** خواهی جگرم بسوز و خواهی خون کنی

من صورتم و ز خود ندارم خبری *** نقاشی توئی عیب مرا بیرون کن

خرم آن روز کزین منزل ویران بودم *** راحت جان طلبم از پی جانان بروم

بهدای لب او ذره صفت رفی کنان *** تا لب چشمه خورشید درخشان بروم

راه نومیدی گرفتم رحمتم دل میدهد *** کای گنه کاران هنوز امید عفو است از کریم

آنمرد نیم کز عدمم بیم آید *** کان نیم مرا خوشتر از این نیم آید

جانی است بهاریست مرا داده خدا *** تسلیم کنم چو وقت تسلیم آید

منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده