چهارشنبه, ۰۲ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۴۸
غصه نخور مادر که آنجا عزیز زهرا ، زهرا همسنگر شهید است بوی حسین خیزد از لاله های سرخش خاک بهشت زهرا تا بستر شهید است خمپاره گر بسوزد جسم مرا که گفته اند خوش تر ز عطر جنت خاکستر شهید است گه چون حور و گه چو باد جوشم این خون دل که نوشم از ساغر شهید است ما به دنیا اعلام می کنیم از شیر خوار این قوم تا نازنین جوانش یا اصغر شهید است یا اکبر شهید است یه وقت نگی شهیدامون تنها جان میدن.
دست نوشته های زیبا از شهید «شمس الله کردبچه چنگی»

به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید شمس الله کردبچه چنگی/ یکم آبان 1340، در روستای چنگی از توابع شهرستان پاکدشت به دنیا آمد. پدرش ابراهیم، کشاورزی می کرد و بتول نام داشت. در حد دوره ابتدایی درس خواند. کارمند صنایع دفاع بود. سال 1359 ازدواج کرد و صاحب سه پسر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و سوم اسفند 1366، در ماووت عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر وی را در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردند. برادرش اسدالله نیز شهید شده است.

دست نوشته های زیبا شهید «شمس الله کردبچه چنگی» منتشر شد که در ادامه می خوانید؛

دست نوشته های زیبا شهید «شمس الله کردبچه چنگی» منتشر شد

این حجله ها که بینی یادآور شهید است *** این لاله ها که بویی از پیکر شهید است

غصه نخور مادر که آنجا عزیز زهرا ، زهرا همسنگر شهید است بوی حسین خیزد از لاله های سرخش خاک بهشت زهرا تا بستر شهید است خمپاره گر بسوزد جسم مرا که گفته اند خوش تر ز عطر جنت خاکستر شهید است گه چون حور و گه چو باد جوشم این خون دل که نوشم از ساغر شهید است ما به دنیا اعلام می کنیم از شیر خوار این قوم تا نازنین جوانش یا اصغر شهید است یا اکبر شهید است یه وقت نگی شهیدامون تنها جان میدن.

دست نوشته های زیبا شهید «شمس الله کردبچه چنگی» منتشر شد

تنها کجا دهند جان در دامن بیابان ؟ دست بقیه الله زیر سر شهید است کنار سنگرم و لحظه های آخرمن کنار سنگرم و لحظه های آخر من سلام من به تو ای سربلند مادر من ای مادری که جوانت جبهه هست مادر مگو که خلعت شادی که دوخت بر پسرت که دوخت خلعت من دست رهبر من مگو مگو که حجله کجا بود و نو عروس که بود عروس اسلحه ام بود.

و حجله سنگر من معمولا می دونین بسر داماد نقل باید بپاشند ماد ر نگو که دست چه کسی نقل بر سرم ریخت که ریخت بارش رگبار نقل بر سر من مادر بیا ببین چه نقل هایی بر سرم می ریزد مادر معمولا باید داماد ساقدوش داشته باشد دو طرف داماد دو تا جوان می شینن بگم ناله ها بلند شه این جوان اشاره می کنه به دو تا ساقدوش بغلش مگو که تازه جوان تو ساقدوش نداشت مادربیا ببین دو ساقدوش به خون خفته اند.

دست نوشته های زیبا شهید «شمس الله کردبچه چنگی» منتشر شد

در بر من مادر یه جنازه این طرفم افتاده و یه جنازه این طرفم دو ساقدوش به خون خفته اند در بر من کند اشاره امام ز دور بر بدنم که من خیسم و این است جسم اکبر من یا ابا عبدالله یکی از بزرگان می گفت یه موشک 9 متر انداختند تو دزفول از 13 نفر خانواده یازده نفر شهید شدند فقط دو نفر زنده ماندند یه خواهر یه برادر خواهر خط مقدم جبهه می جنگد خواهر مریض ها رو جراحی می کند.

دست نوشته های زیبا شهید «شمس الله کردبچه چنگی» منتشر شد

برادر در خط مقدم جبهه می جنگد می خواهم از زینب براتون بگم حواستون جمع باشه اومدند به این خواهر گفتند پدرت ، مادرت همه شهید شدند گفت: داداشم زنده باشه من هیچ کس جز یه برادر ندارم اون دلی که بشنوه و منقلب نشه احساس نداره یا الله می دونم امام زمان با این جمله گریه می کنه مردم این خواهر تو بیمارستان جنازه ها رو می دید.

دست نوشته های زیبا شهید «شمس الله کردبچه چنگی» منتشر شد

چشمش به جنازه برادرش افتاد نشست کنار برادر گفت : برادر مادرم تو بودی پدرم تو بودی ، خواهرم تو بودی ، برادرم تو بودی همه این ها رو گفتم که برای حسین گریه کنی آقایان زینب دید حسین داره می ره اومد جلوی حسین را گرفت امام حسین یه جمله گفت : خواهرم ، جدم پیمبر رفت ، مادرم زهرا رفت ، پدرم علی رفت ، برادرم حسن رفت . اونا همه از من بهتر بودند صبر کردی می دونی چه گفت زینب ؟ گفت : حسین جان اگر همه اونا رفتن صبر کردم اگه تو بری دیگه زینب کسی رو نداره

منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده