به مناسبت سی و پنجمین سالگرد «شهادت» وصیت نامه «شهید سیدحسن حسینی» منتشر شد؛
خدایا از تو دو طلب دارم امیدوارم بحق خون ناحق ریخته حسین این دو طلب این ذلیل را اکر صلاح دانستی عطا کنی . یک آنکه مرا به بندگی خود قبول کنی و مرا ببخشی و دوم آنکه اگر صلاح دانستی مرا به درجه رفیع شهادت برسان به این صورت که خودم می خواهم که سر در بدن نداشته باشم ما در روز محشر پیش جدم حسین شرمنده نباشم و دست در بدن نداشته باشم که پیش حضرت عباس آن ساقی کوثر سرافکنده نباشم

شهید

به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید سید حسن حسینی در سال 1341 در میدان شوش متولد شد . او در خانواده ای مذهبی متولد شد و مادرش هم زن مومن بود که از همان دوران کودکی سید حسن را با قرآن و نماز آشنا نمود او به مدرسه رفت و دوران تحصیل را با موفقیت سپری کرد او بسیار فعال بود در دوران نوجوانی بیشتر وقتش را در مسجد می گذراند و عضو بسیج هم بود و کم کم وارد مجلس شد و در آن جا خدمت می کرد و یک پاسدار نمونه بود وقتی که جنگ تحمیلی شروع شد او با این که وظیفه بسیار سنگینی در مجلس داشت و با وجود داشتن زن و فرزند وظیفه خود دانست تا برای حفظ ناموس و دفاع از میهن عازم جبهه های جنگ شود او عازم جبهه شد و مدت زیادی هم فعالیت کرد تا این که در سال 62 در پنجوین عراق بدرجه رفیع شهادت رسید . روحش شاد .

متنی شیوا از وصیت پر محتوای شهید «سید حسن حسینی» به یادگار مانده است که در ادامه می خوانید؛

بسمه تعالی

آغاز میکنم با نام هستی بخش خالق یکتا صاحب اصفات شایسته و نامهای مطلق به ذات سبحانش چرا که تضمین افعال و امور بنام و نبوت اوست و آنانکه بدون وی در نظر داشتن وی کاری را ....می کنند ممکن است یا خودشان و یا دیگری را ملاک قرار میدهند و شرک می باشد . چند سطری بعنوان وصیت از خود باقی میگذارم و به مطالبی که رسیده ام شما عزیزان را در جریان میگذارم و دوستدارانم امید است سلوک الهی پیموده و تا به این مطالب انشاءا...برسند .

در آغاز توبه ایزد یکتا می کنم که نتوانستم جواب گو و یا حتی شکر گذار یکی از نعمتهائی که به این حقیر عطا کرده باشم بار خدایا مرا ببخش که تو به من نعمت چشم را دادی و من نتواستم از آن در راه تو استفاده کنم و بمن زبان گویا دادی نتوانستم از آن در ادامه راه اولیای تو استفاده کنم و ...

اگر بخواهم بشمارم نعمتهایت را مدتی طولانی میکشد که آنها را روی کاغذ بیاورم . خدایا سعادت حق است . جنت و دوزخت حق است خدایا نکند با این بار گناه و با این دلیل از در عدالت وارد شوی که اگر این طور شود وامصیبتا .

یا منزله سکینه فی قلوب المومنین *** ای نازل کننده آرامش بر قلبهای مومنین

خدایا موقعی که حضرت علی ( ع ) میفرماید که : الهی برئی من لی غیرک

من چه بگویم موقعی که مولای متقیان علی ( ع ) سر خود در چاه می کند و ناله میکند من چه بگویم . خدایا معبودا با این دلیل از در فضل و کرمت روبرو شو. خدایا هم اکنون که قلم بر کاغذ می کشم از همه چیز دست کشیده ام به عشق تو من از تو طلب کار نیستم بلکه بدهکارم ولی امیدوارم که این بدهکار را ببخشی به علی اکبر حسین و با همه این بدهکاری ها خدایا از تو دو طلب دارم امیدوارم بحق خون ناحق ریخته حسین این دو طلب این ذلیل را اکر صلاح دانستی عطا کنی .

شهید

یک آنکه مرا به بندگی خود قبول کنی و مرا ببخشی و دوم آنکه اگر صلاح دانستی مرا به درجه رفیع شهادت برسان به این صورت که خودم می خواهم که سر در بدن نداشته باشم ما در روز محشر پیش جدم حسین شرمنده نباشم و دست در بدن نداشته باشم که پیش حضرت عباس آن ساقی کوثر سرافکنده نباشم و تمام بدنم قطعه قطعه شود تا پیش مادرم فاطمه ( ع ) خجل نباشم خدایا مرا لب تشنه شهید کن تا پیش لب تشنه اصغر سر بلند باشم . خدایا من امیدوارم و هیچگونه یاس در خود راه نمی دهم که این هم خودش بسی گناه است . خدایا اگر صلاحت بر این بود که من به درجه شهادت نرسم ، خدایا کمکم کن با مقام شهید بمیرم . و اگر هم صلاح دانستی و در جبهه نبرد ظلمت علیه نور شهید شوم صبری به پدر و مادر و همسرم عطا کن .

وصیتی از این حقیر و عبد خدای یکتا به پدر و مادر و همسرم

با سلام و درود خدمت بقیه الله اعظم حجت ابن الحسن عسگری و سلام خدمت نائب بر حقش امام خمینی و امت حفاظته و سلام خدمت ارواح طیبه تمامی شهدا اسلام از هابیل تا شهید مظلوم سید الشهدای ایران دکتر سید محمد حسین بهشتی و 72 تن از یاران صدیق امام تا شهدای والفجر 4 و.....

و سلام خدمت تمامی رزمندگان اسلام که با ایثار خون خود درخت اسلام عزیز را آبیاری کردند و سلام خدمت تمام ملت شهید پرور ایران و بخصوص خانواده شهدا و اسرا و مفقودین و سلام خدمت پدر و مادر و همسر عزیزم و خواهران و برادران و تمامی خویشاوندان و صحبتی با پدرم .

پدر جان پس از تقدیم سلام امیدوارم پسر خطا کار خود را ببخشی و از تمام تقصیراتی که دارم بگذر اگر با شما بلند صحبت نموده ام و اگر از امر شما که خداوند متعال روی آن تکیه زیاد دارد سر پیچی کردم و اگر نتوانستم جبران زحمتهائی که برای شما نبودم و حق فرزندی را برای شما اداء نکردم امیدوارم که مرا به علی اکبر حسین ببخشی .

میدانم خیلی برای من زحمت کشیدی ولی پدر جان این را بدان آنروز که خداوند متعال مرا به شما داده امانتی پیش نبوده ام همه ما امانت از نزد خداوند متعال هستیم و دنیا هم محل امتحان است و پدر جان خدا را شکر کن که این امانت را تا اندازه ای خوب بدست صاحب اصلیش تقدیم کردی.

پدر جان مرا حلال کن و از طرف من از تمام خویشاوندان حلالیت بطلب که در آن دنیا حق الناس سخت بخشیده میشود و اگر خداوند به ما فرزندی عطا کرده بود در تربیت آن کوشا باشید و همچون علی اصغر و رقیه و سکینه راه سعادت را به او نشان دهید پدر جان در آخر صحبتهایم با شما بگویم که همچون عمل میکنید عمل کنید .

شهید

پیرو ولایت فقیه و گوش بفرمان روح الله و بیاد جبهه ها و ....و تماس داشته باشید با خانواده شهدا و اسراء و مفقودین پس از من جنازه من بدست شما نرسید که خوب و اگر رسید مرا در میان شهدا در بهشت زهرا دفن کنید و من راضی نیستم که کسی که کوچکترین بدبینی به امام و انقلاب و جمهوری اسلامی دارد زیر تابوت و یا در تشیع جنازه من و در ختم من شرکت کند .

وقتی مسئله اسلام در میان باشد پدر و مادر و فرزند در برابر مسئله اسلام مسئله ای نیست به مادر و همسرم بگو که برای من زیاد نگرانی و گریه نکنند اگر خواستند گریه کنند به یاد علی اکبر حسین و شهدای گمنام گریه کنند بر سر قبرم پرچم لا اله الا الله بزن و هر شب جمعه اگر زحمتی نبود خانواده ام را بر مزار شهدا و سری هم به من بزنید و برای من قرآن زیاد بخوانید صحبتی با مادر عزیزم .

مادر جان سلام . میدانم پس از من چه می کشی ولی مادر بیاد مادری باش که شش فرزند خود را در راه اسلام و فرزند خود را با دست خود در قبر گذاشته بیاد زینب باش و از خداوند صبر زینبی طلب کن خداوند می فرماید جنت زیر پای مادرهاست و مادر این حقیر برای این زحمات تو از خداوند و فاطمه س شفاعت تو را می خواهم .

سید حسن حسینی/ والسلام

منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده