شهید حسن براتی نبی: جز خوبی از ما نمی ماند!
به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید حسن براتی نبی/ بیست و یکم خرداد 1344، در شهرستان ری دیده به جهان گشود. پدرش صفرعلی، در کارخانه چیت سازی کارگری می کرد و مادرش اکرم نام داشت. دانشجوی رشته هوافضا و مسئول حراست بالگردسازی بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و یکم دی 1365، با سمت فرمانده در شلمچه به شهادت رسید. پیکرش مدت ها در منطقه بر جا ماند و سال 1373 پس از تفحص، در بهشت زهرای شهرستان تهران به خاک سپرده شد.
متنی شیوا و خواندنی از نامه شهید حسن براتی نبی خالی از لطف نیست را در ادامه می خوانید ؛
به یاد و نام اویی که بنیانگر عشق است
خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد و تو ای زیباترین سلاح، سلاحی را که از قلبی آکنده از دوستی و محبت و عشق بر می خیزد. امیدی در قلب تو که مالامال از علاقه و ایثار است بنشیند اینکه همه خوبی در تو نهفته و تمامی خصایص تو لبریز از عشق و علاقه می باشد به نوای غمگین صدای ابر زمزمه می کند و پرنده خیالم تا کجاها می رود پرده شب بر روی آسمان کشیده می شود و سپیدی روز جای خود را به ماه زیبا و ستارگان چشمک زدن می دهد.
گاهی که در آسمان چهره مهتاب را به تماشای عشاق دلداده می گذارد تا نمای زیبا و دل انگیز سرود عشق مگر گر زمزمه کسی به هر زشتی و پلیدی مشت کند و حسودان پای در زنجیر کشد تا دیگر نتواند در راه پاک عشق و وفا و دوستی گام بردارد.
تو معبود منی تو مقصود منی *** تو نور دیده ای تو کمبود منی
اگر کسی را نداشتیم که غصه هایمان را برایش بگوییم و دل تنگی ها را با او تقسیم کنیم چه می کردیم... واقعاً... که ما به محبت هم نیاز شدید داریم و اینکه اگر دل دادیم به فکر هم باشیم و از یاد یکدیگر غافل نشویم.
لحظه های عمر سپری می شود و چیزی که از ما بجا می ماند، فقط خوبی می ماند و بس. پس این چیزی که خداوند به نام قلب در سینه ما نهاده با عشق زنده است اگر کمی هم ناراحت شویم او هم بدرد می آید پس به امید آنکه همیشه قلبمان بیاد هم و برای هم به تپش باشد و دستانمان گرمی و محبت را به یکدیگر هدیه کنند.
و از نگاهمان شراره آتش عشق همیشه شعله ور باشد و حقیقت را به انسانها بفهماند حقیقتی را که با گذشت زمان بدست نمی آید پس دوستم بدار و دوستت دارم و خواهم داشت به امید دیدار.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران