من هرچه دارم از بسيج دارم

به گزارش نوید شاهد شهرستانهای استان تهران:شهیدعلی اکبرغيايى‌حقيقى‌علویجه یکم فروردین 1348 در شهر ری مولد شد.دانش آم.ز دوم متوسطه در رشته ریاضی بود.بهعنوان بسیجی در جبهه حضور یافت .بیست وهشتم تیر 1365 باسمت خمپاره انداز در مهران توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش خمپاره وسوختگی شدید به شهادت رسید.پیکر وی را در بهشت زهرای تهران به خاک سپردند.

خدايا تو خود شاهد هستى كه من فقط براى رضاى تو و براى نگهدارى از امانتى كه به دست مارسيده و آن اسلام و قرآن است و براى ديدار امام حسين (ع) پا به ميدان گذاشته ام تا وظيفه شرعى خود را انجام دهم .

به نام خدا آرامش دهنده قلبها و سخن پناهندگان و گفتار پناه جويان و پناه مى برم به خداى والا از ستم ستمكاران و كيد حسودان و ظلم ظالمان .
السلام عليك يا اباعبدالله و على الارواح التى حلت بفنائك عليك منى سلام الله ابدا ما بقيه و بقى الليل و النهار و لا جعله الله اخر العهد منى لزيارتكم .

سلام بر سرور شهيدان و سالار آزادگان حسين (ع) و عاشقانش سلام بر امام زمان و نايب برحقش سلام بر تمامى خدمتگذاران اسلام صالحان راستگويان و مجاهدان راه خدا و...
حمد و سپاس خداى را كه باز ديگر لطف خود را شامل اين بنده حقير نموده كه به همراه بسيجيان عاشق و مخلص به جبهه بروم وصيت نامه خود را آغاز مى كنم :
شهادت راهى است كه تمامى انبيا و ائمه اطهار و اوليا خدا از اين راه گذشتند و چون ما پيروان و ادامه دهندگان راه انبيا هستيم از خداى بزرگ مى خواهم كه مرگ مرا شهادت در راهش قرار دهد و خيلى مشتاقم كه هرچه زودتر به اين جوانان شهيد بپيوندم زيرا اكنون عزت و شرف به ما حكم مى كند كه براى مرگ آغوش باز كنيم .

بار خدايا سالهاست كه براى رفتن به كربلا دلم پر مى زند و آرزو دارم قبر امام حسين (ع) را در آغوش بگيرم اما كربلا رفتن خون مى خواهد و براى رفتن به كربلا بايد هزاران هزار قربانى بدهيم از صميم قلب و از اعماق وجودم مى خواهم كه من هم يكى از قربانيان اين راه باشم و در آن دنيا نزد امام حسين (ع) باشم .
خدايا تو خود شاهد هستى كه من فقط براى رضاى تو و براى نگهدارى از امانتى كه به دست ما رسيده و آن اسلام و قرآن است و براى ديدار امام حسين (ع) پا به ميدان گذاشته ام تا وظيفه شرعى خود را انجام دهم . خدايا من ميدانم كه بهشت چيست و چگونه جايى است و از بهشت مطالب بسيار زيادى شنيده ام ولى من فقط رضايت تو را مى خواهم نه طمع به بهشت را و از تو مى خواهم كه تمامى گناهان مرا ببخشى و از من راضى بشوى اللهم اغفرلى كل ذنب اذنبته و كل خطيئه اخطاتها .

خدايا بيامرز برايم هر گناهى را كه كرده ام و هر خطايى را كه مرتكب شده ام . بارالها اگر مرا عذاب كنى من مستحق آن هستم ولى اگر مرا ببخشى آن مستحق توست و بار ديگر با فريادى از وجود مى گويم كه من با چشمانى باز و با آگاهى كامل به اين كه چه راهى را انتخاب كرده به جبهه آمده ام تا از حق طرفدارى و دشمنان اسلام را نابود سازم و اما شما امت شهيد پرور قهرمان و اى كسانى كه وصيت نامه اين حقير را مى شنويد گرچه لياقت تذكر دادن به چنين امتى را ندارم ولى چند كلامى كه از عاشقان خدا و عاشقان امام زمان و رهروان راه حسين ياد گرفته ام براى شما بگويم .

برادران و خواهران بدانيد و قلبن باور كنيد كه انقلاب ما معجزه بود چرا كه در دوران ستم شاهى ما در خاموشى بسر مى برديم و پرده زنگار جهل و تاريكيها پرده سفيد نورانى قلب ما را سياه كرده بود و زندگى ما در آن زمان جز اسارت و بردگى چيز ديگرى نبود كه به لطف خداو وجود رهبر عاليقدر اين مردم مصداق آيه شريفه ((الله ولى الذين آمنو يخرجهم من الظلمات الى النور و الذين كفرو اوليائهم الطاغوت يخرجونهم من النور الى الظلمات اولئك اصحاب النار هم فيها خالدون )) قرار گرفتند و از تاريكيها به طرف نور پرواز كردند كه جرقه ايجاد اين نور امام عزيزمان بود پس قدر رهبرمان را بدانيد و هيچ وقت دعاى خدايا خدايا تا نقلاب مهدى را فراموش نكنيد .

اى مردم عزيز از اين انقلاب و از اين اسلام با تمام جان و با سعى و كوشش  بسيار حفاظت كنيد زيرا امام گفته كه اين انقلاب احتياج به نگهبانى دارد و مگذاريد كه دشمنان اسلام اين انقلاب را خدشه دار كنند در نماز جمعه هاا و جماعتها و دعاها شركت كنيد و دستورات خود سازى امام را رعايت كنيد و در همه كارها دل را به خدا ببنديد و به او توكل كنيد زيرا محصول هفده سال عمر من و نتيجه اى كه گرفتم اين است كه با توجه به خدا كارها را خيلى خوب ميشودو پيش می رود و به وصيت نامه ديگر شهيدان عمل كنيد و مرا ببخشيد و براى امام و رزمندگان و پيروزى انقلاب و آزادى قدس و كربلا و من حقير دعا كنيد .

اى پدر و مادر عزيزم شايد تا الان كمى قلم به راحتى بر روى صفحه حركت مى كرد ولى در اين جا فشار دست من قادر نيست قلم را برروى صفحه حركت دهد زيرا واقعا شرمنده ام و بسيار پشيمانم چون خيلى برايم زحمت كشيديد و حق خودتان را به خوبى در مورد فرزندتان انجام داديد و اين بهترين نعمت خداوند بود كه پدر و مادرى نيكو داشته باشم و اين را مطمئن هستم كه هيچ كس نمى تواند شكر گذار اين نعمتها باشد و حتى قدردانى از شما و زحماتتان هم برايم مشكل است و حال كه نتوانستم از زحمات شما قدردانى كنم و نتوانستم به جز فراهم كردن درد و رنج  و زحمت كار ديگرى بكنم ملتمسانه و با اصرار زياد از شما خواهش مى كنم كه مرا ببخشيد و برايم دعا كنيد و از صميم دل و از اعماق وجود از من راضى باشيد چرا كه رضا الله رضا الوالدين .

تو اى خواهرم و خواهران دينى ام حجاب خود را حفظ كنيد و خواهرم دوست دارم هنگامى كه در خيابان راه مى روى سنگينى تابوت مرا بر روى شانه خود لمس كنى و همواره بر عهد خود نسبت به امام و اسلام و وفادار بمانى و مرا ببخشيد و برايم دعا كنید و اى دوستان دانش آموز و معلمين مهربانم اگر نتوانستم در مدرسه فرياد بزنم كه نماز جماعت مدرسه را حفظ كنيد اكنون فرياد بر مى آورم كه نماز جماعت مدرسه را حفظ كرده و درس خود را به خوبى بخوانيد و هرزمان كه لازم بوده به جبهه بياييد و نگذاريد كه جبهه ها خالى شود و از هم اينك تصميم راسخ و استوار بگيريد كه درس را به خوبى بخوانيد و هميشه در سر نماز جماعت مدرسه حاضر شويد اين مسئله را به خصوص به معلمين تأكيد مى كنم و در نمازهايتان مرا از دعاى خير فراموش نكنيد .

و اما شما برادران بسيج و دوستان بسيجيم در اين جاى صحبتم حالم تغيير كرده و مى خواهم دگرگون شوم زيرا من هرچه دارم از بسيج دارم مرا افراد مخلص بسيج هدايت كردند و راه را نشانم دادند و در اضطرابم كه چگونه حرفهاى دلم را با شما بسيجيها با اين قلم و اين كاغذ و چند سطر كوتاه بيان نمايم باور كنيد من حتى لياقت بردن نام بسيج را بر روى خود م ندارم چرا كه بسيج يعنى جندالله و بسيجيان يعنى حزب الله و هدف بسيج استقرار حكومت جهانى بقيه الله است از تمام برادران بسيج تقاضا مى كنم كه متعهدانه نسبت به وظيفه شان بر خورد كنيد و هم چون گذشته طرفدار حق باشيد واقعا بسيجى باشيد و در مدرسه عشق از آموزگارتان درس بگيريد و به آن عمل نماييد زيرا آموزگار شما امام حسين (ع) است و همه شما شاگردان او و در آخر مرا از دعاى خير فراموش نفرماييد و از خدا برايم طلب مغفرت نماييد .
والسلام
منبع: برگرفته از اسنادشهید در مخزن اداره کل شهرستانهای استان تهران